هی هی هیییی بی نهایت کوتاه بود
بی نهایت بدون دیالوگ
و بی نهایت بدون خائن
من بودم مسیر کمپ تا شکارو میزاشتم با دوستاش حرف بزنه و ما رو به اونا وابسته کنه بعد میکشتمشون
بعد یه خائن میزاشتم
دیالوگ میزاشتم
چطور با دیدن عکس گریه اش میگره فقط چون یادش افتاده
واسه مرگش هم گریه نکرده که واسه مرگ پدر و مادرش هم گریه نکرده
فضا سازی هم خوب بود که البته شخص تا شخص فرق داره
بعضیا کلا یه حس دیگه از فضا میگیرن
با اینکه کوتاه نوشتی خیلی ها نخوندن پس ...