تماشاگر بخش دوم و پایانی گفتگو با سید رضا صالحی امیری در برنامه گفتگوی ویژه طرفداری هستید. در این بخش به کنار گذاشته شدن کمیته ملی المپیک از مجمع فدارسیون فوتبال پرداختیم که صالحی امیری خبر از قول عزیزی خادم برای بازگشت این کمیته به مجمع فدارسیون فوتبال داد. گرفتن حق میزبانی از ایران، دیگر بخش مهم صحبت های رییس کمیته ملی المپیک با سامان خدائی بود. همچنین صالحی امیری از پروژه های مهم کمیته ملی المپیک، به طور مثال راه اندازی بانک اطلاعات ورزش ایران خبر داد. این برنامه را از دست ندهید.
بخش دوم گفتگوی سامان خدائی با سید رضا صالحی امیری را می بینید و می خوانید:
یکی از کارهای ماندگاری که شما انجام دادید، راه اندازی موزه المپیک و رونمایی از تندیس قهرمانان ما بوده است. می خواهیم اینجا از طرف رسانه طرفداری به خاطر این کار ارزشمند از شما قدردانی کنیم. اما خب در سال 1400 این نوع کارها ادامه دارد؟
ما یک پروژه تعریف کردیم که از ابتدایی که آمدیم و آن را محقق کردیم. موزه ملی ورزش، هویت ورزش ایران است. تبار ورزش ایران است، تاریخ ورزش ایران است. ما اگر بخواهیم به بچه ها در مدرسه بگوییم که ورزش ایران چه هویتی دارد، باید چه کنیم؟ ما اگر بخواهیم به دانشجوها در دانشگاه بگوییم که ورزش ایران در 100 سال گذشته چه کرده است، از کجا باید این را به نسل جدید منتقل کنیم؟ اگر بخواهیم به ترویست ها بگوییم که ایران مهد قهرمانی است، کجا باید این را نشان بدهیم؟ از این منظر، موزه فقط محل جمع آوری اشیا نیست. موزه محل بازنمایی هویت ورزش ایران زمین است. یک قرن گذشته ملت با پیروزی های این ها خندیدند. در شکست های این ها احساس غم کردند. در تبار تاریخ کشتی ما، وزنه برداری ما و بقیه رشته های ما دوران تلخ و شیرین زیاد داشتیم. این موزه تاریخ مجسم و مصور ورزش قهرمانی ایران زمین است. الان که با شما صحبت می کنم، دو هزار و پونصد اثر در مکان موزه وجود دارد. ما بیش از 60 تندیس قهرمانان را در اینجا رونمایی کردیم. تالار مشاهیر ورزش ایران که 56 قهرمان المپیک هستند را رونمایی کردیم. هر ماه، 5 تندیس قهرمانان را رونمایی کردیم. الان تا پایان سال 1400 این مسیر را ادامه خواهیم داد. در کنار موزه، تاریخ شفاهی را آغاز کردیم. تاریخ شفاهی، مجموعه محفوظات و دانشی است که در قلب و ذهن پیشکسوتان ما است. به تعبیر یک اندیشمند غربی که می گوید وقتی یک نخبه می میرد، یک کتاب خانه می سوزد. یعنی اطلاعات و دانشش از بین می رود. در چنین فضایی ما شروع کردیم به تدوین تاریخ شفاهی. مجموعا بیش از 50 پروژه خواهد شد. الان حدود 20 پروژه تصویب شده و حدود 15 پروژه در حال فعالیت است و ان شالله ما در بهار امسال اولین رونمایی از محصولات شفاهی و ورزشی را خواهیم داشت که در دو سال گذشته انجام شده است. در کنار این در سال 1400 یک کار جدید اتفاق می افتد و آن هم رونمایی از بانک اطلاعات ورزش ایران است. شما اصحاب رسانه و خبرنگاران بهتر می دانید که به عکس و فیلم و تیزر و اطلاعات نیاز دارید. ما تمام عکس ها و فیلم ها، تمام تیزر ها، تمام دست نوشته ها و تمام آرشیو ها را می آوریم در این بانک اطلاعات رایگان این را دسترسی می دهیم تا اصحاب رسانه، پژوهشگران ما و دانشجویان ما دغدغه دسترسی به اطلاعات نداشته باشند.
خیلی هم عالی. مسلما کسانی که در رسانه هستند بیشتر قدر این کار را می دانند ولی کارهای دیگر نیز بسیار زیبا بود خصوصا تجلیل هایی که از ورزشکاران می شود. معمولا روند در کشور ما اینگونه بوده است که تا عزیزی از دنیا می رفته آن موقع تازه ازش تجلیل می شود. آقای دکتر آرزوی هر ورزشکاری این بوده است که هر رشته ورزشی به قهرمانان آن رشته سپرده شود. کمیته ملی المپیک چقدر توانسته است که کمک کند که قهرمانان رشته های ورزشی به فدراسیون هایی که مربوط به خودشان است ورود کنند و ورزش خودشان را مدیریت کنند؟
سوال خیلی مهمی است. ما استراتژی خود را در این قرار دادیم که قهرمانانی به کار بگیریم که مدیران نسل آینده بشوند. البته شما می دانید که این فرایند نیاز به آموزش و تجربه دارد و یک روز و یک شبه اتفاق نمی افتد. به عنوان نمونه ما آقای بهداد سلیمی را به کار گرفتیم. ایشان در کنار بزرگانی مثل دکتر سجادی قرار گرفتند و دارد انتقال تجربه انجام می شود. ما به این می گوییم پروژه دانشجو پروری. خب آقای پیمان فخری را داریم که ایشان رئیس مرکز نظارت بر تیم های ملی ما هستند. قهرمان شمشیربازی بوده است. به همین ترتیب ما در برنامه داریم که به مرور قهرمانانی جذب کنیم و به این ها آموزش بدهیم و در کنار بزرگان ورزش قرار بدهیم و این ها باشند مدیران آینده. این باور ما است. این وضعیت باید در فداسیون ها نیز شکل بگیرد و نسل آینده مدیران ورزش باید از قهرمانان امروز باشند.
اعتقاد شخصی خود شما را می خواهم بپرسم. بیشتر معتقد هستید که بهتر است کار مربیگری کنند یا پرورش داده بشوند برای مدیریت؟
این نکته نیازمند یک نیاز سنجی و استعدادیابی است. یک قهرمانی با ارزیابی نشان می دهد که ایشان می تواند فرد مهمی باشد برای سرپرستی کاروان، یک قهرمانی می تواند برای مربیگری ظرفیت خوبی داشته باشد. یک نفر دیگر اگر به زبان و قواعد بین المللی آشنا باشد می تواند در حوزه بین الملل مفید باشد. یک نفر دیگر می تواند در مرکز تمرینات تیم های ملی قرار بگیرد و به نسل جدید آموزش بدهد. این فرایند بر اساس ارزیابی که از توانایی های فرد ما می توانیم در عمل داشته باشیم.
شما همیشه فاصله تان را با فوتبال حفظ کردید و از جنجال هایش به دور بوده اید. اما می خواهم در مورد فوتبال از شما سوال بپرسم و درباره این میزبانی هایی که از ما گرفته شد. فکر می کنید باید چه کاری انجام شود تا حق کشور ما، مردم ما، باشگاه های ما و فوتبال ما ضایع نشود؟
این سوال مهم است اما من قبلش باید یک مقدمه کوتاه بگویم. این دو حوزه دارد. یکی اینکه ما چه مسئولیتی داریم. متاسفانه با بی تدبیری که انجام شد، ما عضو مجمع فدراسیون فوتبال نیستیم که بخواهیم در فرایندش دخالت کنیم. اگر عضو مجمع بودیم، قطعا در مسائل فوتبال دخالت بیشتری می کردیم. نکته دوم، کمیته بین المللی المپیک توصیه می کند که ما خیلی درگیر فوتبال نشویم. چرا که محیط فوتبال کلا با چالش های زیادی همراه است. در حقیقت مرض بین فیفا و کمیته بین المللی المپیک همیشه حفظ شده است. اما از آن طرف نمی توانیم نسبت به منافع ملی بی تفاوت باشیم. نمی توانیم وقتی که یک تصمیم غلط براساس یک رفتار سیاسی غلط می گیرند، نسبت به آن بی تفاوت باشیم. در همین قضیه اخیر، میزبانی حق تهران و ایران است و در خلا مدیریتی فوتبال، در اثر بی تدبیری، این رویداد را به نوعی سرقت کردند. یا تبانی کردند. و رفتار رئیس کنفدراسیون فوتبال آسیا یک رفتار کاملا غیر حرفه ای، غیر اخلاقی، سیاسی و بازی در پازل دشمن بود. من معتقد هستم آن چیزی که تصمیم گرفتند، دیکته شده دشمنان ما بود. ما در حوزه تحریم فشار سیاسی و اقتصادی داریم، تحریم حداکثری و انزوای سیاسی و در حوزه ورزش نیز تلاش برای انزوای ورزش ایران دارند و این تصمیم، تصمیم غلطی بود. من به جناب توماس باخ، رئیس کمیته بین المللی المپیک نامه اعتراض نوشتم، به جناب شیخ احمد، رئیس شورای المپیک آسیا اعتراض کردم. همین دیروز با جناب دکتر ظریف ملاقات داشتم و از ایشان تقاضا کردیم و ایشان خیلی جدی و فعال با این قضیه برخورد کردند. با وزیر خارجه عراق صحبت کردند و قرار شد با وزیر خارجه چین نیز صحبت کنند. مکاتباتی را با آقای اینفانتینو داشته باشند. آقای دکتر سلطانی فر با حداکثر توان و ظرفیت وزارت ورزش را به کار گرفت. دولت آمد پشت قضیه. سخنگوی دولت در هفته آخر 99 رسما موضع گیری کرد و به این تصمیم اعتراض کرد. آن چیزی که فکر می کنیم این است که کشور باید از همه ظرفیت های خود استفاده کند برای اینکه این تصمیم غلط را ابطال کند. اما ما به طور طبیعی از ظرفیت محدودی برخوردار هستیم. کمیته ملی المپیک در چارچوب منشور المپیک، هم به شورای المپیک آسیا اعتراض کرد و هم به کمیته بین المللی المپیک اعتراض خودش را انجام داد و رسما من اولین موضع گیری را انجام دادم و گفتم این یک تبانی و یک تصمیم غلط، بی تدبیری با اهداف و اغراض سیاسی و دشمنی با ملت ایران است.
امیدوار باشیم به اینکه خصوصا میزبانی ما در رقابت های مقدماتی جام جهانی به ایران برگردد؟
اصلا نمی شود تعهدی داد. بستگی به مجموعه شرایط و رایزنی ها دارد و عکس العملی که فیفا و AFC به خرج خواهد داد و مجموعه عوامل دیگر.
فدراسیون، کمیته ملی المپیک از اساسنامه و مجمع کنار گذاشت، بابت این تصمیم هنوز دلخوری دارید؟
نه. این تصمیم خلاف عقل بود. چطور شد که عضویت ما و وزارت ورزش بود گفتند نباید باشید. حالا که به بحران خوردند از صبح تا شب دنبال ما هستند برای حمایت. این تعارض و تناقض است. آقای دکتر سلطانی فر انصافا طی روزهای گذشته هر روز جلسه برگزار کردند. معاون وزارت خارجه، کمیته ملی المپیک، رئیس فدراسیون فوتبال و بخش های حقوقی را درگیر کردند تا راه حل های حقوقی پیدا کنیم. در موقعی که عضویت در مجمع است، می گویند شما نباید باشید. حالا که به چالش برخورد کردند دنبال ما هستند. من همین هفته دو دیدار داشتم با رئیس فدراسیون فوتبال و صحبت داشتیم برای مجموعه فعالیت هایی که باید انجام شود. این تعارض را باید آقایانی که این کار را کردند، مدیران سابق، باید از طریق رسانه ها به مردم پاسخ بدهند. شما که وزارت ورزش و کمیته ملی المپیک را از مجمع حذف می کنید، یعنی نیاز به این ها ندارید. صراحتا گفتید که نباید در کار ما دخالت کنید. حالا چه شد که آمدید می گویید که آقای وزارت ورزش و کمیته ملی المپیک به کمک ما بیایید. ما وظیفه خود را انجام می دهیم. نگاه ما ملی است. آقای عزیزی خادم نیز در دیدار با بنده قول دادند در اولین جلسه مجمع، این عضویت را تصحیح کنند و این اتفاقی که افتاد یک اتفاق غلط بود. مگر می شود در کشوری یک فدراسیون در سطح ملی بخواهد فعالیت کند و نیاز به حمایت دولت و کمیته ملی المپیک و وزارت ورزش نداشته باشد؟ معلوم بود که این تصمیم بی تدبیری و غلط بود. کمتر از یک ماه مشخص شد که این تصمیم اشتباه بود. اگر ما الان همکاری نمی کردیم به لحاظ قانونی هیچ کس نمی توانست از ما سوال کند. به کسی می توان اعتراض کرد که مسئولیت داشته باشد. اگر من امروز عضو مجمع بودم، فراتر از اختیارات امروزم به عنوان رئیس کمیته ملی المپیک وارد می شدم و دخالت می کردم و موضع گیری می کردم. ولی امروز من در چارچوب اختیارات کمیته ملی المپیک و منشور المپیک می توانم موضع گیری کنیم.
پس کمیته ملی المپیک به مجمع برخواهد گشت؟
طبق قولی که آقای عزیزی خادم دادند، بله.
آقای صالحی امیری، خیلی ممنون از وقتی که در اختیار ما قرار دادید و مقابل دوربین طرفداری قرار گرفتید. من دیگر سوالی ندارم. اگر صحبت پایانی دارید این شما و این مخاطبان رسانه طرفداری.
ممنونم. من اولا باید از مجموعه طرفداری تشکر کنم. آقای هژبری هم دوست خوب ماست. انسان بااخلاقی است و کاردان نیز هستند. ما سالیان سال با ایشان همکاری داشتیم و معتقد هستم که ایشان در طرفداری می تواند منشا تحول باشد. اما ما یک برنامه ای را آغاز کردیم در سه سال قبل، براساس آن برنامه حرکت می کنیم. نکته آغازش ایجاد وحدت و همدلی بود در جامعه ورزش، بعد وارد عرصه دیپلماسی ورزش شدیم و بیش از صد ملاقات و دیدار با مقامات ارشد ورزش در سراسر جهان داشتیم و این رویکرد دیپلماتیک را دنبال کردیم. مسئله جدی که ما دنبال می کردیم این بود که زیرساخت های مالی، بودجه ای، پشتیبانی ورزش را تقویت کنیم. در سال اول 18 میلیارد تومان به فدراسیون ها کمک کردیم. در سال 99 به بالای 50 میلیارد کمک رساندیم. ما در سال 1400 تعهد کردیم که 50 میلیارد تومن کمک مستقیم داشته باشیم و حدود 70 میلیارد کمک غیر مستقیم داشته باشیم. یعنی هزینه 6 رویداد را در سال بعد تامین کنیم. فقط 2 و نیم میلیون دلار ارز باید تامین کنیم برای 6 رویداد. سال 1400 سال سنگینی خواهیم داشت. این ممکن نیست مگر در سایه وحدت، وفاق، همدلی و پشتیبانی ملت. سرمایه بزرگ ورزش ایران، سرمایه اجتماعی است. وقتی که جمعیت میلیونی جوان می آیند و تشویق می کنند و حمایت می کنند، جامعه ورزش احساس غرور می کند و سوخت و سرمایه و موتور محرکه ورزش ایران جوانان ما هستند. وقتی که آن ها به میدان می آیند، ورزش ایران جوشش و خروش خواهد داشت. انتظار ما این است که در سال 1400 مانند سال های گذشته، فرزندان خود را تشویق کنند و ما نیز به عنوان مدیران ورزش، این وعده را می دهیم تا همه تجربه و توان خود را برای حرکت قطار ورزش قهرمانی به سمت سکوهای قهرمانی به خرج بدهیم.