خُرَّمشَهر یکی از شهرهای جنوبی استان خوزستان و مرکز شهرستان خرمشهر است. این شهر در محل تلاقی رودخانههای اروندرود و کارون و در ناحیهای باتلاقی و پست در دلتای رودخانهٔ اروندرود قرار گرفته و ۲۳ کیلومتر مربع مساحت دارد. خرمشهر بهجهت واقعشدن در مجاورت خلیج فارس و کشور عراق، از اهمیت استراتژیک اقتصادی، تجاری و سیاسی ویژهای برخوردار است. این شهر در انتهاییترین نقطه استان خوزستان قرار گرفته و اسکلههای آن در کرانههای رودخانهٔ اروندرود جای گرفتهاست.

قدیمیترین نامی که از این شهر ماندهاست، نام خاراکس پایتخت پادشاهی میشان است که مورخین بنای آن را به اسکندر مقدونی نسبت میدهند. برخی نیز بنای آن را پیش از اسکندری میدانند و معتقدند که خاراکس پایتخت پادشاهی میسان بوده که در قرن دوم پیش از میلاد مسیح در جنوب عراق و جنوب غربی ایران تشکیل شده. مملکت میسان را «اسبار سیز» در سال ۱۲۷ ق. م در جلگهای وسیعی که از شمال به جنوب پادشاهی بابل و از جنوب به پادشاهی عیلام متصل بود، تأسیس کرد. این شهر پس از اسکندر مقدونی ویران شد و بهطور کلی از میان رفت چندی بعد در همان محل، شهری به نام «بیان» بنا شد بیان» در محل همین روستای بیان فعلی شکل گرفته باشند. گویا در دورههای پیش از اسلام به منظور اتصال کارون به اروند رود نهری حفر شده و در شمال این نهر، آبادی پدید آمد. از همان دوره نام این نهر یا کانال را «بیان» نامیدند و آبادی مزبور را به همین نام نامگذاری کردند در قرون اخیر دیگر ذکری از «بیان» نیست. بلکه آنچه در منابع و کتب تاریخی آمده نام «کوت المُحَمَّره» و پس از آن «المحمره» بودهاست. نخستین باری که نام «المُحَمَّره» در کتب و منابع ذکر شده سال ۱۸۱۰ میلادی ۱۲۵۱ هـ. ق است این امر بیانگر این است که بنای مُحَمَّره به سالهای پیش از آن بازمیگردد. بعدها در داستان نبرد شیخ غیث و هم پیمان او شیخ حمود با والی بغداد ۱۸۲۶ میلادی ۱۲۴۱ هـ. ق نام «کوت المُحَمَّره» برای دومین بار ذکر شدهاست در آن دوره مُحَمَّره محل استقرار تیرهای از بنی کعب به نام آلبوکاسب به زعامت شیخ مرداو بن علی کاسب بود. پس از وفات شیخ مرداو پسر او حاج یوسف جانشین وی شد. در آن دوره این شهر جزء قلمرو شیخ المشایخ فلاحیه یعنی شیخ ثامر بنی کعب بود و شیوخ آلبوکاسب فرمانبردار او بودند. در همان سالها به دستور شیخ ثامر کعبی، حاج یوسف متصدی احداث بندر در آن شهر شد.
شهری را که امروز آن را خرمشهر مینامند و در منتهیالیه جنوب غربی کشور ایران در محل تلاقی رود کارون به اروند رود قرار دارد و از جمله شهرهای قدیمی است که در طول تاریخ حامل نامهای متعددی بودهاست. قدیمیترین نامی که از این شهر است، نام «خاراکس» است که مورّخین بنای آن را به اسکندر مقدونی نسبت میدهند. برخی نیز بنای آن را پیش از اسکندری میدانند و معتقدند که خاراکس پایتخت پادشاهی میسان بوده که در قرن دوم پیش از میلاد مسیح در جنوب عراق و جنوب غربی ایران تشکیل شده بود. مملکت میسان را «اسبار سیز» در سال ۱۲۷ ق. م در جلگهای وسیعی که از شمال به جنوب پادشاهی بابل و از جنوب به پادشاهی عیلام متصل بود، تأسیس کرد. این شهر پس از اسکندر مقدونی ویران شد و بهطور کلی از میان رفت چندی بعد در همان محل، شهری به نام «بیان» بنا شد که در حال حاضر، بیان نام روستایی است بر ساحل غربی رود کارون در دو کیلومتری انتهای این رود.

آگاهیها و دانستهها دربارهٔ این آبادی بسیار اندک است و معلوم نیست این آبادی تا چه دورهای برپا و آباد بودهاست. اما آنچه مسلم است این است که تا قرن چهارم هجری قمری این آبادی وجود داشته و مقدسی در کتاب خود از آن یاد کردهاست. به احتمال زیاد خرمشهر فعلی در جای دیگری غیر از «بیان» بنا شدهاست. احتمال قریب به یقین این است که پس از ویرانی «بیان» و از بین رفتن آن، آبادی جدید برپا شدهاست. اما به همان اندازه که تاریخ ویرانی «بیان» نامشخص است، تاریخ و زمان دقیق بنای شهر جدید نیز نامعلوم است. شیخ فتحالهبنعلوان کعبی (تولد ۱۰۵۳ ق) در کتاب خویش هیچ گونه نامی از «بیان» یا نام بعدی آن نکردهاست. پیش از آن نیز به هنگام ذکر نبردها یا لشکرکشیهای مشعشعیان با حریفان و رقبای ریز و درشت. از بصره سخن به میان آمدهاست اما از «بیان» یا نام بعدی آن اثر و نشانی نیست. در داستان شیخ سلمان کعبی و شکستن سد سابله توسط کریم خان زند به سال ۱۷۶۵ میلادی ۱۱۷۹ هـ ق نام «حفار» و «محرزی» آمده، اما از این شهر خبری نیست این شهر در زمان جنگ تحمیلی ایران و عراق در طول ۸ سال آسیبهای بسیار جدی دید.
خرمشهر در زمان حکومت شیخهای بنیکعب بر این شهر در اویل سدهٔ سیزدهم هجری، شهر کوچکی بود. در سال ۱۲۳۵ هجری بارویی به دور آن کشیدند و پس از آن، خرمشهر پیشرفتهای بسیاری نمود و بهعنوان بندری مهم و تجاری در سطح منطقه شناخته شد. از این پس، خرمشهر در طول سدهٔ بیستم، چهار بار مورد هجوم قرار گرفت. در همین دوران بود که امپراتوری عثمانی از قرارگرفتن بندر خرمشهر در نزدکی بندر بصره، خسارتهای فراوانی را متحمل شد؛ از همین رو حاکم آن زمان بغداد که علیرضا پاشا نام داشت، در سال ۱۲۳۵ هجری و به هنگام لشکرکشی محمد شاه قاجار به هرات، از فرصت استفاده نمود و سپاهی ترتیب داد و با هجوم به خرمشهر، این شهر را غارت کرده و ویرانش ساخت. در واقع، با احداث بندر خرمشهر تجارت در این شهر رونق گرفت و روز به روز بر جمعیت این شهر افزوده شد، به نحوی که در ژانویه سال ۱۸۴۸ میلادی به هنگام سفر راولنسون به این شهر بیست و پنج کشتی اقیانوسپیما در بندر آن شهر لنگر انداخته بودند، در حالی که تعداد این گونه کشتیها در بندر بصره فقط شش کشتی بود رونق تجارت در بندر خرمشهر و پهلو گرفتن کشتیهای تجاری در آن، باعث کاهش درآمد گمرکات و همچنین کاهش درآمد بندر بصره شد. والیان بغداد نیز که همواره خرمشهر را جزء خاک عثمانی میدانستند قادر به تحمل این وضع نبودند. در این هنگام حاکم این شهر، حاج جابر برادر حاج یوسف بود. او از طرف شیخ ثامر کعبی به عنوان حاکم خرمشهر تعیین شده بود. نزدیکی انگلیسیها با حاج خان، خشم و غضب فرانسویها را به دنبال داشت. از این رو فونتانیه کنسول فرانسه در بغداد، دولت عثمانی را علیه حاج جابر تحریک کرده، آنها را به حمله بر خرمشهر تشویق کرد.

امپراتوری عثمانی در سال ۱۲۵۴ هجری مجدداً خرمشهر را مورد حملهٔ خود قرار داد و شهر را با خاک یکسان ساخت. در واقع، امپراتوری عثمانی همواره بر روی آبادان و خرمشهر (که در عصر قاجار، نام رسمی اش نزد دولت ایران، محمره (المحمرة) بود و در ابتدای قرن بیستم به خرم شهر تغییر یافت) ادعای مالکیت داشت و در دوره ناصرالدینشاه این دو شهر را اِشغالِ نظامی و به ایالت عِراق (یکی از ایالتهای عثمانی که بعدها کشور شد) الحاق کرد و به بندری آزاد تبدیل شد. دولت عثمانی در حین اشغال نظامی محمره، کشتار عظیمی از مردم عرب ساکن شهر انجام داد و زنان و دختران را به اسارت گرفت و در بصره به فروش گذاشت. امیرکبیر به نمایندگی از دولت ایران به مذاکره با امپراتوری عثمانی برای بازپس گرفتن محمره و آبادان رفت. عثمانیها به فکر تطمیع شیوخ قبایل عرب افتادند و وعدهٔ معاف کردن از پرداخت مالیات در صورت الحاق به عثمانی دادند و متقابلاً دولت ایران که اطمینان داشت عربهای ساکن این شهرها خواهان بازگشت به ایران هستند، برای قدرتنمایی جلوی دولت عثمانی اعلام کرد که اگر شیوخ عرب گفتند که خواهان بازگشت به ایران هستند، مبلغ سنگینی بر مالیات سالیانهٔ آنها افزوده خواهد شد و سختگیریها در مالیاتگیری تشدید خواهد شد. با این وجود قبایل عرب خواهان بازگشت به ایران شدند و به این ترتیب در سال ۱۸۴۷ در جریان عهدنامه ارزروم عثمانیها حق حاکمیت مطلقهٔ دولت ایران بر این شهرها را به رسمیت شناختند و از تمامی ادعاهای خود دست کشیدند. به علاوه، امیرکبیر برای دفع خطر حملهٔ عثمانیها، سپاه مرزبانی قدرتمندی را در خرمشهر سازماندهی کرد و محمدخان بن جابرخان را فرمانده این سپاه قرار داد. در سال ۱۲۶۶ هجری، والی خرمشهر پرچم ایران را در این شهر به اهتزاز درآورد و از جانب امیرکبیر مورد تشویق قرار گرفت و لقب خان به او داده شد.
تاریخپژوهان دلایل همگرایی مردم عرب با بقیه مردم ایران را در نفرت از امپراتوری عثمانی به خاطر کشتار بزرگی که در محمره کرد و نیز به خاطر هممذهبِ شیعه بودن عربها و غیرعربهای ایران دانستهاند. در قرن بیستم، عبدالکریم قاسم پس از آن که با کودتا به ریاست دولت عِراق رسید، ادعا کرد که عهدنامه ارزروم باید باطل شود و خرمشهر و آبادان باید از ایران جدا شده و به عراق الحاق بشوند. قاسم، این دو شهر و نیز کشور کویت را متعلق به عراق نامید و در اتحادیه عرب نیز تقاضای الحاق اینها به عراق را ارائه کرد.[۲۱] صدام حسین با همین انگیزه به ایران تجاوز نظامی، خرمشهر را اشغال و آبادان را محاصره کرد. در جنگ ایران-عراق نیز مردم عرب خوزستان به دفاع مسلحانه از تمامیت ارضی ایران و جنگ با عراقیها برخاستند. امروزه آثار جنگ ایران و عراق هنوز بر روی این شهرها باقی ماندهاست.

نخستین اسکلهٔ خرمشهر در سال ۱۳۰۸ خورشیدی و در جریان پهلو گرفتن یک فروند اقیانوسپیما به بهرهبرداری رسید. با ساخت ۶ اسکلهٔ بزرگ دیگر در کرانههای اروندرود، این بندر در جریان جنگ جهانی دوم به پیروزی متفقین کمک بسیار بزرگی نمود. اسکلهٔ بتنی مجهزتری با ۳۶۰ متر طول و ۳۲٫۸ متر عرض، پس از پایان جنگ جهانی دوم در خرمشهر ساخته شد. ساختمان این بندر نیز در سال ۱۳۳۴ خورشیدی احداث گردید. این ساختمان در سال ۱۳۳۷ خورشیدی تغییراتی را متحمل شد و سرانجام در سال ۱۳۴۰ خورشیدی با تخصیص اعتبار، مجهزتر گردید. با اجرای طرحهای توسعه در خرمشهر، طول اسکلهٔ آن به ۱۳۵۰ متر و تعداد اسکلههای آن به ۱۹ اسلکه رسید. با بهرهبرداری از اسکلهٔ چهارم خرمشهر در سال ۱۳۷۱ خورشیدی، نخستین کشتیهای باری با ۸۵ تن بار از این بندر به سمت کویت به حرکت درآمدند. در همین سال بود که نخستین کشتی تجاری با ۱۶۰ تن بار از امارات متحده عربی وارد خرمشهر شده و در آن پهلو گرفت. امروزه این بندر ۲۰ اسکلهٔ بزرگ را در خود جای داده و حداکثر آبخور کشتیهایی که در آن پهلو میگیرند، به ۶ متر میرسد. خرمشهر روزانه توان تخلیهٔ ۴۰۰۰ تا ۶۰۰۰ تن بار را دارد. حضور بندرگاه بزرگو اداره کل گمرک تا قبل از جنگ رژیم بعثی عراق علیه ایران این شهر را مهمترین شهر تجارت خارجی ایران نموده بود. که بعد از فراز و نشیبهای فراوان طی سالهای اخیر با نگاه ویژه سازمانهای ذیربط نظیر گمرک و بنادر و دریانوردی بارقه های بهبود اقتصادی به چشم میخورد.
مردم خرمشهر به زبان عربی و فارسی لهجه خرمشهری سخن میگویند. جمعیت خرمشهر برپایهٔ سرشماری عمومی نفوس و مسکن جمعیت طبق آخرین سرشماری نفوس و مسکن سال ۱۳۹۵ بالغ بر ۱۳۳٬۰۹۷ نفر بودهاست. شهرستان خرمشهر از شمال با شهرستان اهواز، از شرق با شهرستان شادگان، از جنوب شرق به شهرستان آبادان، از جنوب تا جنوب غرب به خلیج فارس و از غرب با کشور عراق همسایه است.
جاذبه های خرمشهر
موزه جنگ: ساختمان موزه جنگ خرمشهر در سال ۱۳۰۹ هجری شمسی احداث و تا پایان جنگ بهعنوان بخش اداری شرکت نفت استفاده میشد. در سال ۱۳۷۵، مرکز فرهنگی دفاع مقدس در این ساختمان مستقر شد و در حال حاضر از آن بهعنوان موزه جنگ استفاده میشود که مجموعهای از آثار بهجای مانده را از سرداران شهید حماسه مقاومت خرمشهر به نمایش گذاشته است. همچنین این موزه دارای کتابخانه تخصصی دفاعمقدس با حدود سه هزار جلد کتاب، سالن نمایش فیلم و آرامگاه سه شهید گمنام است.

مسجد جامع خرمشهر: مسجد جامع خرمشهر نزدیک به ۱۲۰ سال قدمت دارد و حدودا چهل درصد آن در زمان جنگ تحمیلی تخریب شده است. دو گلدسته این مسجد کاملا تخریب و گنبد بزرگ آن نیز بر اثر اصابت گلوله توپ دشمن آسیب دیده است. پس از پایان جنگ تحمیلی این مسجد بازسازی شده است.

پل قدیم خرمشهر: پل قدیم خرمشهر در سال ۱۳۳۸ خورشیدی روی رودخانه کارون پایهریزی شد و در سال ۱۳۴۹ به اتمام رسید. این پل در هنگام جنگ تحمیلی برای جلوگیری از ورود دشمنان متجاوز به شهر آبادان تخریب شد؛ ولی پس از جنگ بازسازی شد.

قصر فیلیه: قصر فیلیه متعلق به یکی از حاکمان محلی خوزستان است که در ابتدای منطقه شلمچه در محلی به نام فیلیه در کنار رودخانه اروند قرار گرفته است. از این بنای تاریخی در حال حاضر جز ویرانهای باقی نمانده است؛ ولی دیدن خرابههای آن نیز خالی از لطف نیست.

تالاب ناصری: تالاب ناصری یکی از تالابهای ساخت انسان در ایران است که در هفده کیلومتری شمال شهر خرمشهر واقع شده است. این تالاب در واقع بهدلیل تخلیه زه آبهای کشاورزی در سال ۱۳۷۸ شکل گرفت. تالاب ناصری اکنون، زیستگاه پرندگان بسیاری است که از نقاط مختلف به این تالاب کوچ میکنند.

جزیره مینو: جزیره مینو یکی از جزایر جنوبی کشور در فاصله چند کیلومتری خرمشهر است که از شرق با ایران و از غرب با کشور عراق هممرز است. این جزیره دارای طبیعتی بکر و سراسر پوشیده از نخلستان است. جزیره مینو همچنین از لحاظ اکوسیستمی، زیستگاه مناسبی برای پرندگان مهاجر به شمار میرود. وجود مناظر طبیعی بینظیر، پوشش گیاهی سرسبز، رودخانه طبیعی و تردد کشتیها و شناورها در رودخانه بینالمللی اروند، جلوه زیبایی در این جزیره پدید میآورد که چشم هر بینندهای را مجذوب خود میکند.

مضیف حاج عبدالله: مضیف حاج عبدالله یکی از زیباترین مضیفهای کشور است که در جزیره مینو در شهرستان خرمشهر واقع شده است. این مضیف در باغی بزرگ و زیبا به مساحت پانزده هزار متر مربع قرار گرفته است و شامل دو باب مضیف گروهی و جمعی، دو باب مضیف خانوادگی، پنج باب مضیف کوچک و یک چایخانه سنتی میشود.

پارک ساحلی خرمشهر: پارک ساحلی خرمشهر یکی از پارکهای زیبای این شهر است که در مجاورت رودخانه خروشان در روستای بدریه بنا شده است. اگر در خرمشهر بهدنبال مکانی برای به دست آوردن آرامش و تماشای طبیعت بودید، پیشنهاد میکنیم حتما به این پارک سر بزنید.

ساختمان تاریخی هلال احمر: ساختمان تاریخی هلال احمر یا کنسولگری سابق انگلیس یکی از جاذبههای تاریخی و جاهای دیدنی خرمشهر متعلق به دوران حکومت قاجاریه است. این ساختمان تاریخی ما بین خیابان فردوسی و جاده ساحلی خرمشهر جای گرفته و در حال حاضر بهعنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.

مسجد ولیعصر: مسجد ولیعصر یکی از بناهای تاریخی و مذهبی خرمشهر به شمار میآید که از دوران حکومت پهلوی در این شهر بهجای مانده است. این مسجد در نزدیکی روستای خین در جاده شلمچه قرار دارد و در سال ۱۳۹۰ بهعنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.

کشتی زمان جنگ اروند صغیر: کشتی زمان جنگ اروند صغیر یکی از جاذبههای گردشگری و تاریخی خرمشهر است. در اطراف این محوطه تاریخی امکانات رفاهی و تفریحی فراوانی برای گردشگران فراهم شده است.
بازار ماهی فروشان: بازار ماهیفروشان در نزدیکی رودخانه کارون قرار دارد و از لنجها و قایقهای صیادی زیادی که ماهیهای تازهای صید کردن و قصد فروش آنها را دارند، تشکیل میشود. در این بازار میتوانید انواع ماهیهای کپور، سنگسر، شوریده، شانگ و صبور را پیدا کنید.

پل دوم خرمشهر: پل دوم خرمشهر یا پل شهید جهانآرا یکی از پلهای جدید خرمشهر است که روی رودخانه کارون با فاصله مناسبی از پل قدیم جهت بازسازی شهرستان خرمشهر احداث شده است.
......................................
آرشیو