با نگاه کلی به وضعیت جامعه امروز , متوجه تفاوت آشکار و شکاف میان نسل جدید و قدیم می شویم !
گستره این تفاوت از هنجارهایی مثل نوع تعامل با دیگران , پوشش , علاقه های موسیقیایی و ... تا عقاید سیاسی و دینی را شامل می شود . اما سوال این است که چقدر در میزان علاقه دهه هفتاد و هشتاد به دین نسبت به نسل قبلی تفاوت ایجاد شده ؟
متاسفانه هیچ پژوهشی که کاملا موثق باشد در این مورد انجام نشده , اما با نگاه به برخی نکات می توان به این سوال پاسخ داد :
برای مثال حجاب یکی از دستورات قرآنی نسبت به دینداران است , مرکز پژوهش های مجلس در سال 97 اعلام کرد تنها بین 30 تا 40 درصد مردم به حجاب پایبندند که احتمالا این میزان در نسل جوان کمتر است و باید برای این کار چاره ای اندیشید .
طبیعتا بخشی از این نتایج و تغییر نگرش جامعه به خاطر تبلیغات منفی رسانه ها است , اما فارغ از آن عدم درک مردم توسط مبلغین هم نمی تواند بی تاثیر باشد .
نسل پدران ما بیشتر تابع سخنرانان و مداحان سنتی بودند , افرادی که در مناسبات مذهبی مختلف به روی منبر رفته و چند ساعتی سخنرانی خشک و خالی می کنند و در نهایت هم به منزل می روند ! بدون هیچ تغییری در رویه خود .
با ورود فضای مجازی به درون زندگی مردم . شرایط برای تبلیغ کنندگان سنتی دین سخت شد . بسیاری از آنها نتوانستند خود را به همراه مردم به روز کنند و به همان روش قدیمی و سخنرانی های منبری و طولانی ادامه دادند . اما نسل جدیدی از واعظان هم توانست نهایت استفاده را از این فرصت ببرد و با تسلط بر فضای مجازی عده ی زیادی از مردم مخصوصا نسل جوان را همراه خود سازد .
آقایان آقامیری , زاِیری , شهاب مرادی و نقویان نمونه ای از این افراد هستند که در تلاشند رابطه جوانان با دین را در دنیای اینترنتی نیز حفظ کنند , نقدهای زیادی به دیدگاه های این افراد وارد است اما کلیت کارشان و به روز کردن خود همزمان با تغییر فضای گفتگو و کوچ به فضای مجازی نکته ایست که اکثر روحانیون و مبلیغین متاسفانه از آن عقب مانده و زمین بازی را واگذار کرده اند !
البته در نهایت اگر قرار باشد اکثریت جامعه جوان به دین علاقه مند شوند نیازمند یک فعالیت عظیم از سوی نهاد های مربوطه و اصلاح اشتباهات گذشته است , نه صرفا سخنرانی های روحانیون و ییا حتی تغییر رویه مراسمات !