هر زمان که نام ربایندگان جام جهانی 1954 به میان می آید، بلافاصله آن بعد از ظهر بارانی برن تداعی می شود و ستارگان سپیدپوش آن روز تاریخی با پیراهن هایی پوشیده از گِل. نام هایی آشنا: برادران والتر، هلموت ران و... در بین همه آنها ستاره شماره 13 شاگردان سپ هربرگر، تقریبا فراموش شده است. زننده گل اول مانشافت در فینال، آقای نورنبرگ، مکس مورلاک.
نورنبرگ بزرگ، باواریایی متواضع
مکسیمیلیان مورلاک، در 11 مه 1925 و در نورنبرگ به دنیا آمد. در نوجوانی تنها همدمش توپ فوتبال بود. در سرمای زمستان و زیر آفتاب داغ تابستان، در مدرسه و در همه جا توپ فوتبال عضوی جدا نشدنی از او بود. از همان دوران پرشور و با استعداد به نظر می رسید و در نوجوانی به عضویت باشگاه محلی آینتراخت نورنبرگ در آمد. استعداد فوق العاده او در نقش یک مهاجم، از چشم 1. اف سی نورنبرگ، بزرگترین باشگاه شهر پوشیده نماند و در سال 1940 و در سن 16 سالگی به عضویت نورنبرگ در آمد و بلافاصله در همان تاریخ اولین بازی خود را برای تیم اصلی نورنبرگ انجام داد. این اتفاق در اوج شعله ورتر شدن آتش سنگین جنگ جهانی دوم به وقوع پیوست و ترکش های جنگ، به مورلاک جوان هم اصابت کرد. او مدتی را در دانمارک و برلین گذراند و حتی برای مدتی هم به اسارت انگلیسی ها در آمد اما در نهایت آزاد شد. امروز نورنبرگ باشگاهی نیست که برای عناوین قهرمانی تلاش کند، اما در دهه 20 پر افتخارترین باشگاه آلمان و یکی از بهترین تیم های اروپا بود. شکوه قرمزهای باواریا در دهه های آتی هم ادامه پیدا کرد. مکس مورلاک بلافاصله خود را به ترکیب اصلی نورنبرگ تحمیل کرد و به مهره ای کلیدی تبدیل شد. یک مهاجم سایه که قابلیت بازی در کناره ها را هم داشت. 54 گل در فصل 1942-43، آمار قابل توجهی به نظر می آمد که مورلاک به ثبت رساند. روزهای پایانی جنگ جهانی نه تنها فوتبال، بلکه زندگی را هم در آلمان دو پاره مختل کرد. آتش جنگ و سقوط آلمان نازی در سال 1945، منجر به تعطیلی لیگ، تحت نظر رایش سوم شد. فوتبال برای دو سال، زیر آوارهای باقی مانده از جنگ، فراموش شد. با آغاز لیگ جدید در سال 1947، نورنبرگ دوباره قدرتنمایی خود را آغاز کرد. قرمزها اولین قهرمان آلمان، پس از جنگ جهانی دوم در سال 1948 بودند. این هفتمین قهرمانی نورنبرگ در سطح اول فوتبال آلمان بود و آنها را بالاتر از شالکه، به پرافتخارترین تیم آلمان تا آن تاریخ تبدیل کرد. نورنبرگ در فینال لیگ، در استادیوم مونگرسدورفر کلن، 2-1 کایزرسلاترن را شکست داد که از فریتز والتر بزرگ در ترکیب خود سود می برد. مورلاک در آن فصل درخشید و در 34 بازی، موفق به زدن 30 گل شد. بازی های درخشان مورلاک، سپ هربرگر، سرمربی بزرگ و مشهور آلمان حالا غربی را مجاب کرد تا او را به تیم ملی نوپا دعوت کند. پروسه بازی برای تیم ملی زمان بر بود و بالاخره این اتفاق در سال 1950 و در 25 سالگی برای مورلاک افتاد. مورلاک در آوریل 1942، جوانترین بازیکن آلمان واحد بود، اما صبر 8 ساله او برای پوشیدن پیراهن رسمی آلمان بالاخره به پایان رسید.
زیر باران گِل آلود برن، شماره 13
حالا دیگر سال ها از اولین باری هانسی اشمیت، سرمربی وقت نورنبرگ در دهه 40، به شاگرد مکانیک سابق، در 16 سالگی اعتماد کرده بود، گذشته بود. مورلاک حالا با تجربه، جای خود را در تفکرات سپ هربرگر، مستحکم تر از قبل کرد و به دنبال فراموشی سال هایی بود که چشم انتظار بازی در تیم ملی، پشت خط جبهه های جنگ مانده بودند.
9 سال پس از پایان جنگ، سپ هربرگر، مردانش را برای حضور در جام جهانی سوئیس به خط کرد. مورلاک 29 ساله، بین 22 نفر برگزیده، در کنار اوتمار و فریتس والتر، پل مِبوس، ریچارد هارمن و... از با تجربه ترین مردان هربرگر به شمار می رفت. در 17 ژوئن 1954، آلمان غربی در نخستین دیدار خود، به مصاف ترکیه رفت. مورلاک در دقیقه 84 بازی، آخرین گل آلمان را به ثمر رساند تا مانشافت رقابت ها را با پیروزی 4-1 و دلچسبی آغاز کند. زمانی که در دومین دیدار و در دیدار معروف با مجارستان در دور گروهی، آلمان 8-3 خرد شد، مورلاک به تشخیص هربرگر بازی نکرد. در دیدار سوم که مسابقه پلی آف گروه برای صعود به عنوان تیم دوم بود، در دیداری تکراری آلمان غربی و ترکیه مجددا رو به روی هم قرار گرفتند. مورلاک به ترکیب بازگشت و ستاره بازی بود و با هت تریک خود به آلمان کمک کرد تا به مرحله بعدی برود. در ژنو آلمان غربی از سد یوگسلاوی گذشت تا حریف اتریش در نیمه نهایی شود. در سن یاکوب برن، آلمان 6-1 اتریش را با قدرت از پیش رو برداشت. برادران والتر هر کدام دو گل به ثمر رساندند و مورلاک هم موفق شد در نیمه دوم، گل دوم آلمان را به ثمر برساند.
آلمان هربرگر به فینال رفت و بالاخره دیدار معجزه برن از راه رسید. مورلاک در کنار فریتس والتر، پشت سر اوتمار والتر، هلموت ران و هانس شافر قرار گرفت. دو گل زودهنگام فرانتس پوشکاش و زولتان ژیبور، در دقایق 6 و 8 مجارها را جلو انداخت. مکس مورلاک در دقیقه 10 یکی از گل ها را جبران کرد و مهم ترین گل تمام زندگی اش را به ثمر رساند. نفوذ هلموت ران از جناح چپ و پاس او در دهانه دروازه با دفع اشتباه مدافع مجارها، جلوی دروازه به مکس مورلاک رسید و مورلاک فرصت طلب، در حالتی نا متعادل توپ را از کنار گیولا گروسیس، دروازبان نامدار مجارها عبور داد و توپ را به تور دروازه چسباند. آن 5 دقیقه بزرگ و دیوانه وار، بهترین 5 دقیقه تاریخ جام های جهانی بود و مورلاک نقش تعیین کننده ای در آن و البته بازگشت معجزه وار آلمان ها مقابل مجارهای جادویی داشت. معجزه با دو گل هلموت ران در ادامه تکمیل شد و مردان سپ هربرگر زیر باران بی رحم سن یاکوب، به شکل شگفت انگیزی جام ژول ریمه را به خانه بردند. در میان آن قهرمان ها، مکس مورلاک نقش بزرگی داشت و بهترین گلزن آلمان در راه بردن جام بود. ستاره ای که شاید کمتر از ارزشی که در آن جام از خود نشان داد، مورد تقدیر قرار گرفت. فریتز والتر، کاپیتان تیم آن ارزش ها را به خوبی ارزیابی می کند:
مکس همیشه فرشته نجات ما بود. او با قدرت بالای خود دفاع می کرد و در موقعیت های تعیین کننده، در حمله حضور داشت. اگر فرصتی برای گلزنی به وجود می آمد، مکس همیشه آنجا بود.
پیروزی مقابل مجارستان گوژتاو سِبِس، در آن فینال غرور آمیز از تواضع مورلاک کم نکرد:
برای مجارستان متاسف شدم، آنها تیم شایسته ای بودند.
و دست آخر این ناندور هیده کوتی، یکی از ستاره های مجارستان بود که پس از بازی رو به مورلاک کرد و به زبان آلمانی توضیح داد که آلمان ها شایسته بردن جام بودند. مورلاک هرگز اتفاقات فینال برن را به معجزه تشبیه نکرد:
هیچ معجزه ای در کار نبود! ما هفته ها در سوئیس بودیم و هر 22 بازیکن فقط تمرین می کردیم و به چیز دیگری فکر نمی کردیم.
افسانه، زنده است!
- اشاره به موزیک ویدیو، Die Legende Lebt (افسانه، زنده است) آهنگ رسمی اف سی نورنبرگ
پس از جام جهانی، مورلاک بردن ژول ریمه را بزرگترین افتخار خود دانست. قهرمانی دنیا پایان آرزوهای افسانه زنده نورنبرگ نبود و اسطوره، هدف دیگری را هم در سر داشت:
می خواهم دوباره قهرمان آلمان شوم.
این اتفاق 7 سال بعد و در ژوئن 1961 افتاد. مورلاک در آن هنگام 36 ساله و کاپیتان بزرگ نورنبرگ بود. نورنبرگ در فینال هانوفر، برابر بروسیا دورتموند قرار گرفت و 3-0 برنده و برای هشتمین بار قهرمانی را در آلمان جشن گرفتند. هزاران نفر نورنبرگی، به خیابان ها ریختند و قهرمانی مردان کاپیتان مورلاک را باشکوه برگزار کردند. در سمت مقابل مورلاک در فینال، هاینس کویاتکوفسکی،دروازبان دورتموند بود که او هم از اعضای تیم قهرمان 1954 بود. در همان سال (1961) مکس مورلاک کهنه کار، به عنوان مرد سال فوتبال آلمان انتخاب شد. افتخار بزرگی که شاید ادای احترامی به قهرمان فروتن ملت، برای بیش از دو دهه فعالیت حرفه ای او بود.
مکس مورلاک تا 1964 و در آستانه 40 سالگی در نورنبرگ ماند و به همراه قرمزها، در سال 1962، دی اف بی پوکال را هم به افتخارات خود افزود. مورلاک در طول 24 سال دوران حرفه ای خود، هرگز پیراهن تیم دیگری غیر از نورنبرگ را نپوشید و برای همیشه به نورنبرگ وفادار ماند. کاپیتان بزرگ در 24 مه 1964، از فوتبال خداحافظی کرد. آمارها خارق العاده بودند. حدود 900 بازی رسمی و غیررسمی و حدود 700 گل. مکس چه در زمین و چه بیرون از مستطیل سبز، یک الگوی واقعی بود. یک کاپیتان وفادار، یک مرد متواضع و فروتن که هرگز ارزش های اخلاقی را زیر پای نگذاشت.
هورست لوپوند، مدافع سابق نورنبرگ که او هم مثل مورلاک، تقریبا همه دوران حرفه ای خود را در نورنبرگ گذراند، هم به این موضوع اذعان دارد:
او آستین ها را بالا می زد و به پیش می رفت. وقتی چیزی می گفت، حتما مهم بود. او یک رهبر مطلق بود. در واقع یک ستاره، اما هرگز رفتارش تغییر نکرد. او بسیار متواضع بود و حتی بعد از قهرمانی جهان هم همانطور ماند.
مورلاک را باید افسانه زنده نورنبرگ و فوتبال آلمان نامید، همانطور که موزیک رسمی نورنبرگ هم به آن اشاره دارد. بزرگترین اسطوره تاریخ نورنبرگ، یک قهرمان بزرگ و با اخلاق که تا زمان مرگش در 69 سالگی، در سال 1994 به علت سرطان، رفتارش از منش یک قهرمان سقوط نکرد. به افتخار او استادیوم خانگی نورنبرگ، به نام او نام گذاری شد. ادای دین کوچکی به خاطر کارهای بزرگ او.