اختصاصی طرفداری / سانتاماریا اوزکِدا، داور مسابقه سوت پایان بازی را به صدا در آورد و 100 هزار مادریدی بالا و پایین می پریدند. در میان آن هیاهو، مایکل لادروپ در راه رختکن به آرامی رو به آنخل کاپا، کمک خورخه والدانو گفت: من 10-0 برنده شدم! ستاره طرد شده سابق، به این شکل انتقام خود را گرفته بود. داستان ساده و بدون پیچیدگی بود. در سال هایی که تیم ها در لالیگا تنها حق استفاده از 3 بازیکن خارجی را در ترکیب خود داشتند، روماریو، ستاره برزیلی آیندهوون در تابستان سال 1993 راهی نیوکمپ شد. بارسلونا در ترکیب خود سه بازیکن خارجی داشت و هریستو استویچکوف بلغار، رونالد کومان هلندی و مایکل لادروپ دانمارکی، تشکیل دهنده 3 بازیکن خارجی بارسلونا بودند. با ورود روماریو، یکی از ستاره ها باید قربانی حضور در ترکیب می شد و در آن فصل (1993-94) اغلب قرعه به نام لادروپ می افتاد. کم کم صدای زمزمه هایی مبنی بر اختلاف او با یوهان کرایف شنیده می شد و این اختلافات آرام، که کمتر رسانه ای می شد سر باز کردند. بارسلونا در هفته پایانی فصل با برتری 5-2 مقابل سویا پیروز شد و با توجه به توقف دپورتیوو لاکرونیا، به شکلی دراماتیک قهرمانی را در نیوکمپ جشن گرفت. لادروپ زننده گل چهارم بود. تنها 4 روز بعد بارسلونا در آتن به مصاف میلان رفت تا برگزارکننده فینال لیگ قهرمانان باشند. این بار لادروپ نه در ترکیب، بلکه روی نیمکت هم جای نداشت. بارسلونا با 4 گل از میلان فابیو کاپلو شکست خورد و این آغاز جدایی ها بود. با این وجود نمایش های لادروپ در 5 سال طلایی اش در بارسلونا، خارق العاده بود. شاید جدایی او اشتباه بزرگ یوهان کرایف، در دو سال باقی مانده حضورش در بارسلونا بود، اما ستایش های او از ستاره دانمارکی قابل توجه بود:
دیدن بازی مایکل جادوی مطلق است. هیچکس نمی توانست به آن شکل توپ را به حرکت در آورد. هیچکس در دنیا در سطح او نیست.
فینال آتن اما پایان راه لادروپ و کرایف بود و بدین شکل رابطه 5 ساله آنها که منجر به رسیدن تمام افتخارات ممکن بود، به پایان رسید. رابطه ای که با جدایی لادروپ از یوونتوس در سال 1989 شروع شد، زمانی که به گفته خودش پیوستن به الگوی دوران کودکی اش در بارسلونا، تحقق یافتن یک رویا بود. لادروپ در این باره می گوید:
دوست داشتم بمانم، اما مشکل این بود قراردادم را تمدید نمی کردند و به من بازی نمی دادند. من دوست داشتم با وجود پیشنهادات زیاد در اسپانیا بمانم، چون به آنجا عادت کرده بودم و نهایتا تصمیم خود را گرفتم.
تصمیم؟! این یک لرزش بزرگ بود! لادروپ، پیشهاد رئال مادرید را قبول کرد، تا در آغاز فصل 1994-95، شاگرد خورخه والدانو شود.
من می خواستم در همان سطح در اسپانیا بازی کنم، پس به مادرید رفتم. یکی از بزرگترین باشگاه های اروپا. آنها 4 سال در کسب موفقیت ناکام مانده بودند و می خواستند از صفر شروع کنند. بازیکنی که در پایان حرفه اش بتواند بگوید من در لاتزیو، یوونتوس، بارسلونا و رئال مادرید بازی کرده ام، می تواند بسیار سربلند باشد. به هر حال این چیزی است که همیشه اتفاق نمی افتد. من یک هیولای قابل احترام را به خاطر یک هیولای قابل احترام دیگری ترک کردم!
در اولین بازی با پیراهن رئال مادرید، مادرید در رامون سانچز پیسخوان به مصاف سویا رفت. لادروپ با پیراهن شماره 10 رئال مادرید، در دقیقه 43 یک پنالتی را از دست داد، اما به لطف درخشش ایوان زامورانو، رئال مادرید در خانه سویا 4-1 به برتری رسید. کمی بیشتر از 4 ماه جدال انتقامی از راه رسید و لا مانیتا (عدد 5 و یا به عبارتی 5 انگشت دست) به مادرید بازگشت. لا مانیتا؟! همه چیز از 8 ژانویه 1994 شروع شد. در این روز و در آغاز هفته هجدهم لالیگا، بارسلونا در نیوکمپ میزبان رئال مادرید بود. قبل از آغاز بازی بارسلونای 23 امتیازی پس از دپورتیوو لاکرونیا در رده دوم جدول قرار داشت و رئال مادرید 21 امتیازی در رتبه پنجم جدول. بازی راس ساعت 20:30 دقیقه به وقت محلی با سوت اوریو ولاسکز، آغاز شد. در ترکیب بارسلونا آندونی زوبی زارتا در درون دروازه قرار داشت. آلبرت فرر، سرجی بارخوان، میگل آنخل نادال و رونالد کومان مدافعین منتخب یوهان کرایف بودند. در خط هافبک پپ گواردیولا در نقش هافبک دفاعی حضور داشت و جلوتر از او گیلرمو آمور و خوزی ماری باکرو حضور داشتند. آندونی گویکوچه آ به عنوان وینگر راست، هریستو استویچکوف به عنوان وینگر چپ و روماریو در نوک خط حمله قرار داشتند. مایکل لادروپ مطابق انتظار بازی را از روی نیمکت آغاز کرد. در سمت مقابل بنیتو فلورو، سرمربی لوس بلانکوس، پاکو بویو را در درون دروازه قرار داده بود. مانولو سانچیس، رافائل آلکورتا و میکل لاسا در خط دفاعی حضور داشتند. میشل، لوئیس میا، رابرت پروسینچکی و مارکوس یورنته در خط هافبک قرار داشتند و لوئیز انریکه، آلفونسو پرز و ایوان زامورانو، خط آتش مادرید را تشکیل می دادند. 24 دقیقه از زمان بازی گذشته بود که آلبرت فرر از سمت راست، پاس کوتاهی را به گیلرمو آمور داد. آمور در کنار خود پپ گواردیولا را دید و پاس عرضی گواردیولا در نهایت به روماریو رسید. روماریو با یک حرکت دیدنی رافائل آلکورتا را از میان برداشت و توپ را به گوشه دروازه بویو فرستاد. دریبل روماریو جادویی بود.دریبلی کشویی که به نام دم گاو مشهور شد.
بازی در نیمه اول با همان گل به سود بارسلونا به اتمام رسید. با آغاز نیمه دوم، بارسلونا خیلی زود برتری را دوبرابر کرد. رونالد کومان روی یک ضربه کاشته، با شوتی غیر قابل مهار، دروازه مادرید را در دقیقه 47، برای دومین بار فرو ریخت. پس از گل مایکل لادروپ، جایگزین هریستو استویچکوف شد. 9 دقیقه بعد، پاس بلند پپ گواردیولا، پشت مدافعین رئال مادرید فرود آمد. گویکوچه آ و روماریو در موقعیت 2 به 1 خود را دیدند. توپ به گویکوچه آ رسید و در مواجهه با پاکو بویو، توپ را به روماریوی فرصت طلب پاس داد تا فوق ستاره برزیلی با بغل پایی ساده دروازه لوس بلانکوس را باز کند. در دقیقه 81 توپ در گوشه سمت چپ دروازه رئال مادرید، فرود آمد. مایکل لادروپ از اشتباه مدافع مادرید در دفع توپ استفاده کرد و توپ را به روماریو سپرد و روماریو با ضربه ای به سادگی توپ را به طاق دروازه بویو چسباند تا هت تریک خود را کامل کند. پنج دقیقه بعد باز هم پپ گواردیولا توپ را از میانه میدان به روماریو سپرد، حرکت در عرض روماریو منجر به پاسی در موقعیت تک به تک برای ایوان ایگلسیاس شد. ایگلسیاس تنها 11 دقیقه بود به جای باکرو به میدان آمده بود، توپ را به گوشه ی دروازه رئال مادرید فرستاد.
بلوگرانا 5-0 و با نتیجه ای خرد کننده، مادرید را مغلوب کرد. پیروزی که پس از 20 سال و از 1974 و زمانی که کرایف تازه به بارسلونا ملحق شده بود، سابقه نداشت. کرایف در مورد آن گفت:
امیدوارم 5-0 بعدی، 20 سال طول نکشد!
و البته 20 سال طول نکشید و بارسلونا در نوامبر 2010، دو مرتبه این نتیجه را تکرار کرد. مرد اول میدان، بدون شک روماریو بود که در مورد آن بازی گفت:
من هرگز محیطی مثل آن شب را در نیوکمپ، تجربه نکرده بودم. به کرایف گفته بودم تا می خواهم برای یک کارناوال در ریودوژانیرو، به برزیل بروم و او گفت پس باید گل بزنی تا اجازه دهم و من هت تریک کردم!
لادروپ هم که به عنوان بازیکن جانشین به بازی آمد و از ستاره های اصلی بارسلونا بود، گفت:
آن 5-0 در نیوکمپ تماشایی بود. در نیمه دوم، هشت دقیقه بعد از اینکه کومان نتیجه را 2-0 کرد، وارد زمین شدم. روماریو با یک هت تریک یک نمایش تماشایی را به نمایش گذاشت و من هم به او کمک کردم. هواداران در نیوکمپ روز خوبی را سپری کردند. 2-0 ، 3-0 و... متوقف کردن دیگر بسیار دشوار است. بعد5-0… و ما هنوز فرصت داشتیم که حداقل چند گل دیگر به ثمر برسانیم!
پس از گل پنجم تونی بروئینز، کمک کرایف یک دست خود را بالا برد و عدد 5 را نشان داد. حرکتی که سالها بعد جرارد پیکه آن را تکرار کرد، اما در واقع ابداع کننده آن بروئینز در آن شب بود. این حرکت موجب خشم رئال مادرید و رسانه های وابسته به آن شد. طوری که مارکا نوشت آن حرکت از خود باخت بیشتر سوزش داشت. پس از بازی مارکا تیتر زد: فستیوال بارسا، یک حمام! ال پریودیکو از تیتر خرد شده استفاده کردو اسپورت و ال موندو دپورتیوو از 5-0 دیگر گفتند.
فلورو تنها دو ماه دیگر به عنوان سرمربی مادرید دوام آورد و پس از شکست عجیب مقابل تیم لیدا، ویسنته دل بوسکه به صورت موقت سرمربی لوس بلانکوس تا پایان فصل شد. حضور دل بوسکه هم شرایط را تا پایان فصل برای مادرید مساعدتر نکرد و نهایتا آنها در پایان فصل رتبه ای بهتر از چهارمی کسب نکردند. شرایط زمانی نا امید کننده تر شده که در هفته ما قبل پایانی بارسلونا با تک گل دیرهنگام گیلرمو آمور در سانتیاگو برنابئو پیروز شد و راه قهرمانی خود را هموار کرد.
مادرید در پایان فصل شروع به تغییرات و بازسازی کرد و برای این کار، خورخه والدانو، مهاجم سابق خود را به عنوان سرمربی استخدام کرد. همزمان با عقد قرارداد با مایکل لادروپ، فرناندو ردوندو هم به همراه والدانو از تنریف راهی مادرید شد. خوزه آماویسکا از وایادولید و کیکه سانچس فلورس مدافع راست والنسیا از دیگر خریدهای مهم رئال مادرید برای پایان دادن به ناکامی 4 ساله خود در لالیگا بودند. والدانو به آکادمی مادرید هم توجهی ویژه نشان داد و مهم ترین خروجی آن، اضافه شدن رائول گونزالس 17 ساله به تیم اصلی بود.
والدانو زمانی به عنوان سرمربی تنریف قهرمانی را با سد کردن راه رئال مادرید، از لوس بلانکوس گرفت و حالا مصمم بود همه آن خاطرات را از ذهن مادریدیستاها پاک کند و خود دوران جدیدی را از رئال مادرید نوین به وجود آورد. ایده های والدانو با تغییر ترکیب و شیوه بازی، به سرعت جواب دادند و مادرید لالیگای 1994-95 را با قدرت آغاز کرد. تا پایان هفته پانزدهم، مادرید با 23 امتیاز در صدر جدول قرار داشت و بارسلونای افول کرده با 20 امتیاز، خود را در رده چهارم می دید. تقریبا یک سال پس از تحقیر 5-0 در نیوکمپ، زمان انتقام، در 7 ژانویه 1995 از راه رسید...
والدانو، از سیستم 4-4-2 لوزی استفاده استفاده کرد. بویو در درون دروازه، کیکه فلورس، مانولو سانچیس، فرناندو هیرو و میکل لاسا، در خط دفاعی چهار نفره قرار گرفتند. لادروپ و لوئیس میلا، دو طرد شده سابق بارسلونا، در میانه میدان و در دو گوش لوئیز انریکه و خوزه آماویسکا ترکیب خط هافبک را کامل می کردند و رائول و ایوان زامورانو در نوک پیکان حمله حضور داشتند. در آن سمت، یوهان کرایف دست به کار عجیبی زد و روماریو را روی نیمکت نشاند و تنها از استویچکوف در نوک خط حمله استفاده کرد. کارلس بوسکتس، فرر، ابلاردو فرناندو، کومان، سرجی، گواردیولا، آمور، کئورگی هاجی، اسکورزا و باکرو دیگر نفرات بارسلونا را تشکیل می دادند.
مادرید برای زدن گل اول تنها 5 دقیقه صبر کرد. روی حرکت زیبای لادروپ و پاس او به رائول، توپ در گوشه محوطه به ایوان زامورانو رسید و مهاجم فرصت طلب شیلیایی لوس بلانکوس با ضربه ای سر ضرب توپ را به طاق دروازه بوسکتس پدر کوبید. در دقیقه 21، پاس بلند آماویسکا با اشتباه مدافعان بارسلونا در جایگیری، به زامورانو رسید و او با ضربه ای دقیق توپ را به گوشه دروازه فرستاد. زامورانوی آماده تا قبل از پایان نیمه اول کار بارسلونا را یکسره کرد و در دقیقه 39، اشتباه باکرو در کنترل توپ در کنار خط محوطه بارسلونا، لادروپ را صاحب توپ کرد و ستاره دانمارکی با ارسالی زمینی، زامورانو را به هت تریک خود رساند. کار بارسلونا زمانی یکسره شد که در دقیقه 44، هریستو استویچکوف با یک تکل خشن روی پای کیکه سانچس فلورس، از زمین بازی اخراج شد، تا بارسلونا 45 دقیقه سخت دیگری را در پیش داشته باشد. با آغاز نیمه دوم روماریو و میگل آنخل نادال، جای گواردیولا و باکرو را گرفتند، اما شرایط باز هم برای بارسلونا به خوبی پیش نرفت.
در دقیقه 68، کار ترکیبی زیبای بازیکنان رئال مادرید در نهایت به زامورانو ختم شد و ضربه زامورانو به تیر دروازه بوسکتس برخورد کرد تا نتواند پوکر کند، اما در برگشت لوئیز انریکه توپ را به گوشه دروازه بارسلونا فرستاد تا بازی 4-0 به نفع مادرید شود. سانتیاگو برنابئو سراپا سرمست از پیروزی فریاد می زد: ما پنجمی را می خواهیم! تنها دو دقیقه برای تحقق امر و البته انتقام باخت سال گذشته کافی بود و خوزه امیلیو آماویسکا روی پاس ایوان زامورانو، تیر خلاص را به پیکره بارسلونا شلیک کرد. گرچه صحنه گل مشکوک به آفساید بود اما در نهایت مادرید دست کوچک را که سال پیش از کف داده بود برگرداند.
کرایف بعدها از آن بازی به عنوان یکی از لحظات بد خود در فوتبال نام برد. لادروپ که انتقام بی توجهی به خود را با پیراهن رئال مادرید گرفته بود، پس از بازی گفت:
باید بگویم كه در رختكن مادرید بازیکنانی كه آن شکست را در نیوکمپ متحمل شده اند حس انتقام بسیاری را داشتند و جو خاصی وجود داشت.
لادروپ باز هم 5-0 پیروزی شد، اما این بار با پیراهن رئال مادرید. او 10-0 در عرض یک سال ال کلاسیکو را برده بود و گرچه با بی مهری مواجه شده بود اما هنوز در 30 سالگی، آماده و سرحال به دنبال ماجراجویی بود. زامورانو پس از بازی جواب بروئینز را با حرکت یک دست داد و لا مانیتای مادرید در مطبوعات هم بازتاب خاصی داشت. آاس با تصویری از خوشحالی زامورانو، از تیتر باشکوه استفاده کرد. تیتر مارکا تاریخی بود و یک دست که عدد 5 را نشان می داد کار کرد و بالای آن نوشت: اینجوری بود؟!
والدانو در نهایت به وعده خود عمل کرد و با وجود شکست 1-0 در ال کلاسیکوی برگشت، لوس بلانکوس را دو هفته قبل از پایان فصل، پس از 5 سال از آخرین قهرمانی دسته کرکس ها در سال 1990، به قهرمانی رساند. لادروپ در بازگشت به نیوکمپ هو شد و بخشی از هواداران بارسلونا زمانی که توپ به او می رسید، برایش سوت می زدند و تا زمان تعویض شدنش این اعتراض ها وجود داشت. لادروپ در سال 1996 مادرید را ترک کرد، اما زمانی که 3 سال بعد در مراسم تقدیر از تیم رویایی کرایف، دوباره پیراهن بارسلونا را پوشید، آن سوت ها و کدورت های گذشته دیگر وجود نداشتند.
ادامه دارد...
بیشتر بخوانید:
پاورقی لالیگا | بخش اول: بارسلونا 1929، اولین فاتح
پاورقی لالیگا | بخش 2: شیرهای باسک، بهترین تیم پیش از جنگ و بهترین تیم در خلال جنگ
پاورقی لالیگا | بخش 3: سپید، سپید، لاسائتا! پایان طلسم 21 ساله
پاورقی لالیگا | بخش 4: موفقیت استبدادی روخی بلانکوس با صورت شیطان و پای خدا!
پاورقی لالیگا | بخش 5: قصاب بیلبائو!