27 ژوئن 2020، تیمو ورنر آخرین بازی خود برای لایپزیش را مقابل آگزبورگ انجام داد، جایی که توربو تیمو یک بریس عالی به ثبت رساند تا وداع خوشی با گاو قرمز داشته باشد. پس از این بازی ناگلزمن و شاگردانش به تورنمنت فشرده لیگ قهرمانان اروپا در لیسبون رفتند و ورنر هم ترجیح داد به چلسی ملحق شود. لایپزیش بدون ورنر هم عالی بود، آنها اتلتیکو مادرید را حدف کردند، تیمی که بر روزهای اوج لیورپول کلوپ پایان داده بود، اما با گلزنی چه کسانی؟ دنی اولمو و تایلر آدامز، مدافع راست و هافبک هجومی، آن هم در حضور 2 مهاجم کلاسیک به نام های پاتریک شیک و یوسف پولسن. در مرحله بعد اما کاری هیچ کس برنیامد، نه اولمو، نه فورسبرگ و نه یوسف پولسن، پاری سن ژرمن لایپزیش را شکست داد تا اثبات کند کیفیت بازیکنان قطعا تعیین کننده تر از تاکتیک های سرمربی است، مخالفید؟ به آمار این بازی نگاهی بیاندازید: 14 شوت برای هر دو تیم، 3 شوت در چارچوب برای لایپزیش و 9 تا برای پاری سن ژرمن. نتیجه: 3-0 به سود پاری سن ژرمن. پس از سوت پایان بازی احتمالا این جمله در مغز ناگلزمن می پیچید: "اگر ورنر را داشتم چه می شد؟" در فوتبال نمی توان چیزی را پیش بینی کرد که آیا بود و نبود یک بازیکن تفاوتی قطعی ایجاد می کرد یا نه، اما به احتمال زیاد اگر لایپزیش 7 ماه قبل از آن بازی نروژی درست را به خدمت می گرفت، شاید ماجراجویی رویایی اش در لیگ قهرمانان اروپا، رویایی تر می شد.
طرفداری | در مورد ارلینگ هالند نیازی به توضیح اضافه نیست. ستاره نروژی بروسیا دورتموند یکی از کامل ترین بازیکنانی ست که در چند سال اخیر در فوتبال اروپا ظهور کرده است. ماشین نروژی در فصل گذشته لیگ قهرمانان اروپا همراه با ردبول سالزبورگ اتریش غوغا به پا کرد تا چشم تمام بزرگان اروپا را به سمت خود بکشاند و در نهایت در ژانویه 2020 به دورتموند منتقل شود. به شرق آلمان برگردیم. ورنر تا نیم فصل اول آمار عالی 18 گل و 6 پاس گل را به نام خودش ثبت کرده بود؛ نتیجه؟ پررنگ شدن دوباره علاقه بایرن مونیخ به او و اضافه شدن مشتریان بزرگی چون لیورپول و البته بعد از آن چلسی. حرف های ورنر از همان موقع بوی جدایی می دادند:
اینجا دو فرضیه مطرح می شود، 1- مدیران لایپزیش از جدایی ورنر در پایان فصل خبر داشتند و در جذب جانشین مناسب ناکام ماندند؛ 2- مدیران لایپزیش به خاطر دلایلی مثل تمدید قرارداد ورنر، انتظار جدایی او در پایان فصل را نداشتند. فرضیه 2 در این میان زیاد محتمل به نظر نمی رسد، چراکه ورنر یک بند فسخ 53 میلیون یورویی در قراردادش داشت و با توجه به آنکه در اواسط فصل گذشته هنوز پاندمی کرونا به وجود نیامده بود، پرداخت چنین مبلغی برای یک ستاره 23 ساله دور از ذهن به نظر نمی رسید. فرضیه 1 این سوال را به وجود می آورد که چرا ارلینگ هالند نه؟! کار حتی به جایی رسیده بود که ناگلزمن هم علاقه تیمش به هالند را تایید کرده بود. ردبول لایپزیش و ردبول سالزبورگ هر دو یک مالک دارند و تاکنون چندین و چند بازیکن با یک دیگر رد و بدل کرده اند، نمونه آخر هم دومنیک سوبوسلای (از سالزبورگ به لایپزیش) رالف رانگنیک، مدیر وقت و سرمربی سابق لایپزیش در این خصوص می گوید:
تا جایی که من می دانم، او (هالند) با دورتموند قرارداد امضا کرد چون در آنجا تضمین فیکس بودن داشت. چیزی که واضح بود چون دورتموند در آن مقطع تنها پاکو آلکاسر را داشت که خیل اوقات مصدوم بود و از همه مهم تر از لحاظ ورزشی نیز بسیار پایین تر از هالند بود. اما در هر صورت اینکه ردبول لایپزیش نتوانست یک بازیکن را از ردبول سالزبورگ به خدمت بگیرد، مایه شرمساری است. او می توانست به خوبی با تیم ما سازگار شود.
انتقالی که می توانست بهترین انتقال تاریخ لایپزیش لقب بگیرد هیچ وقت انجام نشد تا سران لایپزیش اینگونه و با حسرت از آن یاد کنند؛ مارکوس کروشه (مدیر ورزشی لایپزیش) در این خصوص گفت:
ما از نظر فنی کاملا به او اطمینان داشتیم. به همین دلیل از همان ابتدا با همه افرادی که باید، تماس گرفتیم. با این حال نمایندگان هالند به ما نشان دادند که او نمی خواهد انقدر زود تصمیم بگیرد. البته پس از آن هم همچنان در زمستان 2020 نیز به دنبال او بودیم.
اولیور مینتسلاف (مدیرعامل لایپزیش) هم در مورد این انتقال انجام نشده می گوید:
رالف رانگنیک به خاطر توانایی اش در جذب استعداد های فوتبال اروپا شهره است و آن زمان در مذاکرات حضور نداشت، هرچند فکر می کنم با وجود او هم این انتقال صورت نمی گرفت چون از یک طرف مبلغ درخواستی هالند برای ما بسیار زیاد بود و از طرف دیگر دورتموند یک جای خالی در ترکیبش داشت و ما ورنر را داشتیم. همین شد که بازیکن به سرعت تصمیمش را گرفت و ما هم نمی توانیم کسی را سرزنش کنیم.
فصل به یاد ماندنی 2019/20 برای لایپزیش با حضور در نیمه نهایی لیگ قهرمانان اروپا و رتبه سوم بوندسلیگا به اتمام رسید. در تابستان گاوهای قرمز بیکار ننشستند و دو مهاجم به خدمت گرفتند؛ هوانگ هی چان کره ای از ردبول سالزبورگ و الکساندر سورلوت نروژی از کریستال پالاس به یوسف پولسن دانمارکی اضافه شدند تا ناگلزمن سه مهاجم تخصصی برای فصل 2020/21 در تیمش داشته باشد. اما با یک نگاه گذرا به جدول می توان فهمید که لایپزیش به وضوح از مشکلات گلزنی رنج می برد. آنها تا این لحظه از فصل هشتمین خط حمله قدرتمند را در اختیار دارند (32 گل در 19 بازی؛ 1.68 گل در هر بازی)، چه چیزی آنها را پشت سر بایرن مونیخ در رده دوم نگه داشته؟ خط دفاع عالی (17 گل خورده در 19 بازی). این در حالی است که فصل گذشته با حضور بهترین ورژن تیمو ورنر و البته پاتریک شیک، لایپزیش آمار 81 گل در 34 بازی را به ثبت رساند (میانگین 2.38 گل در هر بازی). حال بیایید نگاهی بیاندازیم به بهترین گلزنان فصل جاری این تیم در بوندسلیگا:
نام بازیکن |
تعداد گل |
پست |
آنخلینیو |
4 |
مدافع چپ |
امیل فورسبرگ |
4 |
هافبک هجومی |
یوسف پولسن |
4 |
مهاجم |
مارسل زابیتسر |
3 |
هافبک وسط |
کریستوفر انکونکو |
3 |
هافبک هجومی |
ویلی اوربان |
2 |
مدافع وسط |
- |
مجموع: 20 |
- |
آمار تیمو ورنر تا پایان هفته نوزدهم بوندسلیگا در فصل 2019/20: 20 گل
بیان مطالب بالا به منظور زیرسوال بردن عملکرد ناگلزمن در این فصل نیست، آنها یکی از بهترین تیم های فصل جاری فوتبال اروپا بوده اند و توانتستند با شایستگی از گروه مرگ لیگ قهرمانان اروپا صعود کنند و در حال حاضر هم نزدیک ترین تعقیب کننده بایرن مونیخ در بوندسلیگا هستند. شیوه ای که ناگلزمن همچنان در بخش هجومی به آن پایبند است در رسانه های آلمانی به haaienbek مشهور است (دهان کوسه) و تاکنون هم نتایج خوبی برای این تیم به ارمغان آورده. در این روش مهاجمان (2 بازیکن جلویی در سیستم 2-2-2-4) از بالای زمین حریف فشار می آورند و رو به جلو حرکت می کنند، وینگر ها به داخل می زنند و هافبک ها در نیم فضا ها جایگیری می کنند. اما ناگلزمن کسی نیست که تنها با یک سیستم کارش را پیش ببرد، او در لایپزیش از سیستم موفقش در هوفنهایم (2-1-4-3) مجددا استفاده و به مانند تعداد زیادی از مربیان مکتب ردبول (رالف هازن هوتل، جسی مارش، رالف رانگنیک و مارکو رز) سیستم 2-2-2-4 را هم به طور موفقی اجرا کرد. سرمربی لایپزیش تاکنون از 6 ترکیب مختلف در این فصل استفاده کرده که بخشی از آن به دلیل محرومیت ها و مصدومیت هایی است که پیش آمده اما همچنین برای مقابله با نقاط قوت حریف هم بوده. اما خب با هر ترکیبی که استفاده شده، تغییر مثبتی در XG (برای آشنایی کامل این مطلب را بخوانید) ضعیف لایپزیش حاصل نشده است. هنوز مشخص نیست که در ذهن ناگلزمن جوان چه می گذرد، آیا او می خواهد دوباره از نقاط قوت مهاجمان تیمش استفاده کند یا که قصد دارد به مدافعان باکیفیتش تکیه کند. در هر صورت چیزی به شدت حس می شود، جای خالی تیمو ورنر در ترکیب لایپزیش است. گاوهای قرمز مهاجمی را می خواهند که یک پرس کننده قهار باشد، درک بالایی در درک فضای بین خطوط داشته باشد، سرعتش بالا باشد و از همه مهم تر یک تمام کننده سطح بالا باشد؛ یعنی تمام ویژگی های تیمو ورنر! (منبع این بخش: notanotherfootballblog.com)
لایپزیش در بهترین روزهایش از زمان تاسیس به سر می برد، آنها از با ثبات ترین تیم های چندسال اخیر بوندسلیگا هستند و سرمربی شان یک نابغه است. نمی توانیم به مسائلی که در بالا ذکر شد لقب مشکل بزرگ بدهیم، در فوتبال مهم تعداد گل زده است و هنگام سوت پایان بازی اهمیتی ندارد آن گل را یک دروازه بان زده است یا یک مهاجم نوک. اما چیزی که فوتبالدوستان در فصل جاری بارها حس کرده اند، جای خالی موجود در خط حمله تیم ناگلزمن است، رقیبان اصلی او در بوندسلیگا از مهاجمان نامداری چون روبرت لواندوفسکی و ارلینگ هالند بهره می برند، حتی مهاجمان تیم های سطح پایین تری چون آینتراخت فرانکفورت و وولفسبورگ عملکرد بهتری نسبت به مثلث پولسن (4)، هوانگ هی چان (0) و سورلوت (1) داشته اند (آندره سیلوا 16 و وخهورشت 13 گل). مدافعان و هافبک ها هرچقدر هم که گلزن باشند، نمی توانند جای یک مهاجم قاتل را پر کنند، یکی از مثال های عینی آن را می توان در جریان تساوی 2-2 لایپزیش و وولفسبورگ مشاهده کرد، جایی که دروازه خالی خراب کردن جاستین کلایورت آب سردی بود بر پیکر تیمی که با گلزنی مدافعانش در لانه گرگ زنده مانده بود.