⚘همسر شهيد حاج محمد ابراهيم همت مي گويد:«
⚘ابراهيم بعد از چند ماه عمليات به خانه آمد.
⚘سر تا پا خاكي بود و چشم هايش سرخ شده بود.
⚘به محض اينكه آمد، وضو گرفت و رفت كه نماز بخواند.
⚘به او گفتم: حاجي لااقل یه خستگي دَر كُن، بعد نماز بخوان.
⚘سر سجاده اش ايستاد و در حالي كه آستين هايش را پايين مي زد، به من گفت:
⚘من باعجله آمدم كه نماز اول وقتم از دست نرود.⚘
⚘اين قدر خسته بود كه احساس مي كردم، هر لحظه ممكن است موقع نماز از حال برود».
.
.
.
🗯در وصیت نامه وی نکات مهم به شرح ذیل تقدیم خواننده محترم می گردد.
.
.
⚘1-اگر خداوند فرزندي نصيبم كرد با اينكه نتوانستم در طول دوراني كه همسر انتخاب كردم حتي يك هفته خانه باشم دلم مي خواهد او را علي وار تربيت كنيد.
.
.
.
⚘۲.از طرف من به جوانان بگوئيد چشم شهيدان و تبلور خونشان به شما دوخته است بپاخيزيد و اسلام را و خود را دريابيد.
.
.
.
⚘۳.مادر جان به خدا قسم اگر گريه کني و به خاطر من گريه کني اصلا از تو راضي نخواهم بود. زينب وار زندگي کن و مرا نيز به خدا بسپار
( اللهم ارزقني توفيق الشهادة في سبيلک) .
.
.
💐اللهم عجل لولیک الفرج💐