در آستانه دربی 94، روح الله سلطانی لشکناری، خبرنگار طرفداری در غرب استان مازندران گفتگویی را با میثم حسینی که سابقه پوشیدن پیراهن هر دو تیم استقلال و پرسپولیس را در کارنامه دارد، انجام داده است.
به گزارش طرفداری، میثم حسینی در این گفتگوی کوتاه در خصوص تقابل شرایط دربی و علل پیوستنش به این دو تیم می گوید.
نظرتان در مورد دربی پیش رو چیست؟
بازی دربی همیشه با همه بازی های لیگ برتر متفاوت است چون تمام هم و غم هر دو تیم این بازی است و اصلا دوست ندارند بازنده باشند چون حاشیه هایی از قبل برای این دیدار وجود داشته و بازی فردا هم از این قضیه مستثنی نیست. هر دو تیم در تلاش هستند از این بازی سربلند بیرون بیایند و اگر دربی فردا را هر تیمی ببرد، فاقد از هر نتیجه ای اگر تمام بازی های فصل را هم ببازد، به نوعی با پیروزی در دربی بیمه است و این کری ها که ما دربی را بردیم وجود دارد. بازی دربی به نوعی برای هواداران از قهرمانی و دیگر بازی ها متفاوت است.
با توجه به اینکه هم در استقلال و هم در پرسپولیس بازی کردید، اینکه مقابل استقلال در دربی بازی کردید چه حسی داشت؟ پرسپولیس چطور؟
باور کنید اولین دربی من راحت ترین دربی ام بود چون ما یک تیم خیلی قوی داشتیم. در تمام خطوط و روی نیمکت قوی بودیم. فکر نمی کنم هیچ تیمی توان شکست دادن آن تیم را داشته باشد. از بازیکنانی که در آن تیم بازی می کردند اکنون سیدمهدی رحمتی در تیم شهر خودرو به عنوان سرمربی کار می کند، فرهاد مجیدی مقطعی مربی استقلال بود و نفرات دیگری مثل آندرانیک تیموریان و بقیه که سابقه بازی ملی دارند و با تجربه هستند در آن تیم بودند و در تمام خطوط قوی بودیم. آن بازی برایم نقطه امید بود چون اولین دربی خود را با برد شروع کردم و بعد موفق شدیم چهار دربی بعدی را هم ببریم. خداروشکر سال هایی که در استقلال بودم، سال های خیلی خوبی بودند. بعد در پرسپولیس هم با آمدن علی دایی شرایط خوبی وجود داشت. فقط و فقط به خاطر علی دایی به پرسپولیس آمدم. از قبل از ایشان شناخت داشتم که آدم سالم و بزرگی هستند. به خاطر همین موضوع به پرسپولیس آمدم و طی سه سالی که در آنجا بودم، هم از لحاظ فنی شرایط کل تیم خوب بود و هم هوادارانش به من لطف داشتند. از هواداران هر دو تیم تشکر می کنم چون هیچ فحاشی به من نکردند.
بازی فردا را چگونه پیش بینی می کنید؟
هیچ تیمی دوست ندارد بازی فردا را ببازد. تک تک کسانی که به بازی می روند و روی نیمکت می نشینند و در ورزشگاه حضور دارند یا در خانه بازی را تماشا می کنند، دوست ندارند بازنده بازی باشند. همین استرس باعث می شود دو تیم آن کیفیتی که باید را نتوانند به نمایش بگذارند. هر وقت این دو تیم توانستند استرس را جدا کنند و بازی هایی که قبل یا بعد از دربی انجام می دهند را به نمایش بگذارند، بهترین دربی خواهد شد و حوصله هواداران هم سر نمی رود و بازی کسل کننده نمی شود و بازی با گل همراه می شود.
برخی بازیکنان مثل علیرضا نیکبخت، علی انصاریان، مهدی هاشمی نسب و دیگر بازیکنانی که سابقه بازی در هر دو تیم را دارند، بعدها اعلام کردند استقلالی هستند یا پرسپولیسی. مثلا نیکبخت گفت من استقلالی هستم و علی انصاریان اعلام کرد پرسپولیسی هستم. نشنده ایم میثم حسینی جایی اعلام کند استقلالی است یا پرسپولیسی.
واقعیت این است که دلیل آمدنم به استقلال، خدا رحمت کنه آقای ناصر حجازی را، زمانی که در گسترش فولاد بودم، زمانی که قراردادم تمام شده بود به علت رابطه خوبی که زنوزی با ایشان داشت و خودشان هم استقلالی هستند، به من گفت اگر قراردادت تمام شده، با وجود اینکه از چندجا پیشنهاد داری، اگر اشکالی نداشته باشد می خواهم به استقلال بیاورمت. همچنین طی صحبتی که با زنوزی داشتم، گفت راحت می توانم تو را به تراکتور بیاورم. چهار سال در تبریز بودم و شرایط خیلی خوبی داشتم. یک سال تیم را به لیگ برتر آوردیم و به عنوان یک تیم لیگ یکی به فینال جام حذفی رسیدیم که با خود پرسپولیس بازی کردیم. از همه لحاظ شرایطم در تبریز خوب بود ولی خود زنوزی گفت چون واقعا استقلال را دوست داشته و ارادت خاصی به آقای حجازی دارم، خواهش می کنم به استقلال برو. من هم با توجه به شناختی که از زنوزی، ناصر و آتیلا جحازی داشتم به استقلال رفتم.
پس علت استقلالی شدن شما ناصر حجازی بود؟
بله
یعنی شما را پرسپولیسی بدانیم؟
دلیل جدا شدنم از استقلال هم این بود که آقای ناصر و آتیلا حجاری و پرویز مظلومی به من خیلی لطف داشتند. بعد از اینکه در دربی پنجم طی ده دقیقه سه گل خوردیم، آقای مظلومی برکنار شد و امیر قلعه نویی آمد. در فوتبال ایران هم به وضوح می بینیم که هر مربی ای می آید، فکر می کند آن سری بازیکنانی که در تیم هستند، مربوط به مربی قبلی هستند و باند خودشان هست ولی وقتی من آنجا بودم اصلا به این شکل نبود. خود امیر قلعه نویی مرا خیلی خیلی اذیت کرد. البته اینجا جایش نیست در این خصوص صحبت کنیم. به همین علت از استقلال جدا شدم و به نفت تهران رفتم. زوری به نفت تهران رفتم ولی بعد اینکه قراردادم تمام شد، یک روز مانده بود به عید، ساعت دو و نیم نصف شب بود که علی دایی با من تماس گرفت. من از تهران در حال آمدن به شمال بودم. با من تماس گرفتند که یک دقیقه هم طول نکشید و گفت ساکت را جمع کن و بیا. من هم با توجه به ارادتی که نسبت به علی دایی و برادرش داشتم و البته با مشورتی که با تقی زاده، وکیلم داشتم، تصمیم گرفتم به پرسپولیس بروم.