حزب استادان تقدیم می کند:
"قدرتمند ترین و قدیمی ترین حس انسان ترس است،و کهن ترین و دهشتناک ترین نوع آن؛هراس از ناشناخته هاست" اچ.پی لاوکرافت
هارولد فیلیپس لاوکرافت،شناخته شده ترین نویسنده ی ژانر وحشت و سازنده ی اساطیر کطولحو،معمولا به عنوان مخترع زیر ژانر "ترس لاوکرفتی" شناخته می شود.ساب ژانری که معمولا ان را با مولفه هایی همچون قهرمانانی ترسو و غیرقابل اعتماد،هیولا های دهشتناک و هراس ابزورد و خاصش به یاد می اورند.کافیست جهانی را تصور کنید که دیدن کوچک ترین روزنه های امید در ان دروازه ای به خود را به کوری زدن است؛جایی که فریاد های یک دیوانه ی نهیلیست در تیمارستان درباره نابودی بلامنازع جهان تنها ندای حق طلبی است؛و کنجکاوی زیادی برای کشف واقعیت به سرنوشتی "بدتر از مرگ" می انجامد و تمام بشریت ملتمسانه تبدیل به بازیچه ای برای سرگرمی موجودات عظیم و ناشناخته ای شده است.تمام آرمان های ما چیزی جز توهمی خوش خیالانه نیست.مردمی که در قرون تاریکی ناملموس خود ملعبه ی لولو خورخوره ای از اعماق شده،اعماق فضا.
نه که مرده باشند،بل خوابیده اند و منتظرند؛منتظر فرصتی که بیاید و آنگاه تمام دستاورد های بشریت,تمام ان خودبزرگ بینی ها،غرور و اشرف مخلوقات بودند به یکباره فرو می ریزد،و ما چون موشی خواهیم بود که وقتی که گربه در خواب ناز بوده،غفلت برده ایم و خود را با مرگ خودساخته از بند تن رهایی نبخشیده ایم.
قدمی از خانه ی امن خود بیرون برو تا وحشت و دیوانگی را در همه جا ببینی؛فرقه های شیطانی،هیولا ها،سم های بی بویی که به عنوان غذا می خوریم،حقایقی به غایت دهشتناک-آنگونه که کسی پس از ادراکشان عاقل نمانده-ارواحی نادیدنی،شناور در فضای اطراف و بمب هایی ژنتیکی که شما را از زمین پاک و دودمان شما را محو می کردند...
این دیدگاه مبتکر این مکتب،لاوکرفت نسبت به جهانی که روحش در آن سیر می کرد بود.این نوع وحشت شما را با هیولا هایی صرفا بزرگ و چندش نمی ترساند بلکه شما رو به تور وحشتی از ناشناخته ها می برد تا مرز باریک میان ایده آل گرایی و آشوب گرایی را ببینید و از آن گذر کنیم
ویژگی های مهم ساب ژانر:
1-آنتاگونیستی هیولا صقت،شریر و ابرقدرت در مقیاس کهکشان که هیچ نیرویی یارای توقفش را ندارد
2-هیولا معمولا پیروان و پرستش گران انسانی دارد و توسط افرادی به عنوان "خدای بخشاینده ی مهربان" پرستیده میشود
3-در آغاز داستان هیولا معمولا دلیلی یا اجباری برای نابود نکردن زمین دارد ، معمولا زندانی شدن و مهر و موم گشتن
4-نگاه آنتاگونیست به جامعه انسانی و دلیل مشخص برای نابودی آدمیزاد.شاید نفرتی عمیق،شاید برای سرگرمی،شاید جهان بینی متفاوت و شاید خستگی از شقاوت انسان؟
5-چهره ی نا معلوم هیولا و خادمانشان حامل اسراری است که تنها نگاهی سطحی به آن موجب دیوانگی می گردد،هیولا های که زبان از وصفشان قاصر است و کلاه کودک عقل به وقت دیدنشان فرومی افتد
6-روز رستاخیز هیولا یا "قیامت" با اقداماتی فرا می رسد و روز داد خواهی در محضر اوست
7-هیولا انسان نیست و محدودیتی انسانی ندارد،زاده نشده و نمی زاید،مرگ ندارد و زنده نیست،از پیش از ازل تا بعد از ابد خواهد بود و فرای همه ی این ها,ماورای هستی است
8-هیچ احتمالی برای شکار کامل و نابودی ابدی هیولا نیست
9-احتمالا پایان داستان اسیبی جدی به قهرمان میرساند
این سبک داستان اشتراکاتی زیادی با سایر ژانر ها دارد ولی بهترین ارضای حس پارانویا را در اختیار فرد قرار می دهد.فانتزی های تاریک سرشار از مخ پیچ ها و ترس روانی
نمونه ها در فرهنگ عامه:
انیمه و مانگای برزرک
انیمه و مانگا اتک ان تایتان*
انیمه و مانگای دث نوت
کمیک های هل بوی
ران سکرت اونجرز*
کمیک سندمن
سری گودزیلا*
فیلم 2001،یک ادیسه ی فضایی
کتاب نبرد دنیا ها
کتاب نیمه شب
کتاب چگونه در پارتی مخ بزنیم
کتاب آن
کتاب برج تاریک
آلبوم The Rise and Fall of Ziggy Stardust and the Spiders from Mars از دیوید بویی
بازی الن ویک
بازی دارک سولز و سری سولزبورن
سری دد اسپیس*
انیمیشن سامورایی جک
پایان قسمت اول