به نام خدا
"من این مطلب رو به عنوان یک عضو اتحادیه پینکرتون تقدیم شما عزیزان گل می کنم"
"فقط اون بازی هایی رو که کردم داستانشو میزارم"
"داستان این بازی رو تقریبا کپی برداری کردم ولی خیلی جاهاش رو خودم نوشتم"
مقدمه :
ندای وظیفه: بلک آپس ۲ (به انگلیسی: Call of Duty: Black Ops 2) یک بازی ویدیویی در سبک تیراندازی اول شخص است که توسط تریآرچ ساخته و توسط اکتیویژن (اسکوئر انیکس در ژاپن) منتشر شد. در ۱۳ نوامبر ۲۰۱۲ برای پلیاستیشن ۳، ایکسباکس ۳۶۰ و ویندوز و در ۸ نوامبر ۲۰۱۲ در امریکای شمالی، و ۳۰ نوامبر ۲۰۱۲ در اروپا و استرالیا برای وی یو منتشر شد.بلک اپس ۲ نهمین قسمت از سری بازیهای ندای وظیفه و داستان آن به دو بخش تقسیم شدهاست، بخش نخست ادامهٔ وقایع بلک اپس را دنبال میکند و بخش دوم در سال ۲۰۲۵ زمانی که سلاحهای پیشرفته به وجود آمدهاست، رخ میدهد.
این بازی در نیمه شب ۱۳ نوامبر ۲۰۱۲، در ۱۶۰۰۰ فروشگاه در سرتاسر دنیا عرضه شد. در عرض ۲۴ ساعت از شروع فروش بازی، بیش از ۵۰۰ میلیون دلار فروش کرد . این بازی تا سپتامبر ۲۰۱۳ بیشترین فروش بازی تاریخ را داشت تا اینکه در این تاریخ تیک-تو اعلام کرد که اتومبیلدزدی بزرگ ۵ در ۲۴ ساعت اول ۸۰۰ میلیون دلار فروخته است. فروش بازی به ۷.۵ میلیون نسخه در نوامبر ۲۰۱۲ رسید که بیشترین درآمد ماه را بخود اختصاص داد. تا ۵ نوامبر ۲۰۱۳، تعداد نسخ فروخته شده به ۲۴.۲ میلیون رسید.
بلک آپس ۲ اولین بازی از مجموعه بازیهای ندای وظیفه است که دارای تکنولوژی تسلیحاتی آینده بوده و همچنین برای اولین بار در این مجموعه، داستان بازی به چندین شاخه تقسیم میشود که کاربر میتواند یکی از آنها را انتخاب کند و ادامه دهد. همچنین بازی دارای قابلیت نمایش سه بعدی است.
داستان :
در سال ۲۰۲۵، افراد نیروی ویژه تحت امر دیوید میسون و دوستش هارپر به محلی به نام Vault که بسیار تحت محافظت میباشد و فرانک وودز در آن قرار دارد میرسند. آنها تصور میکنند که وودز دارای اطلاعاتی حیاتی در رابطه با محل تقریبی رائول منندز است. وودز اعتراف میکند که منندز اخیراً وی را ملاقات کرده و به آنها یک گردنبند جعبه دار را که جا گذاشته است نشان میدهد. سپس فرانک چندین عملیات مخفی انجام شده در طی دورهٔ نظامی گری اش را تعریف میکند.
دههٔ ۱۹۸۰
در سال ۱۹۸۶، الکس میسون بطور موثری از خدمت فعال خود کناره گیری کرده و بطور پنهانی همراه با پسر ۷ سالهٔ خود بنام دیوید زندگی میکند. هنگامیکه جیسون هادسون، میسون را تحت فشار قرار میدهد تا او را برای انجام یک عملیات در Cuando Cubango در زمان اوج جنگهای داخلی آنگولایی و جنگهای مرزی آفریقای جنوبی متقائد کند، این رابطهٔ سست، بیشتر متزلزل میشود. وودز در حالیکه به شورشیان UNITA متعلق به Jonas Savimbi در مبارزه با دولت مارکسیست آنگولا کمک میکند، همراه با افراد خود ناپدید میشود؛ در این زمان، عملیات آنها توسط CIA سرکوب شده و هادسون امیدوار است تا بازماندگان را نجات دهد. میسون و هادسون با کمک UNITA، وودز را از رودخانهٔ Kavango دوباره بر می گردانند و بعد از آن منندز را در بین گروهی از مشاوران نظامی کوبایی پیدا میکنند. با این وجود، ناگهان درگیری و تیراندازی شروع میشود و هنگامیکه آمریکاییها توسط Savimbi بوسیلهٔ یک هلیکوپتر Hind D نجات پیدا میکنند، طعمهٔ آنها فرار میکند. مشخص میشود که منندز مسئول زندانی نگه داشتن وودز بعد از کشتن تیم وی میباشد. با توجه به این اطلاعات، میسون، وودز و هادسون شروع به تعقیب منندز میکنند. در این زمان، منندز خودش را بعنوان یک تاجر اولیهٔ اسلحه برای درگیریهای بوته زار در افریقای جنوبی و امریکای لاتین تثبیت کرده است. بعدها در همان سال، CIA یک عملیات را علیه افراد بی پروای نیکاراگوئهای ساماندهی میکند. در افغانستان، میسون، وودز و هادسون به مجاهدین و نیز مامور چینی، تیان ژائو(Tian Zhao) برای مبارزه علیه روسها کمک میکنند. وودز و میسون Lev Kravchenko را پیدا میکنند و متوجه میشوند که وی از انفجار نارنجک همراه با وودز در ویتنام جان سالم بدر برده است. این دیدار باعث میشود تا میسون عددهایی را ببیند و صدای رزنوف را دوباره بشنود. Kravchenko توسط گروه مورد اعتراف گیری قرار میگیرد. در اینجا بازیکن دو گزینه دارد: Kravchenko را بدستور رزنوف اعدام کند یا اینکه مقاومت کرده و اعتراف گیری را ادامه دهد. در حالت دوم، وودز بعد از اینکه میپذیرد که Kravchenko با منندز در ارتباط است و دارای افرادی در CIA است، وی را اعدام میکند. جدا از اینکه Kravchenko چطور کشته میشود، مشخص میشود که مجاهدین با منندز همدست هستند و به میسون، وودز، هادسون و ژائو خیانت میکنند. این چهار نفر پس از کتک خوردن و دست بسته در وسط بیابان رها میشوند تا بمیرند، آنها بیهوشند تا اینکه افرادی غیر نظامی آنها رانجات میدهند. یکی از این افراد بنظر میسون رزنوف است. در اینجاست که، انگیزهٔ منندز برای انتقام گیریش علیه غرب که بیمنطق بنظر میرسد، آشکار میشود: خواهر مورد علاقهٔ وی بشکل دردناکی توسط تجار آمریکایی در یک آتش افروزی عامدانه بخاطر پول بیمه صدمه دید. خاندان منندز که صاحب یک کارتل قدرتمند مواد مخدر است، زمانیکه CIA ترور پدر رائول را تصویب میکند، با این شکست به خروش میآید. حالا، منندز که خشمگین است، این جنگ را شخصی در نظر میگیرد، اما زمانیکه میسون، هادسون، وودز و نیروی دفاعی پاناما به قرارگاههای وی در نیکاراگوئه یورش میبرند، نزاع یک نفرهٔ وی علیه غرب در هم میشکند و در این یورش وودز خشمگینانه و بطور غیرعمدی خواهر رائول را با یک نارنجک میکشد.
منندز با وانمودی به کشته شدن با کمک دیکتاتور پاناما، مانوئل نوریگا درصدد است تا از کسانی که خواهر وی را کشتهاند انتقام شخصی بگیرد. در زمان حمله به پاناما در سال ۱۹۸۹ منندز از جاسوسان در CIA استفاده میکند تا تا هادسون و دیوید را به گروگان بگیرد و از آنها بعنوان طعمه در تله استفاده میکند. او سپس از هادسون استفاده میکند تا وودز را گمراه کند تا اشتباهاً بجای وی، به میسون شلیک کند. اگر بازیکن از دستورهای هادسون سرپیچی کند و بجای اینکه به سر الکس میسون شلیک کند، به هرجای دیگری از وی بزند، او زنده خواهد ماند و مجدداً در انتهای بازی باز میگردد. در گیرو دار این شلوغی، منندز هادسون را میکشد و وودز را فلج میکند. منندز که از انتقام گیری خود راضی نشده است، اجازه میدهد تا وودز و دیوید زنده بمانند و قول میدهد تا در زمان مناسب انتقام خود را کامل کند.
۲۰۲۵
سه دهه بعد از "حمله به پاناما"، منندز مجدداً بعنوان رهبر Cordis Die (یک جنبش عوام بزرگ با بیش از یک میلیارد عضو) ظاهر میشود. او یک حملهٔ سایبری را تدارک میبیند و بازار بورس چین را فلج میکند؛ چین هم در پاسخ صادرات عناصر زمینی کمیاب را تحریم میکند و بدین ترتیب آتش یک جنگ سرد جدید بین ایالات متحدهٔ آمریکا و ناتو، علیه SDC(ائتلاف دفاعی استراتژیک) به رهبری چین برافروخته میشود. منندز با بهره گیری از این بن بست قدرت بین دو طرف، تلاش میکند تا با تحریک جنگ بین دو طرف یک جنگ تمام عیار براه اندازد و بطور پنهانی به رهبر SDC، تیان ژائو کمک میکند. در اینجا، واحد (Section) کدگذاری شدهٔ یگان ویژه نیروی دریایی ایالات متحده آمریکا (Navy SEAL) با استفاده از اطلاعات جمع آوری شده توسط وودز و دیوید، نیروهای JSOC را برای جستجوی مجدد بدنبال منندز رهبری میکنند. Section و JSOC اندکی بعد از جمع آوری اطلاعات از وودز وارد میانمار میشوند و افزایش ناگهانی فعالیت در منطقه را مورد بررسی قرار میدهند. در آنجا، تیم Navy SEAL با یک مهندس کامپیوتر که تحت استخدام منندز است مواجه میشوند، و او به آنها هشدار میدهد که یک حملهٔ سایبری با یک وسیلهٔ سلریوم(Celerium) که یک کامپیوتر کوانتوم برای هک سیستمهای کامپیوتری دیگر است، در راه است. بعد از آن، تیم Section در پاکستان بکار گرفته میشود تا اطلاعاتی را دربارهٔ نقشههای منندز جمع آوری کند. در زمان تهاجم، منندز نام یک هدف را در جزایر Cayman فاش میکند. این هدف کارما نام دارد. بعد از آن هارپر و سالازار، از ماموران SEAL و Section، وارد جزایر Cayman میشوند و متوجه میشوند که کارما یک زن است که نامش Chloe Lynch است و یک کارمند سابق شرکت تسلیحاتی منندز با نام Tacitus است. Lynch طراح اصلی وسیلهٔ سلریوم است و منندز برای تمام کردن کار، سربازانی را اجیر کرده تا وی را دستگیر کنند. بعد از آن، JSOC منندز را در یمن فریب میدهد، و در آنجا فرید (از اعضای ارزشمند JSOC) وارد اتاق منندز میشود تا به Section کمک کرده و دستگیری منندز را تسهیل کند. بازیکن، که در اینجا فرید است، در این عملیات حق انتخاب دارد. منندز که به وفاداری فرید شک دارد به او دستور میدهد تا به هارپر که دستگیر شده شلیک کند. اگر بازیکن به هارپر شلیک نکند و در عوض سعی کند تا به منندز شلیک کند، شکست میخورد، اما در عوض هارپر زنده میماند و نجات پیدا میکند. و اگر بازیکن به هارپر شلیک کند، فرید زنده میماند و بعد از آن هارپر در هیچ گفتگو یا عملیاتی ظاهر نخواهد شد.
منندز با موفقیت دستگیر میشود، اما این یک فریب از جانب منندز است تا بتواند زیرساختهای کامپیوتری ارتش امریکا را در هواپیمابر U.S.S. Obama، هک کند و بدین طریق کنترل تمام ناوگان پهبادهای امریکا را در دست بگیرد. معلوم میشود که سالازار جاسوس منندز در JSOC است و حملهٔ منندز را تسهیل میکند. منندز با کمک سالازار فرار میکند و زمانیکه منندز به پل "اوباما" یورش میبرد سالازار به سربازان محافظ Admiral Briggs شلیک میکند. و زنده ماندن Lynch بستگی به زنده ماندن فرید در عملیات قبلی دارد. بازیکن که در اینجا در نقش منندز است، در اینجا مختار است تا Admiral Briggs را بکشد یا اینکه زخمی کند. اگر بازیکن Admiral Briggs را فقط زخمی کند و تمام عملیات نیروی ضربت (Strike Force) را کامل کرده باشد، JSOC وSDC با هم متحد میشوند، و سپس به بازیکن اطلاع داده میشود که SDC صدها پهباد برای دفاع از اوباما فرستاده است و در نتیجه Briggs قادر خواهد بود تا کشتی و خدمه را نجات دهد. منندز در زمان ملاقات رهبران G20 با استفاده از پهبادها به لس انجلس حمله میکند تا آنها را بکشد و آسیب سنگینی به اقتصاد جهانی وارد کند. میسون رئیس جمهور ایالات متحده امریکا را از میان حملات پهبادها به محل امنی اسکورت میکند. JSOC در نهایت منشا نقل و انتقالات مربوط به هک کردن هاییتی را پیدا میکند، و در آنجا Section نیروهای JSOC را رهبری میکند تا تاسیسات مذکور را مجدداً در عملیات آخر بگیرند و منندز را دستگیر کرده یا بکشند. برای داستان چندین پایان وجود دارد که بستگی به این دارد که بازیکن در طی کل داستان چه کارهایی انجام میدهد، مثلاً اینکه آیا امریکا و چین قادرند با هم متحد شوند و یا عاقبت افراد خاصی در بازی چه خواهد بود. در طی داستان اصلی، بازیکن ممکن است بخواهد در عملیات ضربتی(Strike Missions) انتخابی شرکت کند. در عملیات ضربتی، JSOC تلاش میکند تا با ممانعت از مجبور شدن کشورهای همسایه برای متحد شدن با SDC، تاثیر جهانی SDC را محدود کند. خود Section بطور مستقیم در این عملیات شرکت نمیکند، با این حال میتواند از راه دور و از یک مرکز فرمان، به نیروها دستور دهد. اگر عملیات با موفقیت کامل شوند، SDC بحدی ضعیف میشود تا با JSOC متحد شود، و بعدها در روند داستان به بازیکن کمک میکند، برای مثال، پهبادهای خود را برای نجات U.S.S. Obama میفرستد یا اینکه نیروهای خود را برای کمک به JSOC در هاییتی میفرستد.بله اینگونه پایان می یابد...
پایانها
داستان ندای وظیفه: بلک آپس ۲ چندین پایان دارد که بستگی به این دارد که بازیگر در طول بازی کدام شرایط را بوجود میآورد. اگر بازیکن منندز را نکشد، هرچهار عملیات نیروی ضربت را کامل کند، و Choe Lynch و Alex Mason از وقایع بازی جان سالم بدر ببرند، بهترین حالت بوجود خواهد آمد. در این حالت، بازیکن باعث اتحاد بین امریکا و چین شده، به جنگ سرد دوم پایان میدهد، زنده ماندن Lynch مانع از موفقیت حملهٔ سایبری منندز میشود، و زنده ماندن میسون باعث میشود تا با فرانک وودز در بازنشستگی دیدار کند و به Section مجدداً ملحق شود. صحنهٔ پایانی منندز را در زندان نشان میدهد که مصاحبهٔ Jimmy Kimmel با Lynch را تماشا میکند و زمانیکه Lynch به او در طی مصاحبه توهین میکند عصبانی میشود.اگر منندز زنده بماند، و Lynch نیز جان سالم بدر برد، اما میسون در عملیات کشته شود، جنگ سرد پایان خواهد یافت و حملهٔ سایبری منندز شکست خواهد خورد، اما Section همراه با وودز به سر قبر پدرش خواهد رفت و تصمیم میگیرد که از نظامی گری کناره گیری کند؛ وودز اظهار میدارد که پدرش از این تصمیم خوشحال خواهد شد. اگر منندز زنده بماند، Lynch کشته شود، section منندز را دستگیر میکند. حملهٔ سایبری موفقیت آمیز خواهد بود، و منندز فرار میکند. و قبل از اینکه قبر خواهرش را ببینید، وودز را در زمان بازنشستگی اش میکشد و روی خودش گازوئیل میریزد و یک بازی آتش را آماده میکند. اگر منندز کشته شود، صرفه نظر از عاقبت Lynch و میسون، یک ویدئو در یوتیوب که منندز قبلاً آن را ضبظ کرده است، منتشر میشود و موجب شورش مردم غیر نظامی میشود.
اگه خوندین نظراتونو بگین ..... البته بگم بعضی جاهاش چون یادم نبود کپی کردم
امشب نسخه مدرن وارفار 2019 داستانش گذاشته میشه و دیگه از کالاف داستان نمیزارم