الف/ جنایات اوله
1. نتایج بد دیگر برای ما یونایتدیها اعصاب خورد کن و ناراحت کننده نیست ، و این نشانه ی بسیار بدیست ! در حال حاضر باختن به تیمهای درجه دو و سه ی لیگ انگلیس ، تیمهائی که نهایتاً مهاجمهای بومی و در سطح اینگز و کرول و آستین و ویلسون دارند تحت عنوان " لیگ برتر خیلی رقابتی هست " ماست مالی میشه . باختن به تیمی در سطح باشاک شهیر که بهترین مهره هاش هفت سال پیش هم به عنوان ذخیره در لیگ برتر بازی میکردند (دا سیلوا و دمبا با و ..) تحت عنوان : بدشانسی و " روی بد فوتبال" ماست مالی میشه. اصطلاحاً اون قبح و زشتی باخت برای ما از بین رفته و رسماً باید قبول کرد که آرام آرام ، و یا شاید هم خیلی سریع داریم تبدیل به تیمی در سطح اورتون میشیم. به این معنی که سقف آرزوی ما حضور در سی ال هست و توانائی فتح هیچ یک از جامهای داخلی رو هم نداریم.
2. هنوز هستند کسانی که میگویند : مورینیو بد اخلاق و دفاعی بود و اما اوله انرژی مثبت میفرستد و هجومیست ! متاسفانه اوله برای برخی افراد ساده دل از باشگاه بزرگتر شده و مهم نیست که چه جنایتی انجام دهد ، حتی اگر در خانه مقابل کریستال پالاس تحقیر شود و یا مقابل مورینیو تبدیل به کیسه بوکس شود و یا .... عده ای همچنان با ارسال عکسها و تصاویر لبخند اوله به خودشان آرامش میدهند. قبول دارم، اگر این لبخند توسط فردی با سابقه ی قهرمانی های متعدد و کاربلد زده میشد، خیلی خوب بود و نشانه ای از نبوغ و در کنترل داشتن اوضاع توسط وی بود، اما بدبختانه این لبخند دارد توسط کسی زده میشود که حتی برای مربیگری کاردیف در ولز هم واجد صلاحیت تشخیص داده نشده و به علل مبهمی همیشه هم نای بلند شدن از روی نیمکت و تماشای بازی به صورت مستقیم را نداشته و مثل یک فرد معلول ذهنی و جسمی با مانیتور مخصوص بازیها را دنبال میکند.
3. یونایتد آیا یک تیم دفاعیست ؟ یک تیم ضد حمله زن است ؟ یونایتد در زمین به دنبال چه میباشد و ترکیب ثابتش چیست؟ اوله با سابقه بیش از ده سال مربیگری که دو سال آن هم متاسفانه در باشگاه محبوب ما بوده همچنان از پاسخ به سوالات ابتدائی فنی عاجز است و علی رغم داشتن زمان کافی و خرج کردن رقمی بالغ بر صد و پنجاه ملیون پوند برای دفاع (فن بیساکا 50 + مگوایر 85+ تلس 25) همچنان در به در به دنبال توجیه های جدید برای ناکامیهای دفاعی تیمش است و در خط حمله هم صرفاً با تکرار جملاتی مثل : "جوانان ما دارند بهتر میشوند "، ضعف فنی خودش و آنها را توجیه میکند. این در حالیست که مورینیو با همین افراد وقتی سه سال کمتر تجربه داشتند فاتح لیگ اروپا و دو جام داخلی شد. اتفاقی که همه ما میدانیم با اوله هرگز رخ نخواهد داد.
ب/جنایات حامیان اوله
4. پل اسکولز و ریو فردیناند و گری نویل به عنوان بازیکنان سابق یونایتد احترامشان را دارند از دست میدهند زیرا برای آنها هم اوله بزرگتر از باشگاه هست.
اسکولز فردیست که پس از برد یونایتد در مقابل یوونتوس با مورینیو گفته بود : سبک بازی تیم را دوست ندارم. همین شخص اکنون و بعد از باخت به تیم جوان آلمانی میگوید : نتیجه گرفتن در این زمین سخت هست ! هدف این گروه از حمایت افراطی از اوله اینست که امیدوارند روزی نوبت به خودشان برسد ! به همین سادگی. آنها در اوله خودشان را میبینند و نمیخواهند یک مربی با دانش آلمانی، پرتغالی، اسپانیائی و یا ایتالیائی به تیم وارد شده و خدای نکرده فضا را برای فعالیت آنها تنگ کند.
ج/ خیانتها و خامی بازیکنان جوان بومی
5. لینگارد مدتها مشغول دلقک بازی در فضای مجازی بود و افراد بسیاری با توجیه اینکه :" او جوان است " ، از او حمایت میکردند و امیدوار بودند که روزی تبدیل به لمپارد شود. اکنون این فرد سکو نشین است اما همچنان ویدئوهای مسخره بازیش در حال ارسال شدن هستند. چنین اتفاقی در مورد رشفورد نیز در حال افتادن است ، اما به نوعی دیگر. این فرد نیز مثل لینگارد به معنای واقعی کلمه " عقده لایک گرفتن" در فضای مجازی را دارد و صرفاً از میانبر و راهی دیگر دارد استفاده میکند و آن غذا دادن به کودکان است ! این حجم از درگیر فضای مجازی بودن حتی برای افراد فاقد شغل و خانه نشین هم عجیب و حیرت آور است. شما میزان مطالب درج شده توسط رشفورد را بررسی کنید ، به نظر میرسد او حتی در اتوبوس تیم هم مطلب ارسال میکند و خودش را در سطحی میداند که در مورد سیاست ، اقتصاد ، نژادپرستی و کودکان و ... اظهار نظر کند. من شخصاً معتقدم تا زمانی که رشفورد مهاجم ، وینگر ( یا هرچه شما دوست دارید اسمش را بگذارید) این تیم است، ما به جائی نخواهیم رسید. گرینوود نیز بازیکنیست که به نظر من به زودی از چرخه فوتبال حرفه ای محو خواهد شد زیرا حواشی فراوانی دارد و با داشتن الگوهایی چون رشفورد و لینگارد وضعی از این بهتر نمیشد برای او پیش بینی کرد.
د/ فجایع بازیکنان پر خرج خارجی
6. نقاب از چهره مارسیال و پوگبا هم مدتهاست افتاده است. دریافت حقوقی که سزاوارش نیستند (و دو یا حتی سه برابر یک بازیکن عادیست) به صورت ناخودآگاه باعث میشود که زندگی لوکس و ساده به دست آمده آنها که لیاقتش را هم اصلاً نداشته اند، اندک اندک به تنبلی و بی تفاوتی تبدیل شود. افرادی چون بیلی و روخو و ... هم مدتهاست که اصلاً مشخص نیست کجا هستند و چه میکنند و چرا باید قراردادهای آنها مدام تمدید شود ، در حالی که میشد این حقوقها به افرادی داده شود که مثل فرناندس با به تیم آمدنشان تغییراتی جدی در روند تیم و رختکن تیم دیده شود!
ه/ جنایات وودوارد
7. وودوارد با موفقیت توانست عقب افتادن از لیورپول را برای هواداران عادی جلوه دهد. اکنون لیورپول تیم برتر جزیره محسوب میشود و بیشترین تعداد جامهای معتبر را در اختیار دارد. در صدر جدول لیگ رقابت میکند و مدعی جدی برای فتح سی ال محسوب میشود، فوتبال بسیار جذابی ارائه میدهد و در تولید بازیکن ( محور اصلی شعارهای اوله ) هم از یونایتد بهتر عمل کرده است .
همه این اتفاقات را وودوارد توانسته با مهارت و بدون آسیب دیدن برای هواداران یونایتد عادی جلوه دهد. اکنون اکثریت هواداران یونایتد همچنان به لبخند اوله راضی هستند و مشکلی با اوج گیری لیورپول ندارند. این در حالیست که در یک باشگاه جدی ، عقب افتادن از رقیب اصلی باعث زلزله و موجی از استعفاها و یا حداقل واکنش جدی در بازار و بعد فنی تیم میشد.
8. دو دستگی ایجاد کن و حکومت کن ! وودواد همچنین موفق شده که در بین هواداران یونایتد دو دستگی شدیدی ایجاد کند. او با انتصاب یک فرد که مثلاً اسطوره محسوب میشده موفق شده که هواداران ناراضی را در مقابل " نوستالژی پرستان " قرار دهد . اکنون شما اگر انتقادی از وضع باشگاه داشته باشی فوراً متهم به توهین به فرگی و میراثش میشوی. این در حالیست که منتقدان اوله دوستداران واقعی یونایتد هستند و نه حامیان او.
و/ جنایات گلیزرها
9. گلیزرها برخلاف مالکانی چون آبرام و شیوخ ابوظبی نه تنها تزریقی به باشگاه نداشته اند بلکه مقدار هنگفتی هم حقوق و مزایا برای خودشان در نظر گرفته اند و با اتکا به وضعیت مالی باشگاه وامهای متعدد هم از بانکهای مختلف گرفته اند. از طرف دیگر اینها با انتصاب وودوارد و دادن یک حقوق درشت به او اطمینان حاصل کرده اند که همه چیز در انگلستان تحت کنترل است و با خیال راحت در آمریکا نشسته اند و به کار خودشان مشغولند. طبیعیست که تا این بساط پهن هست ، امیدی به تغییری نیست.
حرف پایانی و توصیه به دوستان عزیزم که عاشق یونایتد هستند : توقع ها را پائین بیاورید. من نیامدم اینجا که شعار بدهم و کاری هم ندارم اگر فلان هوادار چلسی یا لیورپول برای من کری بخواند. ما در سطح تیمهای تاپ اروپا نیستیم و توقع قهرمانی و یا کلاً هیچ توقع خاصی نباید از این تیم و این مجموعه فعلی داشته باشیم. وقتی که توقعی نداشته باشید ناراحت هم نمیشوید !