|
اگر بدترین را سیاه و بهترین را سفید در نظر بگیریم تمام انسان ها در بین این دو رنگ به رنگ خاکستری در جابجایی هستند.هیچ گاه سفید مطلق یا سیاه مطلق وجود نخواهد داشت.بدترین انسان ها نیز برای عده ای مفید و بهترین انسان ها نیز برای عده ای مضر هستند.
در این مطلب نگاهی می اندازیم به 10 کاراکتر سینمایی،تلویزیونی و انیمه‌ای که برای هدفی درست روشی غلط یا حداقل برای هدفی قابل تامل روشی غلط را انتخاب کرده اند.
|
(سعی بر این بوده که شخصیت های کمتر مشهور مورد توجه قرار گیرند)
| 1.کارآگاه ویل دورمر (Will Dormer) |
نقش آفرین: آل پاچینو
حضور: فیلم سینمایی بی خوابی (Insomnia)
بی خوابی اثر کمتر قدر دیده شده‌ی کریستوفر نولان است که با حضور کم نظیر آل پاچینو و رابین ویلیامز تبدیل به معمایی بسیار باکیفیتی شده که هر کسی می تواند از آن لذت ببرد.
کارآگاه دورمر فردی با وجدانی بیدار است که به خاطر دستکاری چند پرونده جنایی تحت دادرسی است.دورمر به علت کمبود شواهد برای محکومیت قاتل دختری خردسال تمهیداتی می چیند تا قاتل به سزای اعمالش برسد اما همین موضوع و اتفاقات آتی باعث هر چه پیچیده تر شدن آن می شود تا در نهایت به آزمونی برای او تبدیل شود که با بازی کم نظیر پاچینو شاهد یکی از بهترین کارآگاه های تاریخ سینما باشیم.موردی که دورمر و بی خوابی را متمایز می کند این است که آیا برای رسیدن به عدالت می توان از روش های ناعادلانه بهره برد یا خیر؟
بازرس دورمر(آل پاچینو): یک پلیس خوب نمی تونه بخوابه چون همیشه ذهنش درگیر حل معماهاست و یک پلیس بد هم نمی تونه بخوابه٬چون همیشه عذاب وجدان داره.
نقش آفرین: جیک جیلنهال
حضور: فیلم سینمایی شبگرد (Night Crawler)
شبگرد اثری با بودجه کم اما بازدهی زیاد بود.حاصل همکاری گیلروی و جیلنهال را که باید اثری تنها و تنها برای جیلنهال دانست بسیار جذاب از آب درآمده است.تک نوازی جیلنهال در نقش فردی فرصت طلب،خودخواه و صرفا دنبال منفعت آن قدر واقعی به نظر می آید که حضورش در بین کاندیدهای اسکار بهترین بازیگر نقش اول مرد در سال 2015 باعث تعجب است زیرا هیچ چیز از یک نقش آفرینی برتر کم ندارد.
لو بلوم فردی با وضع مالی ضعیف است که در تلاش برای ارتقای آن است و بابتش حاضر است به هر کاری دست بزند.دست سرنوشت او را به سمت فیلم برداری شبانه حادثه های شهر می کشاند و او در این راه با اتفاقات ناراحت کننده زیادی مواجه می گردد که البته بر روی او تاثیری ندارد.موردی که این نقش آفرینی را برای مخاطب تامل برانگیز می کند اعمال لو است.لو تقلب می کند،نیرنگ می زند،دروغ می گوید و از هر راهی برای برد استفاده می کند.
کارآگاه فرانتری: شما از اون در حال مرگ فیلمبرداری کردید!
لو: این شغل منه، این همون کاریه که من انجام میدم. دوست دارم شما زمانی منو ببینید که بدترین روز زندگیتونو می‌گذرونید!
| 3.لیدی ابوشی (Lady Eboshi) |
دوبلور: تاناکا یوکو
حضور: انیمه سینمایی پرنسس مونونوکه (Princess mononoke)
این انیمه را می توان مهم ترین اثر اسطوره انیمیشن سازی هایائو میازاکی دانست.چه از باب داستان که شرقی ترین و بیشترین محتوا را از فرهنگ ژاپنی دارد و چه از باب تصویر که نسبت به آثار دیگر میازاکی خشونت بسیار بیشتری دارد آن را منحصر به فرد کرده است.اگر این را هم اضافه کنیم که این انیمه شروع شهرت میازاکی در آمریکای شمالی بوده آن را خاص تر هم می کند.درست است اثر بعدی میازاکی یعنی Spirited away بزرگترین موفقیت میازاکی و سینمای ژاپن را در مهم ترین فستیوال سینمایی جهان یعنی اسکار به ارمغان آورد اما از قدرت این اثر به هیچ عنوان نمی توان گذشت.
لیدی(بانو) ابوشی شخصیتی است که در همان یک سوم ابتدایی انیمه به مخاطب معرفی شده و او را مانند شخصیت اصلی اثر به فکر وا می دارد که او واقعا فردی خوب یا انسانی با طینت پلید است.از جهتی ما او را در حال مبارزه با مادر طبیعت و حیوانات برای نابودی جنگل می بینیم در حالی که او با افرادش که اکثریت از اقشار پست جامعه شامل دزدان و فاحشه ها یا حتی بیماران جزامی هستند بسیار مهربان و رئوف است.در ادامه مخاطب حتی می تواند با هدف او برای نابودی طبیعت همذات پنداری و آن را قبول کند.موردی که این شخصیت را در لیست قرار می دهد همان مثال بدترین یا بهترین است.آیا فردی که برای خودش و همسنگرانش بهترین است و برای دیگران بدترین قابل قضاوت است؟چه کسی خوب و چه کسی بد است؟
| 4.والری لگاسوف (Valery Legasov) |
نقش آفرین: جرد هریس
حضور: مینی سریال چرنوبیل (Chernobyl)
عده ای چرنوبیل را بهترین مینی سریال تاریخ می دانند و نمره ی این اثر در سایت imdb گواه این مورد است.بهترین باشد یا خیر این اثر شاهکار شبکه ی HBO است(حتی اگر دارای تحریف باشد).نقش آفرینی هریس باتجربه در نقشی که انصافا تمام قد برای او مناسب بود خیره کننده بود.
چرنوبیل داستان تلاش لگاسوف و همکارانش برای برطرف کردن فاجعه چرنوبیل است.فاجعه ای که در آن جان هزاران تن گرفته شد.عده ای تمام جانشان و عده ای نیز قسمتی از آن.موردی که لگاسوف را برای مخاطب با هرچه جلو رفتن سریال قابل احترام می کند تلاش او برای مختومه کردن آسیب دیدگان است در حدی که برای آسیب دیدن انسان های کمتر حاضر به قربانی کردن عده قلیل تری نیز هست.موردی که نمی توان او را بابتش سرزنش کرد.نمی توان سرزنش کرد ولی در عین حال هم نمی توان آن را از یاد برد.چنان که خود او نیز آن را از یاد نبرد و تاوان آن نحوه به اتمام رسیدن زندگی اش بود.
-:رباتی در کار نیست!
لگاسوف: ربات زنده.از ربات های زنده استفاده می کنیم.آدم ها!
| 5.یاگامی لایت (Yagami light) |
دوبلور: میانو مامورو
حضور: انیمه سریالی دفتر مرگ (Death Note)
دفتر مرگ آن قدر ایده جذابی بود و هنوز هم هست که کمپانی نتفلیکس را وادار به ساخت live action از آن کرد هر چند که نتیجه صرفا ضربه ای به شهرت نسخه ژاپنی و انیمیشنی استودیو Madhouse بود.داستان پرکشش و شبهه برانگیز دفتر مرگ هنوز هم می تواند برای بررسی جذاب باشد که آیا با روش های غیرانسانی می توان اهدافی برای پاکسازی جامعه از پلیدی داشت یا خیر.چه کسی به حق و چه کسی ناحق است؟چرا هر کس نمی تواند مجازات کند یا اصلا افرادی که در منسب مجازات گری هستند از اشتباه به دور هستند یا خود آن ها نیز عامل پلیدی بیشتر هستند؟همه و همه ی این پرسش های باعث می شود یاگامی لایت،شخصیت اصلی این انیمه مانند جوکر برای بسیاری پرستیدنی باشد.
| 6.امیا کیریتسوگو (Emiya Kiritsugu) |
دوبلور: کویاما ریکیا
حضور: انیمه سریالی Fate Zero
سری انیمه های فیت یا سرنوشت جزو مشهورترین فرنچایزهای انیمیشن سازی سرزمین آفتاب است.فارغ از تمام سریال و سینمایی هایی که تا به حال از این سری ساخته شده است سری زیرو (صفر) در جایگاه چهار اثر برتر قرار می گیرد.حضور شخصیت های جذاب،داستان پرکشش و البته پیچش های جذاب و غیرقابل پیش بینی آن را همتراز برترین آثار سینما و به خصوص تلویزیون قرار می دهد.اگر از علاقه مندان به سری بازی تاج و تخت هستید احتمال زیاد انیمه فیت زیرو می تواند شما را قانع کند.داستان این دو اثر بسیار به یکدیگر شباهت دارد.در هر دو اثر خانواده ها برای کسب قدرت با یکدیگر مبارزه کرده و جهانی بر بسطر جادو با فضایی تاریک مشاهده می کنیم.
اگر بخواهیم یک شخصیت را از بین شخصیت های این انیمه انتخاب کنیم احتمالا امیا کیریتسوگو بهترین آن باشد.کیریتسوگو با فلسفه ی خاص خودش آن قدر مخاطب را گیج می کند که حتی با پایان غافل گیر کننده برای داستان و کیریتسوگو نمی تواند قضاوت کند که او حقیقتا خوب است یا بد.توصیه می شود قسمت های 5 و 6 فصل دوم این انیمه را با دقت بیشتری نگاه کنید چون بهترین شناخت را از این شخصیت به بیننده می دهد.موردی که مخاطب را جذب امیا می کند هدف او است.هدفی که آن قدر بزرگ و پاک است که خود او را نیز دچار درگیری با خودش می کند.امیا برای رسیدن به هدفش و کمک به دیگران هر کاری می کند حتی انسان می کشد.او حاضر است با قربانی کردن عده قلیلی عده کثیری را نجات دهد و همین دستمایه شک و تردید او به خودش می گردد.
امیا کیریتسوگو: 6 میلیارد آدم.....در مقابل 2 نفر از اعضای خانودم؟؟؟؟؟من می کشمت......و من دنیا رو نجات میدم.
| 7.دنیل پلنویو (Daniel Plainview) |
نقش آفرین: دنیل دی لوئیس
حضور:فیلم سینمایی خون به پا خواهد شد (There Will Be Blood)
ابرشاهکار پل توماس اندرسون با ابرنقش آفرینی دی لوئیس نتیجه ای جز شاهکاری مطلق در تاریخ سینما نداشت.هیچ کس در شایسته بودن دی لوئیس برای اسکار بهترین بازیگر در سال 2008 اعتراضی نداشت زیرا همگی شاهد یکی از سطح بالاترین نقش آفرینی های تاریخ سینما از ابتدا بودیم.
نقش آفرینی دی لوئیس در پوسته فردی خودخواه و ضداجتماعی آن قدر درخشان بود که این فیلم را به موفقیتی خالص تبدیل کند.دنیل پلنویو فردی بسیار شکاک و خودخواه است که نفرت بسیاری از انسان های دیگر دارد.او هر لحظه در پی دست یافتن به ثروت و موفقیت است و در این راه هیچ کس برایش اهمیتی ندارد و حاضر است هر دروغی بگوید،هر حیله ای بزند و حتی دیگران را بکشد یا قربانی کند.
هنری:بچه‌ت می خوای چی کار کنی؟
دنیل:نمی دونم.
هنری:مادرش کجاس؟
دنیل:دوست ندارم راجع به این چیزا صحبت کنم… نمی خوام به گذشتم نگاه کنم و ببینم چیزایی که می‌خواستم داشته باشم رو مردم دارن. به نظرم آدما بدترین موجوداتن هنری…
| 8.اروین اسمیت (Erwin Smith) |
دوبلور: اونو دایوسکه
حضور: انیمه سریالی حمله تایتان (Attack on Titan)
احتمالا افراد بیشتری با این شخصیت نسبت به دیگر شخصیت های دنیای انیمه آشنایی داسته باشند.اروین اسمیت،فرمانده واحد شناسایی از محبوب ترین و البته مرموزترین شخصیت های تاریخ انیمه سازی ژاپن یا حتی سریال های جهان است.شخصیتی بسیار محبوب،باهوش و البته با طینتی شیطانی.یا شاید هم روشی شیطانی.فلسفه اسمیت رسیدن به حقیقت است و در این راه حتی از طعمه قراردادن افرادش یا حتی خودش نیز کوتاهی نمی کند.اگر طرفدار انیمه هستید یا نیستید این انیمه را از دست ندهید.حمله تایتان به شما چیزهایی بسیار فراتر از صرفا انیمیشن می دهد.
اروین اسمیت: اگر فقط بر روی انجام بهترین حرکات تمرکز کنیم، هرگز پیروز نمی شویم! در صورت لزوم، ما باید آماده باشیم تا ریسک های بزرگی انجام بدهیم، و آماده باشیم، تا همه چیز را از دست بدهیم. تا وقتی که نحوه مبارزه خود را عوض نکنیم، پیروز نخواهیم شد!
| 9.سرهنگ کورتز (Colonel Kurtz) |
نقش آفرین: مارلون براندو
حضور:فیلم سینمایی اینک آخرالزمان (Apocalypse Now)
اگر تا به حال از خود پرسیده اید که آیا با کمتر از ده دقیقه نقش آفرینی می توان جاودانه شد باید بگوییم بله!البته شما باید مارلون براندو باشید.اثر پر زحمت فرانسیس کاپولا (که بابتش حتی تهدید به خودکشی نیز کرد) یکی از بهترین آثار مستقل سینما است(چرا مستقل؟چون ارتش آمریکا با به تصویر کشیدن وقایع و اتمسفر ارتش آن ها در ویتنام مخالف بود).براندو برای حدود 9 دقیقه بازی در این فیلم هفت میلیون دلار دستمزد دریافت کرد که از این حیث رکوردی است.هر چند نقش کلنل کورتز بسیار کوتاه بود ولی حضورش از عوامل اصلی پیشروی داستان بود.ترس ناشی از این شخصیت،اعمال این شخصیت و البته سخنان گاها تا مغز استخوان عمیق او این حس را به مخاطب القا می کند که با پیامبری به تازگی مبعوث شده طرف هستیم.رفتار و اعمال ارتشی های آمریکایی که ماموریت رسیدگی به کورتز را به سروان ویلیارد محول می کنند نیز دلیل دیگری است که مخاطب آن ها را طرف مثبت و به حق ماجرا نپندارد و به کورتز حق دهد که تشکیل فرقه دهد،آدم کشی کند و کاری کند که طرفدارانش او را بپرستند.
کورتز (مارلون براندو): تو هیچ وقت درست و حسابی به آزادی واقعی فکر کردی؟ آزادی از عقاید دیگران… حتّی از عقاید خودت؟
نقش آفرین: ادوارد نورتون
حضور: فیلم سینمایی ترس کهن (Primal Fear)
ترس کهن از آن نوآرهایی است که باید تا آخرین ثانیه به تماشای آن نشست زیرا همان ثانیه های پایانی مخاطب را آن قدر غافلگیر می کند که با چشمانی باز تر از حالت عادی و متفکر به تماشای تیتراژ بنشیند.باید ادوارد نورتون باشید تا ارائه‌ی نخستین نقش آفرینی تان آن قدر خوب باشد تا به عنوان جوانی ناشناس به نامزدی اسکار برای بازیگر نقش مکمل برسید.همه چیز در این فیلم وابسته به آرون(نورتون) است.مخاطب در طول فیلم از خود می پرسد آیا با اتفاقاتی که بر سر این جوانک آمده واکنش او قابل تامل و بخشش نیست؟آیا او دروغ گویی متظاهر یا راست گویی ساده لوح است؟و بعد از پایان فیلم سوال اصلی آن که آیا هنوز هم به او حق می دهیم یا خیر؟
---------------
اگر شما هم چنین شخصیت ها یا آثاری می شناسید در قسمت نظرات به اشتراک بگذارید
