در حالی که دیگر تیم های آسیایی در اندیشه ی مشخص کردن نفرات، اردوها، بازی های دوستانه و سایر برنامه های خود برای حضور قدرتمند در جام ملت ها هستند، تیم ملی فوتبال ایران همچنان به دنبال حل معضل ابقاء سرمربی است.
چالشی که این روزها گریبانگیر فوتبال ملی شده است، بحث ماندن یا رفتن کارلوس کی روش و سرنوشت هدایت تیم ملی است. مصاحبه های اخیر چهره های شناخته شده ی فوتبالی نشان می دهد که این مربی در داخل، موافقان و مخالفان شناخته شده ای دارد که هر کدام دلایل خاص خود را دارند.
عده ای بازی های دفاعی، عدم جوانگرایی، فقدان تاکتیک های هجومی، فراتر رفتن از حیطه ی وظایف و مسائلی از این دست را علت مخالفت خود اعلام می کنند. در حالی که عده ای دیگر با حمایت ضمنی از کارنامه کی روش، پرداختن به این مسائل را در زمان فعلی کاری بیهوده و غیر ضرور می دانند و معتقد به حفظ وی در شرایط فعلی هستند.
از طرفی دیگر، مسئله ای که این روزها در محافل ورزشی عنوان می شود، اختلاف در بندهای قرارداد جدید کی روش و فدراسیون فوتبال است. کارلوس کی روش در حالی سه روز پیش بدون امضای قرارداد، ایران را ترک کرد که در هفته ی گذشته و در نشستی بین طرفین، گفته می شد که توافقی 99 درصدی حاصل شده است. عده ای در این میان، نقش وزارت ورزش را پررنگ تر از فدراسیون فوتبال می دانند و مدعی هستند که وزارت ورزش تمایل چندانی به ابقای سرمربی فعلی تیم ملی ندارد. ادعایی که البته دو روز قبل توسط روابط عمومی وزارت ورزش رد شد تا همچنان بر ابهامات این قرارداد افزوده شود. هرچند هنوز گروهی معتقدند که وزیر ورزش، به عنوان عضوی برجسته و با نفوذ در مجمع فدراسیون، با فشارهای غیرمستقیم سعی در برکناری کی روش و یا تاکید بر رعایت شدن برخی ملاحظات در قرارداد وی دارد.
مسأله ای که علی کفاشیان در مصاحبه هایش بر روی آن تاکید دارد، حکایت از بندهای جدیدی در قرارداد کی روش دارد که برخی توقعات جدید فدراسیون، از جمله کاهش دستمزدهای سنگین و هنگفت وی و همکارانش، در آن لحاظ شده است.
اما موضوعی که در مقطع فعلی می توان روی آن بحث کرد، سود و زیان ناشی از ماندن یا رفتن کارلوس کی روش است. در روزهایی که تیم های همگروه ایران و سایر تیم های آسیای شرقی و همچنین استرالیا، در حال برپایی اردو و انجام بازی های تدارکاتی هستند، چالش انتخاب سرمربی، حضور ایران در جام ملت ها را تحت الشعاع قرار داده است. در حالی که در این مدت، دو فیفا دی را به راحتی از دست دادیم، کره جنوبی با اروگوئه دیدار می کند و عربستان به اردوی لندن می رود. هم گروهی های ایران نیز دیداری دوستانه با استرالیا برگزار می کند. پس در این شرایط، ماندن سرمربی فعلی برای از دست ندادن زمان باقی مانده ضروری به نظر می رسد. از طرفی مربی جدید برای شناخت از تیم ملی زمان نیاز دارد. ضمن اینکه مربی جدید مخصوصا اگر خارجی باشد، رابطه ای احساسی با بازیکنان ندارد و در این شرایط کاری از پیش نخواهد برد.
مورد بعدی، هزینه ی سنگین و سرسام آوری است که فدراسیون بر طبق قرارداد قبلی، ملزم به پرداخت آن است. قراردادی که با حسابی سرانگشتی، به رقم چند ده میلیارد تومان می رسیم که باید در بحثی جداگانه این هزینه - منفعت را بررسی کنیم. با تاکید بر این نکته که منفعت و شأن ملی را در نظر بگیریم تا به این جمع بندی برسیم که آیا ماندن کارلوس کی روش به نفع فوتبال ایران است، و یا حضور مربیان باتجربه و موفق داخلی همچون حسین فرکی که شناخت خوبی از بازیکنان لیگ برتر دارد، مطلوب تر است؟