امیر B.A.R.C.Aاینارو نمیدونم فقط میدونم به هر دستی بدی از همون دست پس میگیری!نمیدونم اسمش چیه ولی بارها برام اتفاق افتاده ...یه جایی یه کار بدی کردم و تاوانشو عین همون کار خودم دادم!
بعد که تاوان دادم پرسیدن مگه عقلت نرسید نباید فلان جا باید چیکار میکردی ؟گفتم چرا الان که با تو صحبت میکنم و قبل از اتفاق میدونستم ولی حین تاوان دادن انگار چشمام کور شده بود عقلم از سر پریده بود !
خلاصه گاهی یه اتفاقاتی میوفته که کنترلش از دستت خارجه و باید بیفته انگار!رفیقامو پلیس ایست میده بهشون اونم فرار میکنه ماموره بش تیر میزنه ...اینا 1ساعت در حال فرار بودن و فرصت داشتن موادی که همراشون بوده رو بندازن دور یا پاره کنن اصلا ...ولی خودشونم نمیدونن چرا اینکارو نکردن و آخرم گیر کردن الان این داستان اسمش اراده آزاده یا سرنوشت؟؟؟؟
