پس از تحمل ۲ پنجره محرومیت، باشگاه چلسی در حال گذراندن یک تابستان نقل و انتقالاتی شلوغ است و تمدید پنجره تابستانی تا ۵ اکتبر، فرصتی برای آبی های لندنی پیش آورده تا اتفاقات فصل ۲۰۱۹/۲۰ دوباره برای آن ها تکرار نشود. آن ها بازیکنان جوانی همچون حکیم زیاش، تیمو ورنر، کای هاورتز و بن چیلول را به خدمت گرفته اند که شیر های لندنی را بیش از پیش آینده امید وار میکند. اما به عقیده بسیاری از کارشناسان، مهمترین خرید آنها تیاگو سیلوا مدافع ۳۵ ساله پاری سن ژرمن بوده است. در فصل گذشته خط دفاع متزلزل و اشتباهات کپا آریزابالاگا امتیازات زیادی را از چلسی گرفت. فرانک لمپارد نیز سعی کرد ترکیب های متعددی را امتحان کند اما به نظر نمی رسید که هیچ کدام از این ترکیب ها باعث بهبود عملکرد بازیکنان در فاز دفاعی شود . ما در این یادداشت بررسی می کنیم که سیلوا چه کمک هایی می تواند به خط دفاع درمانده چلسی کند و چه کسی می تواند بهترین زوج در کنار او باشد.
نظم دفاعی
تاکتیک های لمپارد در چلسی بر پایه سبک بازی روان و هجومی است. تیم وی همواره خواهان اخذ مالکیت است. ترکیب چلسی معمولا ۳-۳-۴ است ، اما ۱-۳-۲-۴ و ۲-۵-۳ نیز گاهی توسط فرانک لمپارد مورد استفاده قرار میگیرد. استفاده از ترکیب های مختلف به چلسی این امکان را می دهد تا با انعطاف پذیری و سازگاری با حریف، بتواند از نقاط قوت خود به موثر ترین شکل ممکن استفاده کند. با این حال، ساختار کلی آنها در تمام این ترکیب ها ثابت است . بیشتر بازیکنان در مرکز قرار میگیرند و مدافعان کناری نیز بیشتر از بقیه بازیکنان زمین در کناره ها بازی می کنند که ویژگی اصلی ترکیب ۳-۳-۴ است. با حضور کریستین پولیسیچ و حکیم زیاش، انتظار می رود آن ها انتخاب اول فرانک لمپارد برای بازی در کناره ها باشند. چلسی غالباً با خط دفاعی بالا بازی می کند، به همین سبب بسیاری از مشکلات دفاعی که چلسی با آن روبرو ست در برابر تیم هایی است که از فضاهای خالی پشت سر بازیکنان استفاده میکنند . به خصوص وقتی در ضد حملات حریف مدافعین کناری به عقب برمی گردند، زیرا این امر باعث می شود که چلسی مجبور به دفاع از فضای بسیار زیادی شود، مدافعان میانی در موقعیت درستی قرار نمیگیرند و هر لحظه خطر حریف در ضد حملات تیم را تهدید میکند. اگرچه مدافعانی مانند آنتونیو رودیگر، کورت زوما و فیکایو توموری سرعت نسبتا بالایی دارند، اما آنها در از بین بردن تهدیدات به اندازه کافی خوب نیستند. دریافت ۵۴ گل و تنها ۹ کلین شیت در ۳۸ بازی در لیگ جزیره، نمایانگر این نکته است.
مثال فوق یکی از انواع گلهایی است که چلسی در فصل گذشته مرتباً دریافت می کرد. در بازی برگشت دور یک هشتم نهایی مقابل بایرن مونیخ، می توانیم ببینیم که ۳ نفر از بازیکنان بایرن سعی دارند تا توپ را از ۵ بازیکن چلسی عبور داده و به درون محوطه آن ها نفوذ کنند. با وجود برتری عددی بازیکنان چلسی، بدلیل عدم هماهنگی میان زوما و امرسون پالمیری، تولیسو بدون آنکه کوچک ترین توجهی به او شود، از میان آنها عبور کرد و گل سوم باواریایی ها را به ثمر رساند. عدم وجود یک رهبر در قلب دفاع چلسی، نیاز آنها به یک مدافع میانی جدید و با تجربه را بیش از پیش نمایان میکند. آنچه سیلوا به خط دفاعی چلسی اضافه میکند، احساس اطمینان از قرار گرفتن در موقعیت درست است. پیش بینی حرکات حریف و قرار گرفتن در مکان مناسب برای دفع یا متوقف کردن حملات، یکی از مواردی است که مدافعان ممتاز را سایرین جدا میسازد . سیلوا با درک بالای خود از محیط، به خوبی می داند که چه زمانی درگیر شود یا تنها یک دفع توپ ساده انجام دهد. اگرچه او با توجه به سنش از سرعت کافی برخوردار نیست، اما تجربه وی سرعت او را جبران می کند. در آخرین بازی تیاگو سیلوا با پیراهن PSG در لیگ قهرمانان اروپا، او باید مقابل بهترین خط حمله اروپا صف آرایی میکرد. در آن بازی پرسنل کیمپبه و مارکینیوش دو عنصر درگیر شونده و سرعتی خط دفاع پاریسی ها را تشکیل می دادند و سیلوا وظایف یک مدافع پوششی را اجرا می کرد و به دفع خطرات احتمالی می پرداخت.
در این صحنه از فینال لیگ قهرمانان اروپا ، بایرن مونیخ را میبینم که توسط کینگزلی کومان و آلفونسو دیویس از سمت چپ در حال تدارک یک حمله است ، اندکی بعد توماس مولر نیز به آن ها اضافه میشود. تیاگو سیلوا زود تر همه از خطر را تشخیص می دهد. اگرچه لواندوفسکی به او نزدیکتر است اما نقشی که مولر میخواهد در حمله بایرن ایفا کند، همان چیزی است که سیلوا از آن با خبر است. او سریعتر از همه به سمت فضایی که با خط کشی در عکس مشخص شده می دود و با پیش بینی درست خود از پاس احتمالی آلفونسو دیویس، خطر حمله بایرن را از بین می برد. درک بالای او از فضا ها به او این امکان را می دهد تا بتواند حرکات مهاجمان را پیش بینی کرده و نسبت به آنها واکنش نشان دهد و اطمینان حاصل کند که برای انجام یک عمل دفاعی وقت کافی را دارد. این نوع از دفاع هوشمندانه چیزی است که چلسی در فصل گذشته فاقد آن بود. سیلوا فصل گذشته به طور متوسط ۵.۸۷ قطع توپ و ۳.۹۷ دوئل دفاعی در هر۹۰ دقیقه با موفقیت ۷۱.۹ درصدی داشته است. دلیل پایین بودن نرخ دوئل ها ، مالکیت زیاد PSG در اکثر بازی ها است، اما میزان موفقیت وی بیانگر تصمیم گیری های هوشمندانه او است. سیلوا هنگامی خودش را وارد موقعیت می کند که اطمینان حاصل کند که دست بالا را برای پیروزی در دوئل دارد.
یک صحنه دیگر را با هم بررسی میکنیم. در جریان بازی پاریسی ها برابر آتالانتا در مرحله یک چهارم نهایی لیگ قهرمانان اروپا، سیلوا را می ببینیم که در حال آگاه سازی زوج دفاعی خود برای یارگیری دوان زاپاتا است تا خودش بتواند بین توپ و بازیکن قرار بگیرد و از هر نوع ارسال توپ احتمالی جلوگیری کند. او دائما توپ را تماشا می کند و حرکت مهاجم را از روی شانه او بررسی می کند. سیلوا در این صحنه توانست که مانع از ارسال توپ توسط حریف شود.
در ترکیب ۲-۴-۴ / ۳-۳-۴ پاریس سنت ژرمن زوج سیلوا، کیمپمبه یا مارکینیوش بود که هر دوی آن تحرک زیادی در پست دفاع میانی داشتند و به او این فرصت را می دادند که از سرعت خود تنها برای پوشاندن فضا ها و جلو گیری از فرار مهاجمان استفاده کند. نحوه قرار گیری او در ترکیب، به وی این امکان را می داد تا خطوط را هدایت کند و اطمینان حاصل کند که خطرات احتمالی، قبل از شروع به صورت هماهنگ خنثی شده اند. او که در ترکیب ۳-۳-۴ برای تیم پاریسی بازی کرده است، تجربه بازی با یک خط هافبک سه نفره مقابل خود را دارد.
حضور سیلوا در ترکیب چلسی به این معنی است که آبی ها در خط هافبک یک پشتیبان دارند. در اکثر بازی های فصل گذشته، جورجینیو به عنوان محور تیم در میانه میدان بازی می کرد و یکی از ایرادات ترکیب چلسی، عدم وجود یک هافبک با خصوصیات تخریبی بود. زیرا هافبک تخریبگر تیم یعنی انگولو کانته، بازی های زیادی از فصل گذشته را به دلیل مصدومیت از دست داد و هافبک ایتالیایی به دلیل دوندگی پایین اش نمی توانست از پس وظایف دفاعی خط هافبک به خوبی بر آید. سبک بازی چلسی نیز این مشکل را تقویت می کرد. در چنین شرایطی داشتن بازیکنی که فضا ها را می شناسد و توانایی پیش بینی خطرات را دارد، می تواند بسیاری از مشکلات مربوط به دفاع چلسی را کاهش دهد.
با نگاهی به نقشه پاس های بازی چلسی برابر نوریچ سیتی و PSG برابر لیون، به وضوح می توان تفاوت خط هافبک دو تیم را مشاهده کرد. در سمت چپ، می توانید جورجینیو (شماره ۵ - عکس سمت چپ) را ببینید که از مدافعان میانی تیم خود دور تر از مارکینیوش (شماره ۵ - عکس سمت راست ) قرار دارد. این بدان معناست که هافبک برزیلی PSG نقش دفاعی تری از جورجینیو دارد و می توان گفت که پاریس سنت ژرمن در هنگام دفاع فضای بیشتری را به نسبت به چلسی مورد پوشش قرار می دهد.
با شروع مجدد بازی ها پس از همه گیری ویروس کرونا، کانته با پشت سر گذاشتن دوران مصدومیتش دوباره به عنوان هافبک دفاعی مورد استفاده فرانک لمپارد قرار گرفت و این تغییر در ترکیب چلسی منجر به دو پیروزی در برابر استون ویلا و منچستر سیتی شد.
بنابراین اگر کانته آماده باشد، لمپارد بازیکنی دارد که می تواند این وظیفه را به خوبی عهده دار شود. اما تا کنون مشخص نشده که هافبک فرانسوی در اندیشه های فرانک لمپارد چه جایگاهی خواهد داشت.
پاریسی ها اما، مارکو وراتی، ادریسا گیه و مارکینیوش را دارند که می توانند در پست هافبک تخریبی به خوبی ایفای نقش کنند.
چلسی با حضور کانته، جورجینیو، میسون مونت، راس بارکلی، متئو کواچیچ، بیلی گیلمور و اخیرا کای هاورتز، یک خط هافبک پر مهره اما تک بعدی دارد. از میان این هافبک ها فقط کانته میتواند در امور دفاعی نیز تاثیر گذار باشد و حضور او برای ایجاد تعادل در ترکیب ضروری است. در ترکیب PSG، مارکینیوش به دلیل توانایی اش در پوشش فضاهای رو به روی مدافعین، کار سیلوا را آسان می کرد. این امر به کیفیت مدافعین نیز باز می گردد، اما در ترکیب ۳-۳-۴ داشتن یک هافبک با چنین خصوصیاتی، لازم است.
توپ های بلند
یکی دیگر از نگرانی های فرانک لمپارد در فصل گذشته، دفاع در هنگام ارسال توپ از ضربات آزاد غیر مستقیم بود. عمده مشکلات بازیکنان چلسی در اینگونه ضربات، عدم هماهنگی و پیش بینی حرکات بازیکنان حریف در هنگام ارسال توپ بود. سیلوا علاوه بر درک محیطی بالای خود، در نبرد های هوایی نیز بازیکنی توانا است. کاپیتان اسبق PSG در فصل گذشته میانگین ۳.۱۵ دوئل هوایی در هر ۹۰ دقیقه با موفقیت %۶۰ را از خود به ثبت رسانده است. این بدین معناست که او میتواند در کنار کورت زوما مشکلات چلسی در این زمینه را به حداقل برساند.
مدافع میانی فرانسوی قادر است با اکثر مهاجمان در هوا به رقابت بپردازد و درخشان ترین فصل او با پیراهن آبی های لندنی نیز زمانی بود که در اوج جوانی در کنار کاپیتان جان تری قرار می گرفت. تری که در ان زمان با تجربه ترین بازیکن تیم به شمار میرفت، توانست کورت زوما را راهنمایی و هدایت کند و این چیزی است که زوما از آن زمان تاکنون از آن بی بهره بوده است. آمدن سیلوا می تواند نوید بخش حضور دوباره یک رهبر باشد. بازیکنی که بتواند در هنگام ضربات آزاد و در طول بازی ، تیم را سازماندهی کند.
تصویر فوق نمایانگر یکی از مشکلاتی است که چلسی در هنگام ارسال توپ از ضربات کرنر با آن رو به رو بود. در بازی هفته ۳۷ ام مقابل لیورپول در آنفیلد، قرمز ها صاحب یک ضربه کرنر می شوند. همانطور که در تصویر معین است، چلسی در اینگونه ضربات، تاکید ویژه ای بر یارگیری نفر به نفر دارد و می توانیم جینی وینالدوم را ببینیم که سعی در رهایی از ریس جیمز که مامور مهار اوست، دارد.
با ارسال شدن توپ، ریس جیمز نمیتواند مانع از حرکت واینالدوم شود و هافبک هلندی با نفوذ خود به سمت محوطه شش قدم، نظم دفاعی از پیش تعیین شده چلسی را به هم میریزد تا فن دایک بتواند در میان غفلت بازیکنان چلسی، به سمت دروازه کپا آریزابالاگا ضربه سر بزند. چنین شرایطی دفاع چلسی را آزار می دهد و افزودن سیلوا به سازماندهی مناسب تیم در این شرایط کمک می کند.
مثال زیر نشان دهنده انگیزه ای است که سیلوا به بازیکنان تیم تزریق میکند. در جریان بازی برابر آتالانتا، ایتالیایی ها صاحب یک ضربه کرنر میشوند. پس از ارسال توپ، مدافع برزیلی با تکیه بر قدرت بدنی اش ماریو پاشالیچ را در نبرد هوایی شکست داده و خطر را رفع میکند. او پس از پیروزی در این نبرد به تهییج سایر بازیکنان می پردازد تا شرایط مسابقه، آن ها را از نظر روانی دچار مشکل نکند. این اعتماد به نفس و روحیه خودباوری همان چیزی است که بازیکنان چلسی در مسابقات بزرگ به آن نیاز دارند.
تیاگو سیلوا از نگاه آمار
تیاگو سیلوا مدافعی نیست که برای نشستن بر روی نیمکت، پیراهن شیر های لندنی را بر تن کرده باشد. این تجزیه و تحلیل ها به ما نشان می دهد که عملکرد او در مقایسه با سایر مدافعین چلسی و PSG چگونه بوده است و چرا لمپارد تصمیم گرفته با یک بازیکن که در آستانه ۳۶ سالگی است، قرارداد امضا کند. ما با سه معیار دفاعی مختلف، عملکرد تیاگو سیلوا و هم تیمی های سابق و فعلی او را بررسی می کنیم:
اولین معیار مورد بررسی، نبرد های یک در مقابل یک است. تمامی آمار ها از لیگ های داخلی جمع اوری شده اند.
در وهله اول، می توانیم ببینیم که سیلوا کمتر از بقیه در نبرد های یک در برابر یک شرکت می کند. اما وی پس از کریستینسن دومین نفر از لحاظ درصد پیروزی در نبرد هاست. همانطور که قبلا مطرح شد، پایین بودن میانگین نبرد های دفاعی او می تواند به دلیل مالکیت بالای PSG در رقابت های لیگ ۱ فرانسه باشد. با اینکه خط دفاع پاریسی ها در طول بازی کمتر مورد چالش قرار میگیرد، اما درصد بالای موفقیت سیلوا به این معنی است که وی میتواند در بیشتر نبرد ها بر حریف غلبه کند.
معیار بعدی دوئل های هوایی است. همانطور که قبلا ذکر شد، با توجه به سبک بازی چلسی، وجود دو مدافع میانی که بتوانند در نبرد های هوایی حریفان را به چالش بکشند، لازم است.
می توانیم ببینیم که هر دو مدافع میانی فعلی چلسی در هوا بسیار موفق تر از سیلوا هستند. مدافع برزیلی %۵۷ از دوئل های هوایی خود را با موفقیت پشت سر گذرانده است و از لحاظ پیروزی در نبرد ها، نفر چهارم این فهرست است. توانایی بازی خوانی سیلوا به او این امکان را می دهد که خطر را زودتر از بقیه تشخیص دهد و با استفاده از تجربه ی بالای خود بتواند در هنگام دفاع از توپ های ارسالی خود را در بهترین موقعیت قرار دهد. رودیگر و زوما در هوا بسیار موفق ترند اما فاقد درک محیطی و هماهنگی لازم هستند. اینجا است که سیلوا باید بسیار فعال تر عمل کند.
آخرین معیار مورد بررسی، دفع حملات و سد کردن راه توپ است که از بازی خوانی و آگاهی محیطی بازیکن سر چشمه میگیرد تا وی بتواند در بهترین زمان و مکان ممکن کنش دفاعی انجام دهد برای تفهیم هر چه بیشتر این معیار ، میانگین در هر ۹۰ دقیقه را مورد بررسی قرار می دهیم.
اینجاست که سیلوا می درخشد. همانطور که نمودار نشان می دهد، سیلوا به طور متوسط بالاترین ارقام را در هر دو معیار دارد، چیزی که مدافعین چلسی در فصل گذشته از آن بی بهره بودند.
سخن نهایی: پایان حرفه ای سیلوا در بالاترین سطح ممکن
ما در این یادداشت بررسی کردیم سیلوا می تواند چه تاثیراتی بر روی خط دفاعی چلسی بگذارد و رهبری، تجربه و هماهنگی مورد نیازی که آبی های لندنی در فصل گذشته از آن بی بهره بودند را، به آن ها تزریق کند. معتقدم سیلوا در چلسی نیازمند زوجی در خط دفاعی است که سریع و درگیر شونده باشد. با این حال، هر کسی که قرار است کنار سیلوا بازی کند، باید به خوبی با او هماهنگ شود و در مدت زمان حضور وی در پیراهن چلسی، از تجربیات مدافع برزیلی به خوبی بهره ببرد.
با توجهی به توانایی هایی که سیلوا دارد، می تواند اواخر دوران فوتبالش را نیز در بالاترین سطح ممکن سپری کند.