تکه هایی از بخش خروج:
خروج پیچیده و تا حدودی انجام درست آن غیرممکن است. گالن ها جوهر برای نوشتن اینکه چطور دیوید مویس جانشین من در منچستریونایتد شود حرام شد. آن فصل واقعا ناامید کننده بود و برای اولین بار پس از سال ۱۹۹۵ جواز حضور در لیگ قهرمانان را به دست نیاوردیم.
مسئولیت آسانی نیست. در یونایتد با توجه به مدت زمان حضور من کار سختی بود.هیچ مربیای بعد از جنگ جهانی دوم، مدت زمانی که من سرمربی یونایتد بودم، تیمی را هدایت نکرده است. این همه چیز را پیچیده کرده است. انتخاب جانشین برای مربی لیگ، هیچ گاه کار آسانی نبوده است.
مشکل باشگاه های فوتبال، خصوصا آنهایی که در ۴ لیگ معتبر هستند، این است که کاندید های مناسب زیادی برای مربیگری آنها وجود ندارد. اگر محدوده جستوجو برای جانشیم مربی در یونایتد محدود به افرادی باشد که دارای دورهای از پیروزی های مداوم است، حدود سه نفر باقی میمانند.
ما به وضوح مربیای را که در فوتبال رده بالا تجربه داشته باشد را ترجیح میدادیم. شخصا معتقدم مربیانی که پیشتر بازیکنانی با ثبات بودهاند، مناسب ترند. آنها تجربه و اعتبار بیشتری نزد بازیکنان دارند.
کمک مربیان شدیدا فراری میشوند. نگه داشتن آنان سخت است خصوصا اگر بدانند رئیسشان قصد بازنشستگی ندارد.کمک مربیانی که برای مدتی طولانی در همین پست میمانند، به این دلیل است که شغل بهتری پیدا نمیکنند.
زندگی اینطور است که گاهی بهترین پیشنهاد ها یا نظریه ها، عملی نمیشوند. وقتی فرایند جستوجو برای جانشینم را آغاز کردیم، فهمیدیم که گزینه های مطلوب زیادی نداریم. آشکار بود که مورینیو خواستار بازگشت به چلسی بود و کارلو آنچلوتی جای او در رئال را میگرفت.همچنین میدانستیم یورگن کلوپ از دورتموند راضی است و لوئیس فن خال هدایت هلند را بر عهده داشت و در رویای قهرمانی در جام جهانی به سر میبرد. بنابراین باید خطر را به جان میخریدیم و مربی جوانی را استخدام میکردیم.در نهایت انتخاب ما دیوید مویس شد که دورانی فوق العاده را در اورتون گذرانده بود.