مسلّماً اگر این بچه ملیّت آلمانی یا استرالیایی یا انگلیسی یا چینی یا برزیلی داشت، خیلی بیشتر مورد تمجید و توجّه رسانههای آن کشورها قرار میگرفت و موج رسانهای بسیار قدرتمندتری راجع به آرات در جهان شکل میگرفت. و رسانههای ایران هم یا راجع به او چیزی نمینوشتند و یا همان گزارشات رسانههای خارجی را ترجمه میکردند و همسو با رسانههای جهان، آرات را گرامی میداشتند.
امّا اکنون که آرات حسینی فرزند ایران است و هر جایی که برود، تحت پرچم ایران است، بازهم حمایت رسانههای خارجی از او بسیار بسیار بیشتر از رسانههای ایرانی است. و رسانههای ایرانی به طور غیرمنتظره ای تصمیم گرفتند که با موج خبرسازی رسانههای جهانی همسو نباشند! و در حالیکه هیچ رسانهی معتبر خارجی تاکنون آرات و پدرش را مورد انتقاد قرار نداده است، قاطبهی رسانههای معتبر و غیر معتبر ایرانی، لااقل در یک یا چند گزارش و خبر، آرات و پدرش را مورد حمله قرار دادهاند و حتّی در برنامههای رسانهی ملّی هم، افرادی مثل مهران مدیری و سید بشیر حسینی و محمدحسین میثاقی ، حاضر نشدند از لذّت جلب توجّه و خودنماییِ هنگام حمله به پدیدهای به نام آرات، صرف نظر کنند!
با این حساب و در این شرایط، منصفانه نیست که احساس نزدیکی روزافزون پدر آرات به تتلو را نیز خیلی مورد انتقاد قرار دهیم. زیرا وقتی بقیّهی نیروهای مؤثر، خودشان را کنار میکشند و تنها حمایتی که از آرات می کنند اینست که نصیحتش کنند از تتلو دور شود و حتّی از اینستاگرام هم دور شود! (و خودش بماند خودش و یک دنیا موانع بر سر راه موفقیّت) آن وقت دیگر چه توقّعی میتوان داشت که پدر آرات این نصیحتها را مشفقانه و دلسوزانه تصور کند.
آیا برای پدر آرات، احساسی بدتر از این وجود دارد که ببیند کشورش حامی او نیست و انگار در بین مقامات و رسانههای ایران، علاقهای به موفقیت این کودک ایرانی وجود ندارد و ظاهراً بیشتر ترجیح میدهند که به جای پشتیبانی از او، پشتش را خالی کنند …
______________________________________
______________________________________
پینوشت: شاید آنقدر زیاد «حرفهای بیپشتوانه» و «صد من یه غاز» و «وعدههای سرِ خرمن» شنیدهایم و گفتیهام که ناخودآگاه باورمان شده برای رسیدن به موفقیّت، فقط باید آنقدر حرف زد که تمام راه رسیدن به موفقیّت را مشغول حرف زدن باشیم و احساس کنیم راه کوتاه شده است! و وقتی هم که به آخر خط رسیدیم و اثری از موفقیّت ندیدیم، دست از حرف زدن نکشیده و آنقدر حرف میزنیم که دنیا فراموش کند روزگاری هدفی در سر داشتیم و وعدهی رسیدن به موفقیت را به قدمهای مان میدادیم.
و اکنون که سید محمد حسینی (پدر آرات) آنقدر اراده و عمل از خودش نشان داده که پشتوانهی حرفهایش شده و آنقدر حرفهای بزرگ بزرگ میزند که حتّی از حرفهای بیپشتوانهی ما هم بزرگتر است! ماندهایم در حیرانی که چه کنیم از دست حرفهای خودمان که هیچ کاری به همراه ندارد و چه کنیم از دستِ دستپروردهی پدر آرات، که کارش حرف ندارد!
و البته بعد از کلّی خود درگیری و مشورت با خودمان! تصمیم میگیریم که به ناچار، واقعیت را پذیرفته و از آرات حمایت کنیم تا از موفقیتهای او ، سهمی هم به ما برسد. بنابراین برایش حرف میزنیم و نصیحتش میکنیم که اینکار را بکن و آنکار را نکن و از اینستا دوری کن و از تتلو بر حذر باش! و آخرش هم تأکید میکنیم که تنها را رسیدن به موفقیّت، همان است که گفتم !!
_________________________________
_________________________________