𝑺𝒂𝒋𝒂𝒅 𝟕𝟐گفتی خودکشی یاده خواب مادرم افتادم مادرم تعریف میکرد زن همسایه شون که فامیل دور ما هم میشه توی دهه 60 خودکشی کرده دلیل خودکشیش هم این بود که یه پسرش شهید شده بود و دومین پسرش هم تازه رفته بود جبهه که خبر شهادت دومی هم میاد این زن از سنگینی داغ بچه هاش خودش رو میکشه از اون موقع مادرم میگه چند بار به خوابم اومده این زن و هر بار میگه من دارم عذاب میکشم و خدا منو نمیبخشه حتی شفاعت بچه هام هم قبول نمیکنه میگفت برام دعا کنید خدا منو ببخشه عین همین موضوع برای صاحب کار پیش اومده بود اون هم یه دوستی داشت که بخاطر نرسیدن به عشقش توی 22 سالگی خودکشی کرد صاحب کارم میگفت هر وقت بخوابم میاد میگه هر روز توی قبرم عذابم میکنن و روحم توی قبرم حضور داره و تا زمانیکه قرار بوده به مرگ طبیعی بمیرم توی قبر باید بمونم