آریل اورتگااین روزها که استقلالیها برای توجیه شکستهایشان به هر بهانهای متوسل میشوند یاد فیلم بیلیاردباز پل نیومن میافتیم.
شخصیت اول فیلم ادی تنددست یک بیلیاردباز دورهگرد است که به نیویورک میرود تا با سلطان بیلیارد، معروف به بشکه مینهسوتا مسابقه دهد. بازیای که بیش از یک شبانهروز طول میکشد و ادی در ابتدا برنده است اما به خاطر خامی در انتها مسابقه را میبازد.
در یک سکانس طلایی بین ادی و برت گوردون یکی از برپاکنندگان مسابقات، دیالوگی تماشایی برقرار میشود؛
برت: ادی تو بازنده به دنیا اومدی.
ادی: منظورت چیه؟
- برای اولین بار توی ده سال اخیر دیدم بشکه مینهسوتا گیر افتاده بود. اون گیر افتاده بود و تو گذاشتی بره.
+ من مست بودم.
- تو بهترین بهونه برای باختن رو داری. وقتی بهونه داشته باشی باختن آسونه. برد، اما رو دوشت سنگینی میکنه. این بار رو از رو دوشت میندازی وقتی بهونه داری..
.
یاد استقلال و پرسپولیس نیفتادید؟ آخر فصل پیش ما پنج مسابقه را مساوی کردیم. استقلال میتوانست خودش را برساند اما درگیر بهانهها بود. وزیر، وکیل، داور، تلویزیون، مجری، گزارشگر.. استقلال همیشه بهانهای برای باخت دارد. چون برد روی دوشش سنگینی میکند. برد تلاش میخواهد اما تیم نورچشمی همه چیز را حاضر و آماده میخواهد.
قهرمانیهای پرسپولیس را ببینید؛ همیشه با جنگ و در آخرین لحظه به دست آمده است. سال هفتاد و چهار از بهمن چندین امتیاز عقب بودیم اما در آن ماراتن جذاب خودمان را رساندیم. مثل سال هشتاد، اولین دوره لیگ برتر که استقلال امتیازات فراوانی پیش بود اما در باد این اختلاف امتیازی خوابید تا خودمان را روز آخر رساندیم. این روز آخر در زمان قطبی به دقیقه آخر رسید. سپاهان حریفمان را رودررو شکست دادیم. با اینکه در این رقابت بطرز غیرعادلانهای شش امتیاز از ما کسر کرده بودند و بهانه خوبی برای قهرمان نشدن داشتیم، اما به آن نچسبیدیم! بلکه جنگیدیم..
حال قهرمانیهای استقلال را ببینیم. جام حذفیای که داور صنعت نفت را قربانی کرد. یا قهرمانی هفتاد و شش! مصطفوی با بهانههای خندهدار پرسپولیس را از لیگ بیرون گذاشت تا استقلال بی زحمت قهرمان شود.. و هیچکس نپرسید چرا تیمی که دو سال متوالی قهرمان بلامنازع لیگ است باید فدا شود؟ تیمی که چهارده ملیپوش داشت و براحتی قهرمان بود.. پرسپولیس اما بجای بهانهجویی بازهم خم به ابرو نیاورد.. سال بعد برگشت و باز قهرمان شد و سال بعدش.. تفاوت دو تیم در یک چیز است؛ شخصیت برنده! آنچه در پرسپولیس وجود دارد و استقلال فاقد آنست. استقلال ذاتا بازنده است. بهانهگیری را از پیروز شدن بیشتر دوست دارد