مطلب ارسالی کاربران
ساختار شکل گیری یک برند جهانی
نقطه آغاز را شاید میتوان در سفر بارسلونا به ابوظبی نامید، روزی که بن زاید دقیقا در روزهای آخر حضور گواردیولا در بارسا، با پپ و دیگر کاتالان یعنی سویانا مدیر ارشد بارسلونا آشنا شد،از همانروز این دو درون ذهن منصور بن زاید ثبت شدند، پپ پس از اینکه فهمید که دو امپراطوری در یک کشور نمیگنجند،این پتانسیل را در بایرن دید، بعد از سه سال حضور در مونیخ،مدیر بایرن به گواردیولا تفهیم کرد که بایرن نمیتواند به او کمکی کند و بالعکس پپ هم نمیتواند به باشگاه کمکی کند چون آنها به رغم موفقیت داخلی، در یو سی ال ناکام ماندند، حالا که گواردیولا از بایرن رفته، منصور فرصت را غنیمت میبیند و او را متقاعد میکند که به منچستر بیاید و هدایت سیتی را بر عهده بگیرد و باشگاه هم تضمینی میکند که آنچه در تفکر پپ نهفته دقیقا منطبق با مسیر منسیتی میباشد، اینجا بود که پپ به سراغ سویانا که مهارت ویژه ایی در مدیریت اجرایی برنامه ها و چالش ها داشت، رفت، سویانا هم با تضمین و مذاکرات با شخص پپ به سیتی پیوست،در واقع منصور بین زاید آل نهیان تاجری حرفه ایی که ریسک خطرناک سرمایه گذاری برای ساختن یک سازه جهانی را قبول کرد،ضلع دوم مربی جاه طلبی بود که بدنبال باشگاهی با ظرفیت و بدون محدودیت برای ارتقای پذیری را دارا باشد،ضلع سوم شخصی بود که باید در اجرای این برنامه عظیم،قدرت مدیریت و پیش بینی روزهای سخت و برخورد با چالش ها را به خوبی داشته و تجربه کرده باشد، این سه ضلع هیچوقت کنار هم جمع نمیشدند، جز با اضافه شدن کلوب منچسترسیتی تحت عنوان ضلع چهارم.
حالا این چهار ضلعی با پیشرفتی غیر قابل تصور، در پیشبرد پروژه با زیرمجموعه هایی همانند نیویورک سیتی، ملبورن سیتی، یوکوهاما سیتی،ژروناسیتی و چندین کلوب دیگر در کشورهای مختلف تحت برند سیتی به نام مجموعه هلدینگ سی اف جی، به شکلی گسترده در اغلب بازارهای مستعد فوتبالی سرمایه گذاری کرده، فران سویانا مدیر اجرایی منسیتی میگوید،من این اسم را خیلی دوست دارم، چون با اضافه شدن هر تیمی به مجموعه ، ما براحتی کلمه سیتی را به اسم اصلی باشگاه پیوند میزنیم.
هنر سرمایه گذاری بن زاید را میتوان در دهه اول سال دوهزار به خوبی مشاهده کرد، جایی که او یک وکیل با تجربه آمریکایی را به عنوان مشاور خود انتخاب کرد،نشان از ذهنیت او در مسیر جهانی شدن و آینده نگری در تجارت دارد،وقتی که قطری ها با ریخت و پاش در پی اس جی صرفا میخواستند اسم و رسمی برای خود پیدا کنند،باشگاه منچسترسیتی با چراغهای خاموش،در حال گذر و عبور از پیچ و خم پیشرفت بود، اینکه فکر کنیم صرفا تزریق سرمایه میتواند موفقیت را به همراه داشته باشد،اصلا نمیتواند صحیح باشد، اتفاقی که سال 2003 برای رئال رخ داد و تیم کهکشانی آنها که به قیمت روز بیش از یک میلیارد و نهصد میلیون یورو ارزش داشت،نتوانست آنچنان که باید جوابگوی انتظارات باشد، در روزهای حضور زیدان،فیگو،بکهام،رونالدو برزیلی،رائول،هیرو،کارلوس،و ستاره های بزرگی که تحت رهبری کاپلو و امثالهم نتوانستند در کنار هم پاسخ قانع کننده ایی برای طرفداران و مدیران رئال مادرید داشته باشند.
باشگاه منچستر سیتی نمونه کامل از گرد آوری چهار پایه اصلی برای ساخت و ساز ، یک بنای جهانی که در مسیری درست و با سرعتی بیش از حد تصور در حال حرکت است که هیچوقت سعی نکرده تمام ستاره های فوتبال دنیا را دور هم جمع کند، بلکه برعکس از بازیکنان متوسط استفاده بهینه داشته،چون سیاست اصلی آنها خلق بازیکن پرورش و صدور به دیگر باشگاههاست،واقعیت این است که اگر کمی دورتر برویم و به این تصویر بدون جانبداری نگاه کنیم، آنها فوتبالی زیبا و چشم نواز را ارائه میکنند که چندین سال جلوتر از فوتبال امروز ماست همانطور که هلدینگ سی اف جی چندین سال جلوتر از پیش بینی و برنامه ریزی هایش قرار دارد،اینکه در این اوضاع بسیاری سعی میکنند در این مسیر سنگ اندازی کنند چندان دور از تصور نیست ولی مدیریت منچسترسیتی تقریبا به همه تفهیم کرده که هیچگونه تعرض به این جاه طلبی و رویاپردازی خود را برنمی تابد و با تمام توان از پروژه جهانی شدن برند سیتی محافظت میکند.