با خودم میگم کجای زندگی چه اشتباهی کردم که
که همیشه حال عجیبی دارم
نه کسی رو دوست دارم
نه میتونم کسی رو دوست داشته باشم
نه دیگه از کسی انتظاری دارم ، یعنی هیچوقت نداشتم
نه میخوام کسی دوستم داشته باشه ( نکته مثبتیه )
رفتار من تبعیض جنسیتی دیده میشه ولی در صورتی که اصلا اینجوری نیست -_-
من نه میتونم با کسی خوب باشم
نه میخوام و نمیتونم دوست باشم
نه میخوام ، نه میتونم که بد باشم
شاید به نقل قول از خودم من زاییده تنهایی ام
و یه جورایی دیوارای اتاق و تنهایی بهترین دوست های من هستن
« کمی خسته ام از تکرار زندگی ،
همون قدر هم راضیم از زندگی »
محتاج کسی نیستم خودمم و خودم ، یه زندگی پر از تفکرات عجیب ، و غریب _-_
همیشه از خودم و این رفتارم یکم ناراحتم ولی تهش با خودم کنار میام یه جوری بالأخره ♥
یه جا نوشته بود : میدونی جهنم کجاست ؟؟
قلب کسی که دیگه هیچوقت از هیچکی خوشش نمیاد 💔