سینکیانگ یا شینجیانگ (به چینی: 新疆، به اویغوری: شینجاڭ) نام ناحیهٔ خودمختار بزرگی در باختر جمهوری خلق چین است. این ناحیه پیش از این ترکستان چین یا ترکستان خاوری نام داشت. اورومچی مرکز ایالت سینکیانگ است. زبانهای رایج در سین کیانگ زبان اویغوری و چینی است. کاشغر پس از اورومچی دومین شهر بزرگ ایالت سینکیانگ (اویغورستان) در چین است که غالب ساکنان آن اویغورها هستند. چین نگران افزایش فعالیتهای تجزیه طلبانه در این منطقه است.
این منطقه که در شمال غرب چین قرار دارد. استانی خودمختار است که در مسیر راههای ارتباطی مهم چین با کشورهای دیگر در غرب آسیا و اروپا (درگذشته جاده ابریشم) قرار گرفتهاست. سین کیانگ بزرگترین استان چین است و در مرکز سرزمینهای وسیع در میانه اوراسیا قرار گرفتهاست. سینکیانگ حدوداً یکهشتم کل مساحت جمهوری خلق چین را در بر میگیرد. سین کیانگ از نظر منابع طبیعی بسیار غنی است و نفت فقط یکی از منابع مهم آن بهشمار میآید. این استان پهناور با کشورهای مغولستان، روسیه، قزاقستان، قرقیزستان، پاکستان و افغانستان دارای مرز مشترک است. از شهرهای مهم سینکیانگ که ۱٫۶ میلیون کیلومتر مربع مساحت دارد میتوان اورومچی، کاشغر، تورفان، کارامی، یینینگ، و شیهزی را نام برد.
منطقه سین کیانگ پیش از سکونت مهاجرین مغول و اقوام ترک، سرزمینی ایرانی بوده که اقوام و قبایل ایرانی همچون سکاها و سغدها، یعنی گویشوران زبانهای ایرانی شرقی در آن به سر میبردند. در کتب تاریخی از سکونت شاخههایی از اقوام آریایی در منطقه سین کیانگ نام برده شده که برخی از آنان دارای حکومتهای محلی نیز بودهاند که رواج زبان سغدی از آثار ماندگار فرهنگ ایرانی قدیم در منطقه بهشمار میآید. عبور جاده ابریشم نیز از این منطقه موجب شده نژادهای گوناگونی با فرهنگهای مختلف در آن ساکن شوند.
در اثر افزایش تعداد مهاجرین، جمعیت قبایل آریایی و ایرانی رو به کاهش گذاشت و کمکم در جمعیت غالب ذوب شدند، در قرن نهم (۸۴۰ میلادی) به علت بروز قحطی و خشکسالی و بحران اجتماعی در فلات مغولستان، تعداد زیادی از مغولها از محل سکونت خود مهاجرت و به سرزمین سین کیانگ وارد شدند که از اختلاط مهاجرین و سایر اقوام ترک با ساکنان بومی (سکاها- آریائیها) نژاد جدیدی به وجود آمد که بعدها به اویغورها معروف شدند.
نقاشیها و آثار کشف شده از قبرستان باستانی شهر گائوچانگ و اجساد مومیایی کشف شده از واحههای حوضه تاریم که هماکنون در موزه تاریخی شهر اورومچی مرکز سین کیانگ نگهداری میشود، و همچنین سکههای فراوان دورههای مختلف ساسانی که از این منطقه کشف شده و آثار بر جای مانده از آیین مانوی و زرتشتی در منطقه سین کیانگ به ویژه در غار هزار بودای تورفان و غار دون هوان حکایت از حضور فرهنگهای بودایی و ایرانی در این منطقه دارد. در اواخر قرن نهم و اوایل قرن دهم میلادی و همزمان با حاکمیت سلسله سامانیان (۹۹۹–۸۴۰) اسلام در منطقه سین کیانگ گسترش یافت و مردم اویغور زبان به آیین اسلام گرویدند. در اوایل قرن نوزدهم در میان طومارهای مکشوفه تورفان، تعدادی متون مانوی و اسنادی هم به زبان های پارسی میانه، سغدی و چینی کشف شد. دانشمند آلمانی متون زبانهای ایرانی که در این منطقه کشف شده بود را با سختی بسیار خواند.مردم این ناحیه از سه قوم هان، اویغور، و قزاق تشکیل یافتهاند.
این ایالت یکی از نظامیترین مناطق در چین است و دولت چین به منظور مهار کردن خشونت اسلامگرایان منطقه محدودیتهای شدید در حوزه مذهب به اجرا درآورده است. در سین کیانگ رویاندن ریش بلند برای مردان جوان ممنوع است و زنان نیز حق ندارند نقاب بر چهره بگذارند و صورتشان را بپوشانند.در سال ۲۰۰۹ میلادی در سین کیانگ اعتراضات بزرگ قومیتی رخ داد که با مداخله پلیس و مرگ ۱۹۷ نفر و زخمی شدن ۱۶۰۰ نفر دیگر پایان یافت. یک بار دیگر سین کیانگ در سال ۲۰۱۳ میلادی شاهد بروز شورشهایی بود که بر اثر آن ۲۷ نفر از جمله ۱۰ نفر از شورشیان کشته شدند.انگیزهٔ خشونت در این منطقه، درگیریهای مستمر میان اقلیت اویغور و اکثریت چینیهای «هان» است. بسیاری از اویغورها معتقدند که چینیهای هان در مورد آنان تبعیض اعمال میکنند؛ ولی در مقابل، دولت چین گروههای اویغور را به تلاشهای جداییطلبانه متهم میکند. دولت چین همچنین اسلامگرایان پاکستان را متهم میکند که باعث تحریک مسلمانان اویغور و فعالیتهای تروریستی در این منطقه میشوند.به گفتهٔ فعالان حقوق بشر، دولت چین ۷۰ درصد منطقهٔ قدیمی شهر کاشغر را که اویغورها در آن زندگی میکنند ویران ساخته تا ساختار و ترکیب جمعیتی شهر را دگرگون کند. هدف دولت چین از این اقدامات، کنترل بهتر اقلیت اویغور است. پیشتر در مناطق اویغورنشین، بیش از ۳۰۰۰ دوربین ویدیویی نصب شده بود.
اویغورها از اقوام تُرکتبار ساکن ایالت خودگردان سینکیانگ یا تُرکستان شرقی (اویغورستان) به مرکزیت اورومچی، در شمال غرب چین هستند که غیر از استان سینکیانگ چین؛ بر پایه آخرین آمارِ مربوط به سال ۲۰۰۹ میلادی، بخشی از آنان اینک ساکن کشور قزاقستان و بخشی کوچکی هم ساکن کشور قرقیزستان هستند. بیشتر اویغورها پیرو دین اسلام و سنی هستند.
پیش از ورود روسها به این منطقه، ساکنان حوضه تاریم به قوم مخصوص یا واحد سیاسی مشخصی تعلق نداشتند. مردم منطقهٔ کاشغر خود را کاشغری، مردم منطقه ختن خود را ختنی، و … مینامیدند و اگر در مورد هویت دیگری از آنها پرسیده میشد خود را مسلمان میدانستند. آنها برای اشاره به منطقهٔ بزرگتر حوضه تاریم از عنوان آلتیشهر (شششهر) یا یتیشهر (هفتشهر) استفاده میکردند که بهشمار واحههایهای این منطقه بیابانی اشاره دارد. اصطلاح اُویغور تا آن زمان تنها در کتابهای کمتر شناخته شده تاریخی به چشم میخورد و منظور از آن نیز تنها تورفان و هامی در سینکیانگ شرقی بود.رشیدالدین فضلالله همدانی در جامعالتواریخ مینویسد که واژه اویغور در زبان ترکی باستان بهمعنی «بههم پیوستن و کمک کردن» است. خان ترک، اغوز خان نُه پسر داشته که جمع آنها را اویغور میگفتند. اویغورها یکی از سرشناسترین ملل ترک هستند که فرهنگ و زبان آنها پایه دیگر زبانهای ترکی محسوب میشود و از نخستین ملل ترکزبان بودهاند که به دین اسلام گرویدند.
آنچه نویسندگان مسلمان دورههای بعد دربارهٔ اغوز خان و ۲۴ قبیلهٔ اوغوز نقل کردهاند، از تاریخ غازانی و بهویژه تاریخ آل سلجوق است که نویسنده آن، بلندپروازیهای خیالی چنگیزخان را از تاریخ غازانی گرفته و فقط اغوز خان را بهجای چنگیزخان نهادهاست. یک دانشمند ترک که در اثر این تحریف دچار اشتباه شده نظر دادهاست که مجموعهٔ قوانین ترکان اوغوز، مبنای یاسای پرآوازه چنگیزخان را بجا گذاردهاست. همچنین تا سده ۱۹ میلادی بین ترکمانان دریای کاسپین، بهعنوان جد قومشان، «اوزخان» (به جای اغوز خان) شناخته میشد.
دربارهٔ همبستگیهای زبانشناسی و نژادشناسی اغوزها با دیگر اقوام ترک باورهای گوناگونی وجود دارد.در دائرةالمعارف اسلام دربارهٔ طوایف نهگانه اغوز، آمده: غز لغت تازی است که به قبیلهٔ ترکان اوغز گفته میشود. ظاهراً قوم بزرگی که در سده ششم میلادی همهٔ قبایل ساکن چین تا دریای سیاه را بهصورت امپراتوری واحدی از صحرانشینان درآورد، بدین نام خوانده شدهاست. این قوم از طوایف گوناگونی پدید آمده بود که به خاطر اختلافات قومی و گستردگی اراضی با یکدیگر اختلاف بسیار داشتهاند. مهمترین این طوایف، طوایف نهگانه اغوز (تغز اوغز): اغوز، اویرات، آرلاد، جلایر، تاتار، قنقرات، قیات، کرائیت، و مغول بودند.
تاریخ اویغور به بیش از ۴۰۰۰ سال پیش، به دو قوم کشاورز و شکارچی، و سپس به زبان سغدی ایرانی در زمان هخامنشیان و اشکانیان بر میگردد. هنگامیکه این منطقه بخشی از شاهنشاهی ایران بود. زبان سغدی یکی از زبانهای ایرانی بود و از آنجا که سغدیان بر سر راه جاده ابریشم اسکان داشتند زبان، فرهنگ، آداب و مهارتهایشان در مدیریت بهسرعت، همراه با بازرگانانی که از چین و هند برای تجارت از این جاده عبور میکردند گسترش یافت. سغدیان همراه با سُکاهای ایرانی که بعدها به آنها پیوستند نقش مهمی در گسترش فرهنگ و تمدن ایران باستان داشتند. با فروپاشی ساسانیان و هجوم اعراب به ایران، ترکیب نژادی و فرهنگی منطقه سغدنشین که امروزه به عنوان شینجیانگ شناخته میشود، تغییر چندانی نکرد و زبان سغدی ایرانی همچنان برتری خود را نگه داشت.سعد بن ابیوقاص، یکی از فرماندهان سپاه صدر اسلام که تا داخل قلمرو چین پیش رفت، تنها پنجاه سال پس از مرگ پیامبر اسلام، دین اسلام را در این منطقه برپا کرد و با اسکان اعراب در این منطقه کوشید چهره نژادی آن را نیز عوض کند. اما مهاجرت گسترده ایرانیانی که از هجوم اعراب به این منطقه گریختند ترکیب نژادی آن را همچنان ایرانی/ سغدی نگه داشت.در طی سالها این اقوام در زمینههای سیاسی و اجتماعی چین پیشرفتی چشمگیری کردند و خانات محلی خودشان را تشکیل دادند. از اسلام گذشته، بسیاری از آداب و رسوم و اعتقادات ترکهای آن منطقه همچنان ایرانی ماندند. از جمله آیین نوروز که مانند قرقیزها، ازبکها، قزاقها و تاتارهای چین، امروز در میان اویغورها هم جشن گرفته میشود. زبان اویغور هنوز آکنده از واژههای پارسی است.اویغورها در رویارویی با لشکر بزرگ چنگیز خان در سالهای ۱۲۰۶ تا ۱۲۲۷ داوطلبانه تسلیم شدند. پس از چنگیز، قوبلای خان بر این منطقه چیرگی یافت. اویغورها به دلیل فرهنگ برترشان، در دربار مغول به جایگاه بالایی رسیدند و در جنگهای آنان برای تسلط بر آسیای میانه نقش مهمی ایفا کردند. اما بنا به اسناد تاریخی، گروههای چشمگیری از مغولها با سقوط خاقان مغولستان در سالهای پس از ۸۴۰ میلادی به اویغورستان کوچ کردند و در میان ساکنان منطقه به ویژه از نظر نژادی حل شدند.پیشینه نفوذ چینیها در ترکستان شرقی به دورهٔ باستان میرسد. در طول تاریخ، ترکستان بزرگ حکومتهای مستقل خود را داشته و رابط چین با جهان اسلام در آسیای میانه بودهاست. اویغورها بخش بزرگی از جاده ابریشم را در دست داشتند و از این راه ثروتمند و متمدن شده بودند. اقوام مهاجم قرقیز در سال ۲۱۹ خورشیدی امپراتوری اویغورها را نابود کردند. در سدههای معاصر در سال ۱۸۸۴ میلادی در دوره امپراتوری منچو، چینیها ترکستان شرقی را تسخیر کردند و نام آن را به «سینکیانگ» تغییر دادند که در زبان چینی بهمعنی «مرز تازه» است.چین در سده ۱۸ میلادی مغولستان را فتح کرد و اویغورستان را شینجیانگ نامید. گفته میشود در این حمله بیش از یک میلیون نفر کشته شدند و آنچه از آنان به جا مانده بود، در بازارهای فروش برده معامله شدند. دشمنی میان چین و اویغورها از آنجا دامن زده شد و تا امروز ادامه یافت.قیام سال ۱۸۶۴ اویغورها علیه دودمان چینگ، آنها را از اویغورستان که حال نامش را کاشغریه گذاشه بودند بیرون راند. پادشاهی مستقل کاشغریه یا «یِدی شهر» (هفت شهر) به رهبری یعقوب بیگ، از سوی امپراتوری عثمانی، روسیه، و بریتانیا به رسمیت شناخته شد. اما دشمنی در اینجا پایان نیافت.در جنبشی که یکی از ریشههای معاصر درگیریهای امروز علیه اویغورها است، یعقوب بیگ علیه مسلمانان چین که مسلمان حنفی کاشغریه آنها را شافعی میخواندند اعلام جهاد کرد. چین در این نبرد به سختی شکست خورد. اما همانند خاور میانه پس از جنگ جهانی اول، قدرتهای جهان آن روز، بریتانیا و روسیه، در ادامه آنچه در تاریخ به نام «بازی بزرگ» شناخته میشود همه منطقه آسیای میانه را بدون توجه به ترکیب قومی، فرهنگی و سنتی آن به کشورهایی از جمله افغانستان، ازبکستان، تاجیکستان و… تقسیم کردند. رقابت شدید و بیشتر خونین میان روسیه و بریتانیا بر سر کنترل آسیای میانه که اصطلاحاً «بازی بزرگ» خوانده میشود، از میانه سده ۱۹ آغاز شد و تا اوایل سده بیستم ادامه یافت.
منطقهٔ خودمختار و اویغورنشین سینکیانگ دارای منابع غنی گاز طبیعی و ذخایر معدنی است. همچنین این منطقه به مانند دروازهٔ تجارت و انرژی چین با آسیای میانه محسوب میشود. اویغورها بیشتر شهرنشین هستند و به بازرگانی و پیشهوری مشغولاند. ایغورها پیش از تسلط چین به این منطقه، دولت مستقل خود را داشتند و در طول تاریخ چندین بار زمام مناطق پیرامون در مغولستان و آسیای میانه را بهدست گرفتند. در سالهای کنونی به دنبال پیشرفت اقتصادی در چین، این منطقه نیز دچار تغییرات اقتصادی و جمعیتی شدهاست. پایتخت و بزرگترین شهر اویغورستان، شهر اورومچی و کاشغر دومین شهر آن است.
زبان ایغورها زبان اویغوری یا ترکی اویغوری و دینشان اسلام سنی است. زبان اویغوریها تا اندازهای تأثیر گرفته از زبان عربی و فارسی است. باور بر این است که بسیاری از اویغورها در گذشته، پیروان مانی بودند. کما اینکه آیین مانوی مدتها دین حکومتی اویغورها بود. پیش از اصطلاح اویغور، اصطلاح «ترکی» رایج بود که نزدیکی زبان اویغوری را با زبان ازبکی (که آن نیز امروزه جای اصطلاح «ترکی» را در ازبکستان گرفته)، بهتر نشان میداد. ملیگرایی نو در دههٔ ۱۳۰۰ خورشیدی عاملِ به عرصه درآمدنِ اصطلاح تاریخی اویغور شد.
تاکنون تلاش چندین باره اویغورها برای استقلال از چین، بینتیجه ماندهاست. دولت چین تلاش کرده آنها را تروریست بنامد. اویغورها دوبار در سالهای ۱۹۳۳ و ۱۹۴۴ با کمک ژوزف استالین موفق شدند استقلال خود را پس بگیرند و خود را «جمهوری یکم ترکستان شرقی» بنامند. اما چین، با استفاده از عِرق مذهبی مسلمانان خودش که آنها هم اویغورها را کافر میپنداشتند استقلال جمهوری ترکستان شرقی را در هم کوبید. دومین جمهوری مستقل ترکستان شرقی هم به همین سرنوشت دچار شد. با این تفاوت که این بار میان جامعه اویغور که بخشی طرفدار شوروی و بخشی هوادار ترکیه بودند اختلاف افتاد و در این اختلافات، این چین بود که کنترل منطقه اویغورنشین را در دست گرفت و از سال ۱۹۴۹ تا کنون با مشت آهنین بر آن حکومت کردهاست.
حکومت مرکزی چین مدعی است دست نامرئی ترکیه و روسیه است که میخواهد بخشی از آنچه را چین متعلق به خودش میداند زیر نفوذ بگیردند. در مقابل، اویغورها با نگاهی به تمدن و گذشته و تفاوتهای چشمگیری که میان شیوه زندگی، سنتها و اعتقاداتشان با چین وجود دارد و این که چین از دید آنها دولتی است که در گذشتهای نه چندان دور قلمروشان را غصب کرده، ترجیح میدهند حتی در ازای مماشات با روسیه و ترکیه، خود را از زیر یوغ چین که در تلاش برای از میان بردن هویت تاریخی و قومی آنها است خود را از اردوگاههای شستشوی مغزی و کار اجباری چین رها کرده با حیثیت انسانی به زندگیشان ادامه دهند.
حکومت چین در سرکوب مسلمانان اویغور بسیار فعال بودهاست؛ بهطوریکه از ۹۳۸ مدرسه زبان عربی که در سال ۱۹۸۹ مشغول به کار بودند آخرین مدرسه این گروه در ۱۹۹۶ توسط دولت چین تعطیل شد. در سال ۲۰۰۵ نیز ۳۷ دانشآموز به جرم آموختن اسلام در کلاسهای آموزشی اسلام دستگیر شدند و دانشجویان به جرم اَعمال دینی از دانشگاهها اخراج شدند. کارمندانی که نماز میخوانند از سر کار اخراج شده، امامان جمعه ۲۳۰۰۰ مسجد این ناحیه مجبورند نام و شمار نمازگزاران مساجد خود را به مقامات دولتی گزارش بدهند. گزارشها حتی حاکی است که مسلمانان اویغور بیشتر تحت فشارند تا نوشیدنی الکلی بنوشند و در روزهای ماه رمضان غذا صرف کنند. سازمان عفو بینالملل معتقد است که ۵۰۰ اویغور از ۱۹۸۵ تاکنون به جرم «استقلال طلبی» اعدام شدهاند.
در تجمع مسالمتآمیز مردم شهر اورومچی در ژوئیه ۲۰۰۹ به بهانه عدم رعایت حقوق اویغورها در دادگاههای چین، شمار کشتهشدگان این حوادث بیش از ۱۴۰ تن و شمار مجروحان ۸۲۸ تن اعلام شد. حکومت چین مدعی است که مسئولیت این حوادث بر عهده کنگره جهانی اویغور و رهبر آن ربیعه قدیر است که در خارج از چین فعالیت میکند. در آن هنگام هیچیک از اعضای سازمان کنفرانس اسلامی (از جمله سازمانهای دولتی جمهوری اسلامی ایران) سخنی از اقلیت مسلمان اویغور که محور این اعتراضات هستند به میان نیاوردهاند.
اورومچی (به چینی: 乌鲁木齐 (آوا نگاری: وو لو مو چی)، به اویغور: ئۈرۈمچی) مرکز منطقه خودگردان سینکیانگ چین است. این شهر و حومهاش همچنین یکی از شهرستانهای سینکیانگ به نام شهرستان اورومچی بشمار میآیند. نام اورومچی از زبان اویرات آمده و به معنی «مرتع زیبا» (beautiful pasture) است. جمعیت اورومچی در سال ۲۰۰۸ میلادی برابر ۱٬۵۷۲٬۹۳۹ نفر تخمین زده شدهاست. جمعیت آن با حومه بیش از دو میلیون و ششصد هزار نفر است. جمعیت اورومچی در سال ۲۰۰۲ حدود ۲٫۰۸۱٫۸۳۴ میلیون نفر بود. اورومچی بزرگترین شهر در نیمه غربی چین است و دورترین شهر جهان از سواحل دریاها شناختهشدهاست. نزدیکترین ساحل دریا به اورومچی ۲۵۰۰ کیلومتر از آن فاصله دارد. مساحت شهر اورومچی ۱۰٫۹۸۹ کیلومتر مربع است.
شهر کاشغَر (به اویغوری: قهشقهر، به چینی: 喀什، به پینیین: Kāshí) یک شهر واحهای است و مرکز شهرستان کاشغر، یکی از شهرستانهای ناحیه خودمختار سینکیانگ در شمال غرب جمهوری خلق چین است. کاشغر از شهرهای کهن چین بهشمار میرود و به مروارید جاده ابریشم نیز ملقب گشتهاست. پهناوری این شهر ۲۹۴٬۲۱ کیلومتر مربع است. بر پایه آمار سال ۱۳۸۲، جمعیت این شهر برابر با ۳۵۱٬۸۷۴ تن بودهاست. زبان مردمان کاشغر، زبان اویغوری و پامیری میباشد. در نوشتههای چینی سده ۲ پ. م واژه سک که بعدها به سو وسئی تبدیل شد به کار رفتهاست. به نوشته این منابع، سکاها در شمال باختری کاشغر میزیستند. گویا قبایل سکایی در میان سالهای ۱۰۰ تا ۱۲۰م به حدود ترکستان چین و آسیای میانه سرازیر شدند و شاخهای از آنها به کاشغر و ختن راه سپردند.
شاپور ساسانی در کتیبه کعبه زرتشت، در آنجا که گستره مرزهای امپراتوری خود را ترسیم میکند، از کاشغر نیز در کنار سغد، چاچ و ابرشهر که مرکز آن نسا بودهاست، در شمار شهرهای قلمرو خود نام میبرد. گویا شاپور کسی از دودمان ساسانی را به فرمانروایی کاشغر نگماشته بود و شاه کوشانی به استقلال در آن سامان فرمان میراند و تنها خراجگزار شاه ایران بود. کاشغر نخستین بار در دورهٔ فرمانروایی سلسلهٔ هان به حکومت چین پیوست. کاشغر به عنوان مرکز فرهنگ اسلامی در چین شناخته میشود. مسلمانان اویغور ۹۸٪ جمعیت این شهر را (در حدود ۳٬۴۰۰٬۰۰۰ نفر) تشکیل میدهند. در کاشغر نزدیک به ۱۰ هزار مسجد وجود دارد.
...................................................
شناخت کشورها
شناخت سایر مناطق