چون قهرمان شدند، انگیزه ای نداشتند؟ رکورد زنی برایشان مهم نبود؟ حفظ آبرو و غرور هواداران قرمزهای آنفیلد اهمیتی نداشت؟ خالی بودن ورزشگاه باطری بازیکنان را شارژ نمی کرد؟
همه ی این توجیهات احساسی و غیرحرفه ای را بریز دور؛ زیرا ما راجب لیگ برتر صحبت می کنیم و در لیگ برتر تنها حرفه ای ها زنده می مانند. در این مطلب قرار است تاکتیک های کلوپ و گواردیولا را آنالیز کرده و علت باخت تحقیرآمیز قرمزهای سرخوش از قهرمانی را تا حدودی مشخص کنیم.
کلوپ کار خود را با سیستم 3-3-4 آغاز کرد و گواردیولا نیز برای تطبیق با سیستم کلوپ، آرایش تیم اش را با عقب بردن استرلینگ و فودن، از 1-3-2-4 به 1-1-4-4 تغییر داد. گواردیولا با این کار توانست فضای زیادی از گربه سیاه خود بگیرد. اما شاید بپرسی که چطور؟ با سیتی شروع می کنیم:
در آرایش بالا فودن و استرلینگ، برای رابرتسون و آرلنولد دون پاشید و آن ها را به تله ی خود دعوت کردند. در این زمان فضا برای کوین و خسوس آزاد شد و این دو با آزادی عمل بیشتری، فابینیو را تحت فشار قرار دادند. وظیفه ی دو نفر جلویی تیم گواردیولا در دفاع این بود که تا حدامکان آزادی عمل را از فابینیو بگیرند. این امر با کمک گندوغان و رودری راحت تر محقق شد. دو فرشته ی کمکی فابینیو - یعنی واینالدوم و هندرسون - توسط دو هافبک میانی سیتی زندانی و از کمک به ستون مرکزی تیم ناتوان شده بودند.
درست است که الکساندر آرلنولد در دقایقی از بازی توانست از زیر فشار استرلینگ خلاص شود و حملاتی ترتیب دهد، اما عمده حملات خطرناک لیورپولی ها به فرار مانه در فضای بین واکر و گارسیا ختم می شد. کلوپ این نقطه ضعف را کشف کرد و به مدافعان و هافبک های خود دستور داد توپ را مستقیم یا غیر مستقیم (از طریق صلاح) به سمت مانه روانه کنند. لیورپولی ها این کار را در سرتاسر نیمه ی اول انجام دادند و بعضا موفقیت هایی نیز داشتند. اما با وجود گذر از خطوط ابتدایی سیتی، لیورپول نتوانست ادرسون را به واکنش های جدی وادار کند.
و اما داستان سیتی کاملا متفاوت است. گواردیولا تکالیف اش را انجام داده و می داند که برای خلق موقعیت باید از پرس بالا (Gegenpress) لیورپولی ها بگذرد. همانطور که در عکس بالا مشخص است، فرمینیو آزادانه در فضای خالی بین مدافعان حرکت و خطوط پاس مدافعان سیتی را قطع می کرد. صلاح و مانه نیز در فاصله ی ایجاد شده میان فول بک ها و هافبک های میانی، سعی داشتند با ایجاد مزاحمت برای خطوط پاس بازیکنان سیتی، مانع از پاسکاری آسان میان بازیکنان شوند.
مجموع این حرکات، رودری و گندوغان را مجبور به عقب نشینی کرد. اگر توپ از مدافعان سیتی به فول بک ها می رسید، هندرسون و واینالدوم به سمت فول بک صاحب توپ شیفت می کردند. فابینیو نیز در پشت این دو هافبک، سعی در قطع خطوط پاس بازیکنان سیتی داشت. البته پرس های مختلف دیگری نیز در بازی شب گذشته پیاده سازی شد، اما قرار نیست همه ی آن ها را در این پست باز کنیم.
نکته ی حائر اهمیت در اینجا این است که سیتی با دو هافبک نگه دارنده بازی می کرد و این دو هافبک برتری 2V1 در مقابل فرمینیو به وجود می آوردند. لیورپول برای کمک به فرمینیو مجبور می شد دو هافبک میانی خود را به جلو حرکت دهد و این کار فضای خالی برای فودن و استرلینگ به وجود می آورد.
در این بازی بعضی از بازیکنان سیتی نقش کلیدی در برد این تیم ایفا کردند. ابتدا با کوین شروع می کنیم.
کوین در پشت گابریل خسوس نقش شماره 10 را ایفا می کرد، اما نه شماره 10 سنتی. ما از شماره 10 سنتی انتظار داریم که توپ را در میانه ی زمین و بین هافبک ها دریافت و پخش کند. اما کوین نه تنها این وظیفه ی سنتی شماره 10 را تقبل کرد، بلکه با کمک شش سوم و مغز بزرگ خود توانست در خطوط کناری سیتی برتری های کمی و موقعیت های 2V1 ایجاد کند. به همین علت بود که استرلینگ و فودن هیچ موقع تنها نبودند و در مواقع نیاز، کوین آنجا بود تا فشار را از دوش این دو وینگر کم کند. علاوه بر این، کوین با این جابه جایی های متوالی، برای خود، فضاهای خالی زیادی در پشت مدافعان ایجاد می کرد که یا با استفاده از سانترهای زمینی از آن بهره می برد، و یا در موقعیتی 1V1 الکساندر آرلونلد را از صفحه ی روزگار محو می کرد.
حرکات دیبروینه تنها برای خودش موقعیت نمی ساخت. با حرکات عرضی کوین، فضا برای استرلینگ باز می شد تا او و فودن مدافعان را سرگرم سرعت و تکنیک خود کنند و با کمک فرار های گابریل خسوس، فضاسازی های بسیار خوبی برای تیم خلق نمایند.
بازیکن کلیدی بعدی بنجامین مندی ست. او با کمک کوین و استرلینگ توانست نقش مهمی در پیروزی تیم اش ایفا کند.
ابتدا رودری، میان واینالدوم و صلاح راهی برای مندی باز می کند، سپس در همین هنگام کوین از بین گومز و آرلنولد، و استرلینگ از بین دو مدافع میانی لیورپول فرار کرده و چراغ صحنه ی نمایش را از مندی دور می کنند. کوین السکاندر ارنولد را نزدیک خود نگه می دارد تا مندی چسبیده به خط کناری، بتواند برای خود موقعیت سازی کند. مندی نیز از این موقعیت استفاده کرده و با ارسال پاس های عرضی به سمت استرلینگ، خسوس و فودن آن ها را در موقعیت گلزنی قرار می داد.
بازیکن کلیدی دیگر خسوس بود. در صحنه های زیادی دیدیم که کوین، خود را از آرلوند جدا می کرد و گندوغان با یک پاس میان هندرسون و واینالدوم آن ها را آشفته می نمود. کوین با دید فوق العاده ی خود به سرعت گابریل خسوس در حال فرار را مشاهده و توپ را به سمت او ارسال می کرد. عکس بالا دقیقا همان سناریو آفساید خسوس بود.
از نقش استرلینگ نیز نباید غافل شد. اگر پنالتی مهمی که گرفت را فاک بگیریم، او و فودن به طور کلی نقش تعیین کننده ای در برد تیم شان ایفا کردند. در گل دوم فودن فن دایک و واینالدوم را به تله انداخت تا کوین با اورلپ خود این دو را بیشتر گیج کند. در این هنگام بود که فودن با مشاهده موقعیت خوب استرلینگ توپ را به او رساند تا گل دوم سیتی به ثمر رسید.
شوخی به کنار، تیم پپ با زدن چهار گل نهایت احترام را به لیورپول گذاشت. سیتی با ارائه ی بهترین نمایش خود، به کلوپ و یارانش گوشزد کرد که اینجا جزیره است و با کمی غفلت و کم کاری جایگاه ات را از دست می دهی. برای قهرمان ماندن باید بهترین باشی وگرنه ممکن است برای خوشحال کردن دوباره ی هواداران 30 سال صبر کنی.
به طور کلی هر دو تیم توانستند تاکتیک های خوبی برای حمله پیاده سازی کنند، اما تفاوت اصلی سیتی و لیورپول در تاکتیک های به روزتر گواردیولا و وجود بازیکنی همچو دی بروینه بود. به اعتقاد من، فصل بعدی بازهم سیتی مدعی اول خواهد بود، مگر اینکه در فصل نقل و انتقالات کلوپ چاره ای برای تیم اش بیندیشد.