آلمان (به فرانسوی: Allemagne) (به آلمانی: Deutschland) با نام رسمی جمهوری فدرال آلمان (به آلمانی: Bundesrepublik Deutschland)، نام بینالمللی روی نقشه "Germany" کشوری در قاره اروپا با پایتخت برلین است. آلمان از شمال با دریای شمال، دانمارک و دریای بالتیک، از شرق با لهستان و جمهوری چک، از جنوب با اتریش و سوئیس و از غرب با فرانسه، لوکزامبورگ، بلژیک و هلند مرز دارد. مساحت آن ۳۵۷٬۳۸۶ کیلومتر مربع است و جمعیت آن ۸۳/۷ میلیون نفر است.
نخستین حضور جامعهٔ انسانی در سرزمین امروزی آلمان به حدود ۱۳۰٬۰۰۰ تا ۲۳۰٬۰۰۰ سال پیش و انسانهای نئاندرتال بازمیگردد. رمیها نخستین گروه از انسانهای متمدن بودند، که در آلمان ساکن شدند. تا سال ۸۰۰ میلادی آلمان حکومت مقتدری نداشت و مورد تاخت و تاز همسایهها بود. در این سال شارلمانی توانست کشورهای رم را متحد کند، اما این اتحاد کوتاه مدت بود. از سرزمینهای زیر فرمان او سه پادشاهی شکل گرفت، که یکی از آنها به آلمان امروزی انجامید. نخستین پادشاه آلمانیزبان در این سرزمین، لودویگ شاه آلمانی بود. دیگر کشورها از آن پس، مردم این سرزمین را با زبان آلمانی میشناختند. پس از این دوره حکومت به امپراتوری مقدس روم رسید، این دوره که بیشتر سدههای میانه را در بر میگیرد، با قدرت گرفتن کلیسای کاتولیک همراه بود. ظهور کلیسای پروتستان و مارتین لوتر را میتوان از رویدادهای مهم آن زمان برشمرد. پس از آن در اوایل قرن ۱۹ام امپراتوری پروس از اتحاد مناطق آلمانی در کنگره وین شکل گرفت. با پایان جنگ جهانی اول، قیصر مجبور به استعفا شد، این دوره تا برآمدن فاشیسم را دوران جمهوری وایمار مینامند. با بدتر شدن وضعیت اقتصادی در آلمان پس از جنگ جهانی اول و گسترش نژادپرستی، حزب نازی در این کشور به قدرت رسید. این حزب تا پایان جنگ جهانی دوم و شکست آلمان در این کشور حاکم بود. پس از جنگ جهانی دوم، کشور آلمان، به دو قسمت شرقی و غربی تقسیم شد، تا در سال ۱۹۹۰ آلمان غربی و شرقی متحد شده و جمهوری فدرال آلمان را تشکیل دهند.
آلمان دارای نظام سیاسی جمهوری فدرال دموکراتیک پارلمانی است و ۱۶ ایالت دارد، که میتوانند در برخی مسایل مستقل عمل کنند. آلمان اکنون یکی از صنعتیترین کشورهای جهان است و در جای ثروتمندترین عضو اتحادیه اروپا، موتور اقتصادیِ حوزهٔ پولی یورو بهشمار میرود. شهرهای بزرگ آلمان برلین، هامبورگ، مونیخ و فرانکفورت اند. آلمان در دو جنگ جهانی اول و دوم نقش برجستهای داشت و در پی این دو جنگ آسیبهای فراوانی را متحمّل شد. پس از پایان جنگ با وامهایی که از کشورهای متفق گرفت، توانست کشور را بازسازی کند. جمهوری فدرال آلمان اکنون یکی از اعضای سازمان ملل متحد، ناتو، کشورهای گروه هشت و گروه پنج به علاوه یک بوده و از بنیانگذاران اتحادیه اروپا است.
واژه دویچ (به آلمانی: Deutsch) دارای معنای اولیه متعلق به مردم بودهاست.در سدهٔ پانزدهم میلادی، نام رسمی حکومت این سرزمین، تویتونیکوم رگنوم (به لاتین: Teutonicum Regnum) یعنی حکومت کشورهای آلمانی به وجود آمد. واژهٔ Deutschland از همین نام گرفته شد.آلمان در اروپای غربی و اروپای مرکزی قرار دارد و از شمال با کشور دانمارک، از شرق با لهستان و جمهوری چک، از جنوب با اتریش و سوئیس، از جنوب غرب با فرانسه و لوکزامبورگ و از شمال غرب با بلژیک و هلند مرز مشترک دارد. عرض این کشور بین مدار ۴۷ درجه شمالی و مدار ۵۵ درجه شمالی و طول آن بین نصفالنهار ۵ درجه شرقی و نصفالنهار ۱۶ درجه شرقی واقع شدهاست. آلمان همچنین از جنوب با دریاچه کنستانس که سومین دریاچهٔ بزرگ در اروپای مرکزی است، هممرز است. قلمرو آلمان ۳۵۷٬۳۸۶ کیلومتر مربع (۱۳۷٬۹۸۸ مایل مربع) را پوشش میدهد که شامل ۳۴۹٬۲۲۳ کیلومتر مربع (۱۳۴٬۸۳۶ مایل مربع) خشکی و ۷٬۷۹۸ کیلومتر مربع (۳٬۰۱۱ مایل مربع) آب است. آلمان از نظر مساحت، هفتمین کشور بزرگ اروپا و ۶۲مین کشور بزرگ جهان است.
این کشور دارای ۱۶ ایالت است. بزرگترین ایالت بایرن یا باواریا در جنوب و کوچکترین ایالت برمن در شمال غربی است. آلمان ترکیبی از دشت و جنگل و کوه و ساحل و تعدادی جزیره و مجموعهای از باتلاقها و دریاچهها است. در شمال این کشور سرزمینهای پست قرار دارند که سواحل آن سدبندی شدهاست. دشتهای پست شمالی به دشتهای مرکز آلمان وصل میشوند. بزرگترین دشتهای آلمان دشتهای راین بالا، وستفالن و دشتهای منطقه لایپزیگ هستند. در شمال آلمان تعداد زیادی برکه و دریاچه یافت میشود. در قلب آلمان رشتهکوههای مرکزی قرار دارند، این رشتهکوهها شمال و جنوب آلمان را از هم جدا میکنند. کوههای هارتس، ارتس، فیشتل، هونسروک و جنگلهای باواریا از شمال به جنوب کشیده شدهاند. بلندترین کوه آلمان تسوگ اشپیتسه، در قسمت آلمانی رشتهکوه آلپ در جنوب این کشور با ارتفاع ۲۹۶۲ متر است.
جمهوری فدرال آلمان مرکز قارهٔ اروپا قرار دارد. آن ۳۵۷،۳۸۶ کیلومتر مربع است. مرزهای زمینی این کشور در حدود ۳٬۷۵۷ کیلومتر است. همسایگان آلمان در شمال دانمارک، در غرب بلژیک و هلند، در جنوب لوگزامبورگ، سوئیس، اتریش و فرانسه و در شرق لهستان و جمهوری چک هستند. دریای شمال و دریای بالتیک راههای آلمان به آبهای آزاد هستند. سواحل آبی این کشور با این دو دریا حدود ۲٬۳۸۹ کیلومتر است. طولانیترین رودهای آلمان راین با ۸۵۶ کیلومتر، الب ۷۰۰ کیلومتر و دانوب ۶۴۷ کیلومتر هستند. آبوهوای آلمان معتدل اقیانوس اطلس و قارهای است. بادهای غالب بر آلمان از سمت غرب میوزند.
از نظر وضعیت جغرافیایی آلمان از دریای شمال و دریای بالتیک تا رشتهکوههای آلپ در جنوب به پنج ناحیه بزرگ تقسیم میشوند، سرزمینهای پست در شمال، رشتهکوههای میانه، دامنههای کمارتفاع کوههای میانه در جنوب غربی، دامنههای کوههای آلپ، کوههای آلپ در باواریا. آلمان بهطور سنتی پس از جنگ به دو بخش آلمان شرقی و آلمان غربی تقسیم میشود. البته پس از برچیده شدن دیوار برلین به قسمت شرقی بهطور رسمی ایالتهای تازه و به قسمتهای غربی ایالتهای قدیمی میگویند.
به نقل از ادارهٔ فدرال آمار آلمان، بر اساس سرشماری سراسری که در سال ۲۰۱۱ انجام شدهاست، جمعیت این کشور حدود ۸۰/۲ میلیون نفر است. از این تعداد، حدود ۷۴ میلیون (۹۲٬۳٪) دارای ملیت آلمانی هستند و حدود ۶٬۲ میلیون (۷٬۷٪) باقیمانده را اتباع خارجی تشکیل میدهند. ایالت نوردراین-وستفالن با حدود ۱۷ میلیون پرجمعیتترین ایالت آلمان است، پس از آن ایالت بایرن و ایالت بادن-وورتمبرگ به ترتیب با ۱۲ و ۱۰ میلیون جمعیت قرار دارند. ایالت برمن و ایالت زارلند کمجمعیتترین ایالتهای آلمان هستند.
بالاترین میزان حضور اتباع خارجی در ایالتهای هامبورگ، هسن، برلین و بادن-وورتمبرگ است. اتباع خارجی در ایالتهای جدید کمتر از ۲ درصد جمعیت را تشکیل میدهند. حدود ۱۹٪ جمعیّت آلمان، از خانوادههای مهاجر هستند یا خود مهاجر بودهاند. هامبورگ بالاترین میزان مهاجران را به خود اختصاص دادهاست. جمعیت مهاجران این ایالت به نسبت کل جمعیت حدود ۳۰٪ است. جامعهٔ مهاجر آلمان از ۱۷٬۹٪ از ترکهای آلمان، ۱۳٬۱٪ لهستانیها، ۸٬۷٪ روسها، ۸٬۲ قزاقها و ۵٬۳٪ ایتالیاییتباران تشکیل شدهاست.
حدود ۴۰ میلیون نفر از جمعیت مشغول به کار هستند، از این تعداد ۵۳٬۲ درصد مرد و ۴۶٬۸ درصد را زنان تشکیل میدهند. تقریباً ۲٬۱ میلیون نفر نیز در آلمان فاقد کار هستند که نرخ بیکاری بین این افراد (۱۵–۶۴ ساله) ۵٬۱٪ تا ٪ ۶٬۴ میباشد.
۴۱ میلیون از جمعیت آلمان را زنان و ۳۹ میلیون باقیمانده را مردان تشکیل میدهند. حدود ۱۸ میلیون ازدواج در آلمان ثبت شدهاست. جمعیت زیر ۱۸ سالههای آلمان حدود ۱۵٬۷٪ کل جمعیت را تشکیل میدهد. ۱۴٬۱٪ جامعهٔ آلمان ۱۸–۲۹ سال سن دارند. ۲۸٬۲٪ جمعیت ۳۰–۴۹ ساله هستند. ۵۰–۶۴ سالههای این کشور ۲۰٬۸٪ جامعه را تشکیل میدهند و ۲۱٬۲٪ درصد جمعیت نیز بالای ۶۵ سال سن دارند. میانگین سنی ۴۵/۷ سال است. امید به زندگی برای مردان ۷۹/۶ و برای زنان ۸۴/۱ سال میباشد.
زبان رسمی کشور آلمان، زبان آلمانی است. حدود ۹۵٪ مردم این کشور به این زبان گویش میکنند. دو گویش اصلی این زبان، آلمانی معیار و زبان آلمانی پایین است. زبان تلویزیونهای رسمی و همچنین زبانی که به مهاجرین آموزش داده میشود، زبان آلمانی بالا است. بیشتر گویشوران آلمانی بالا در جنوب و آلمانی پایین در شمال آلمان زندگی میکنند. در عین حال زبانهای اقلیت، دانمارکی ۰٬۰۶٪، فریسی ۰٬۰۱٪، رومی ۰٬۰۸٪ و سوربی توسط ۰٬۰۹٪ جمعیت نیز در آلمان استفاده میشوند. بزرگترین گروه زبانی که توسط مهاجران صحبت میشود، زبان ترکی است.
تاریخ آلمان را میتوان به چندین بخش عمده براساس رویدادهای واقع شده، تقسیم کرد. ژرمنها در دوران باستان آمیزه ناهمگونی از قبایل بودند که اروپا را در محدوده میان رودخانههای راین و ویستولا و میان رود دانوب و دریای شمال و دریای بالتیک اشغال میکردند. رومیان برای شناسایی این اقوام صفت گرمانوس را به کار میبردند. با تصرف سرزمین گل (۵۱ قبل از میلاد) در غرب اروپا توسط ژولیوس سزار امپراتور وقت روم، جنگهای میان ژرمنها و رومیان در کرانههای رود راین برای اولین بار به وقوع پیوست. این جنگها در آغاز با پیروزی نیروهای رومی همراه بود ولی نیروهای رومی هرگز درصدد اشغال دایمی مناطق آنسوی رود راین برنیامدند و این رودخانه همواره از سوی رومیان به عنوان مرز ایدئال امپراتوری روم و ژرمنها شناخته میشد.
فرانکها دیگر ژرمنهایی بودند که از گرمانیا به سوی غرب روانه شدند. فرانکها با شکاندن رومیان، در سرزمین گل، حکومت اشان را پایه نهادند، به مسیحیت گرویدند و این سرزمین را پایگاه تاخت و تازهای پسین شان به سرزمینهای خاوری و دل امپراتوری روم کردند. در شمال نیز فرانکها، دیگر قبایل ژرمن را فرمانبردار خود کردند و رفته رفته امپراتوری برزگی را به هم آوردند که مهار همهٔ اروپای باختری مگر شبه جزیره ایبری را در دست داشت. اوج اقتدار امپراتوری فرانک در روزگار شارلمانی بود. او توانست شمال ایتالیا، از جمله رم را به قلمرو اش بیفزاید. پس از ورود اش به رم، پاپ او را امپراتور روم لقب داد. پس از شارلمان بنا بر سنت ژرمنان، قلمرو اش میان پسران اش بخش شد. سرانجام با تجزیه شدن امپراتوری شارلمانی، در نواحی شرقی قلمرو آن، امپراتوری قرون وسطایی آلمان شکل گرفت.
پس از آن دروان پادشاهی مقدس روم بود که در زمان پادشاهی اوتوی اول معروف به اوتوی کبیر، که از سال ۹۳۶ میلادی آغاز شد؛ با تأسیس امپراتوری جدیدی، بر وحدت آلمانها افزوده گشت؛ و آلمان به صورت یکی از مطرحترین قدرتهای اروپایی درآمد. اختلافات امپراتوری آلمان با مقام پاپ که از زمان هنری سوم و هنری چهارم بروز کرده بود، منجر به قطع روابط با پاپ در زمان پادشاهی شارل چهارم شد. همزمان اصلاحات مذهبی مارتین لوتر، مذهب پروتستان را به وجود آورد و اتحادیه پروتستانها به سال ۱۶۰۸ تشکیل شد.[۲۶] جنگهای ۳۰ ساله که سراسر اروپا را فراگرفت(۱۶۱۸ تا ۱۶۴۸) موجب شد در داخل سرزمین آلمان دو دولت نیرومند اتریش و پروس به وجود آمد. در ۳ اکتبر ۱۹۹۰ (میلادی) با پیوستن نواحی جمهوری دموکراتیک آلمان (آلمان شرقی) به جمهوری فدرال آلمان (آلمان غربی) و پیدایش کشور آلمان کنونی رخ داد. با فروریختن دیوار برلین در ۹ نوامبر ۱۹۸۹ (میلادی) و همگرایی دو آلمان شرقی و غربی، در ۳ اکتبر ۱۹۹۰ جمهوری فدرال آلمان پایهگذاری شد. از آن پس هر ساله در ۳ اکتبر را به عنوان روز اتحاد آلمان جشن میگیرند که به چهار دهه جدایی پس از جنگ جهانی دوم و آغاز جنگ سرد، پایان داد. بزرگترین مانع در همگرایی دو آلمان، نگرانی روسیه از پیوستن آلمان شرقی به پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) بود. اما موافقت میخائیل گورباچف با عضویت آلمان متحد در ناتو عملاً آخرین مانع را از سر راه اتحاد آلمان برداشت.
ژرمنها در دوران باستان آمیزه ناهمگونی از قبایل بودند که اروپا را در محدوده میان رودخانههای راین و ویستولا و میان رود دانوب و دریای شمال و دریای بالتیک اشغال میکردند. رومیان برای شناسایی این اقوام صفت گرمانوس (به لاتین: germanus) را به کار میبردند (که مشتق شده از germen به معنی اولاد است) و در لاتین به معنای به وجود آمده از یک پدر و مادر است و شاید در اطلاق این نام به ژرمنها سازمان خویشاوندی قبایل توتون مد نظر بودهاست. با تصرف سرزمین گل (۵۱ قبل از میلاد) در غرب اروپا توسط ژولیوس سزار امپراتور وقت روم، جنگهای میان ژرمنها و رومیان در کرانههای رود راین برای اولین بار به وقوع پیوست. این جنگها در آغاز با پیروزی نیروهای رومی همراه بود ولی نیروهای رومی هرگز درصدد اشغال دایمی مناطق آنسوی رود راین برنیامدند و این رودخانه همواره از سوی رومیان به عنوان مرز ایدهآل امپراتوری روم و ژرمنها شناخته میشد. درگیریهای خونین قبایل ژرمن و رومیان در سال ۳۷۸ میلادی و با وقوع جنگ ادرنه به صورت برگشتناپذیری به نفع اقوام ژرمن رقم خورد. این جنگ به عنوان یکی از تعیینکنندهترین جنگهای تاریخ شناخته میشود که در آن لژیونهای پیاده رومی به دست سواره نظام گوتی (از قبایل ژرمن) شکست خوردند. پس از این جنگ به علت نمایش تفوق بزرگ سواره نظام؛ لژیونهای پیاده رومی دیگر هرگز تشکیل نشدند. از آنجا که رومیان سواره نظام ناچیزی داشتند در دوران پس از این جنگ عمدتاً از مزدوران ژرمن یا هون به عنوان سواره نظام استفاده میکردند و در نتیجه وضعیت نظامی در روم دستخوش تغییرات بزرگ و تعیینکنندهای گشت. در نهایت در سال ۴۰۶ میلادی ائتلافی از قبایل ژرمن که عمدتاً از مارکومانها، کوادها، وندالهای بالا رونده و وندالهای پایین رونده تشکیل میشدند از راین گذشتند و با اشغال فرانسه موجبات تجزیه امپراتوری روم را فراهم کردند.
این دوران مقارن است با هجوم هونها به رهبری آتیلا به سرزمینهای ژرمنها (۴۳۳–۴۵۳) که موجب درگیری هونها از یک سو و قبایل ژرمن و امپراتوری روم شرقی و امپراتوری روم غربی از سوی دیگر بود. سرانجام در سال ۴۵۴ میلادی و به دنبال مرگ آتیلا، ژرمنها به رهبری ژپیدها توانستند هونها را شکست دهند. تاخت آوردن ژرمنان به روم باختری و فروپاشیدن این امپراتوری چندان مهم است که نزد تاریخنگاران آغاز سدههای میانه بهشمار میرود. فرانکها دیگر ژرمنهایی بودند که از گرمانیا به سوی غرب روانه شدند. فرانکها با شکاندن رومیان، در سرزمین گل، حکومتشان را پایه نهادند، به مسیحیت گرویدند و این سرزمین را پایگاه تاخت و تازهای پسینشان به سرزمینهای خاوری و دل امپراتوری روم کردند. در شمال نیز فرانکها، دیگر قبایل ژرمن را فرمانبردار خود کردند و رفته رفته امپراتوری بزرگی را به هم آوردند که مهار همهٔ اروپای باختری مگر شبه جزیره ایبری را در دست داشت. اوج اقتدار امپراتوری فرانک در روزگار شارلمانی بود. او توانست شمال ایتالیا، از جمله رم را به قلمرویش بیفزاید. پس از ورودش به رم، پاپ او را امپراتور روم لقب داد. پس از شارلمان بنا بر سنت ژرمنان، قلمرویش میان پسرانش بخش شد. سرانجام با تجزیه شدن امپراتوری شارلمانی، در نواحی شرقی قلمرو آن، امپراتوری قرون وسطایی آلمان شکل گرفت. در زمان پادشاهی اوتوی اول معروف به اوتوی کبیر، که از سال ۹۳۶ میلادی آغاز شد؛ با تأسیس امپراتوری جدیدی، بر وحدت آلمانها افزوده گشت؛ و آلمان به صورت یکی از مطرحترین قدرتهای اروپایی درآمد. اختلافات امپراتوری آلمان با مقام پاپ که از زمان هنری سوم و هنری چهارم بروز کرده بود، منجر به قطع روابط با پاپ در زمان پادشاهی شارل چهارم شد. همزمان اصلاحات مذهبی مارتین لوتر، مذهب پروتستان را به وجود آورد و اتحادیه پروتستانها به سال ۱۶۰۸ تشکیل شد. جنگهای ۳۰ ساله که سراسر اروپا را فراگرفت(۱۶۱۸ تا ۱۶۴۸) موجب شد در داخل سرزمین آلمان دو دولت نیرومند اتریش و پروس به وجود آمد.
پس از جنگهای صلیبی و شکستهای پیاپی اروپاییان از مسلمانان، در سراسر اروپای کاتولیک بدبینی به مقام و موقعیت پاپ و کلیسای کاتولیک بالا گرفت. این بدبینی که یک سده پیش، به سبب رسواییها و فساد اخلاقی و اقتصادی در دستگاه کلیسا پدید آمده بود، با آشنایی اروپاییان با مسلمانان و آگاهی از پیشرفتهای ایشان، در سدهٔ شانزدهم به جنبشی برای دگرگونی باورهای دینی انجامید. آلمان، با اختراع دستگاه چاپ و ترجمهٔ کتاب مقدس به زبان آلمانی، یکی از کانونهای اصلی این جنبش شد. مارتین لوتر، کشیش معترضی بود رهبر جنبش معترضان در آلمان شد. او پس از چندی پا را فراتر گذاشت و اعلام کرد رستگاری در سرپیچی از فرمان پاپ است. دوکها و شاهزادگان آلمانی نیز برای رهایی از سلطه پاپ و باج و خراجهای کلیسا با او همراه شدند. به این ترتیب سرزمینهای آلمانینشین در کنار بخشهای بزرگی از شمال اروپا، از جرگه کاتولیکها بیرون شدند و از این پس به سبب کیش تازه شان به معترضان یا پروتستانها آوازه یافتند. این جدایی سرآغاز جنگها و خونریزیهای فراوان مذهبی شد.
در ۲ ژانویه ۱۸۶۱ ویلهلم یکم (آلمانی: Kaiser Wilhelm I) در حالی که از سال ۱۸۵۸ زمام امور کشورش را در دست داشت پادشاه پروس شد. وی در سال ۱۸۶۲ اتو فون بیسمارک را به عنوان نخستوزیر و وزیر امور خارجه پروس انتخاب نمود. به دلیل اختلافهایی که بر سر دوکنشینهای شلسویگ، هلشتاین، لونبورگ میان پادشاه دانمارک و اتحادیه ایالتهای آلمانی بود. بیسمارک از اتریش خواست تا در این حل اختلاف کمک کند. پیشنهاد این دو کشور به دانمارک چشم پوشی از دوکنشین شلسویگ بود که دانمارک نپذیرفت. سرانجام پروس با یاری اتریش با ۹۰ هزار سپاه به دانمارک حمله کردند. سپاهیان دانمارک به علت کمی نیروها شکست خوردند و درخواست صلح کردند و سرانجام به موجب عهدنامهای که در وین منعقد شد دانمارک رسماً از دوکنشینهای سهگانه چشم پوشید. پروس دوکنشین لونبورگ را تصرف کرد و اتریش ۱۵ میلیون مارک غرامت از آن دوکنشین گرفت و حکومت دو دوکنشین دیگر نیز میان دو دولت تقسیم شد.
بیسمارک پس از جنگ دانمارک در صدد بود میان پروس و اتریش نیز جنگی پیش کشد، ولی برای احتیاط نخست با ناپلئون سوم امپراتور فرانسه دوست شد و او را راضی نمود تا در جنگ میان پروس و اتریش بیطرف بماند و سپس با ویکتور امانوئل دوم پادشاه ایتالیا ضد اتریش معاهدهای منعقد ساخت. پس از آن، اتریش را متهم ساخت که در حکومت هلشتاین از رعایت منافع مشترک دو دولت سر پیچیده است. همچنین موضوع تغییر وضع اتحادیه دولتهای آلمانی را پیش کشید و مجلس اتحادیه ایالتهای آلمانی به اتریش اعلام جنگ داد. به موجب معاهده پراگ، ایالات شلسویک هولشتاین، هانور الکنرال، هس و فرانکفورت ضمیمه پروس شد و پروس، که تا این زمان دو قطعه جداگانه بود، به یک مملکت تبدیل شد. پس از این، بیسمارک با ممالک واقع در شمال رود ماین دربارهٔ تشکیل یک اتحادیه جدید به مذاکره پرداخت و این هیئت به اسم ممالک یکپارچه آلمان شمالی در ماه آوریل ۱۸۶۷ تشکیل شد که شامل ۲۲ مملکت یعنی تمام ممالک آلمان به جز آلمان جنوبی (ممالک باویر و ورتامبرگ و گراندوشه باد) میشد.
پس از دو پیروزی بزرگ بیسمارک در اندیشه نبرد با فرانسه بود. در پنجم اوت ۱۸۶۶ دولت فرانسه از بیسمارک بخشی از سرزمینهای باویر در کرانه رود رن و همچنین شهر مایانس را درخواست کرد ولی چون بیسمارک پاسخ داد که این درخواست در حکم جنگ است. این درخواست پس گرفته شد ولی طولی نکشید که فرانسه در ۲۰ اوت الحاق بیدرنگ لوکزامبورگ و اجازه الحاق بلژیک را در موقع مساعد درخواست کرد سرانجام در روز سه شنبه ۱۹ ژوئیه ۱۸۷۰ ناپلئون سوم رسماً به دولت پروس اعلان جنگ داد و در دوم اوت جنگ آغاز شد و تا شش ماه ادامه یافت. در پایان کار فرانسویان شکست خوردند. با شکست فرانسه در ۱۸۷۱ امپراتوری آلمان تشکیل گردید، باویر، ورتمبرگ و باد به اتحادیه آلمان شمالی پیوستند و پادشاه پروس، ویلهلم نخست به مقام امپراتوری رسید. امپراتوری ۲۵ دولت نامتساوی و همچنین سرزمین آلزاس و لورن را که از فرانسه جدا شده بود دربرداشت.
بعد از پیروزی چشمگیر در جنگ فرانسه-پروس، ویلهلم در سال ۱۸۷۱، در ورسای فرانسه، به عنوان امپراتورِ (آلمانی: Kaiser) تاجگذاری کرد و بیسمارک هم از این رو، به عنوان اولین صدراعظمِ تاریخ آلمان شناخته شد؛ بنابراین از همبستگی آلمان شمالی (۱۸۶۷–۱۸۷۱)، کشوری فدرالی به نام امپراتوری آلمان به وجود آمد. به این قسمت از تاریخ، در منابع آلمانی امپراتوری دوم یا رایش دوم (به آلمانی: Zweites Reich) گفته میشود، زیرا که این دوران پس از امپراتوری مقدس روم و قبل از قدرتگیری نازیها (که به آن رایش سوم میگویند) در کشور آلمان رخ دادهاست. در حد فاصل سالهای ۱۸۷۱ تا ۱۸۷۷ بیسمارک سیاست جهاد برای تمدن را در پیش گرفت و اصلاحاتی موسوم به جنگ فرهنگی انجام داد. امپراتوری آلمان تا انقلاب نوامبر و تشکیل جمهوری وایمار ادامه پیدا کرد.
پس از آنکه آرشیدوک فرانتس فردیناند ولیعهد امپراتوری اتریش - مجارستان در صربستان ترور شد دولت اتریش تقاضا نمود تحقیقاتی با شرکت نمایندگان اتریش صورت پذیرد که دولت صربستان تحقیقات را قبول نمود ولی با حضور نمایندگان خارجی مخالفت کرد در ۲۸ ژانویه اتریش - مجارستان جنگ با صربستان را اعلام کرد. روسیه در حمایت از صربستان بسیج عمومی اعلام کرد و آلمان هم به حمایت از اتریش به روسیه و فرانسه اعلان جنگ داد. قوای آلمان به بلژیک حمله کرد و این اقدام یعنی حمله به یک کشور بیطرف موجب دخالت انگلیس در جنگ شد. این جنگ بهطور مستقیم و غیر مستقیم نقش بزرگی در تعیین تاریخ قرن بیستم داشت. این جنگ پایانی بر نظامهای سلطنت مطلقه در اروپا را به همراه آورد و باعث انقراض چهار امپراتوری امپراطوری اتریش - مجارستان، آلمان و عثمانی و روسیه تزاری و سلسلههای هوهنزولرن، هابسبورگ، عثمانی و رمانوف شد. همه این امپراتوریها از زمان جنگهای صلیبی بر سر قدرت بودند. جنگ تا چهار سال بطول انجامید و پس از کشته شدن میلیونها تن در ۱۱ نوامبر ۱۹۱۸ پیمان صلح امضا شد و جنگ جهانی اول پایان یافت. تعداد تلفات آلمان در حدود ۱۷۷۳۷۰۰ نفر تخمین زده میشود.
شکست آلمان در جنگ جهانی اول، قدرت اقتصادی سیاسی و نظامی آلمان را شدیداً تنزّل داد؛ و به استعفای ویلهلم دوم، تحمیل ننگین معاهده ورسای به آلمان، و روی کار آمدن جمهوری وایمار منجر شد.[۵] وضعیت اقتصادی آلمان پس از جنگ جهانی اول بسیار وخیم شد و نرخ تورم بسیار بالا رفت. در سال ۱۹۲۳، هنگامی که نیروهای فرانسه و بلژیک برای وادار کردن آلمان به پرداخت غرامت جنگی وارد منطقه رور شدند، دولت در اقدامی میهنپرستانه، مردم را به مقاومت منفی دعوت کرد. چون افزایش مالیاتها مورد پسند عامه نبود، دولت به وسیله چاپ اسکناس از کارگران کارخانههای رور و خانوادههای آنها حمایت کرد و در همان حال، اجازه داد اعتبارات بانکی با نرخ بهره بیشتری عرضه شود. در اوج تورم حاصل از این اقدامات، بیش از ۳۰ کارخانه کاغذسازی و ۱۵۰ چاپخانه و دو هزار ماشین چاپ بهطور شبانهروزی برای برآوردن نیاز به پول کار میکردند؛ ولی این تدبیرها نیز با شکست مواجه شد، زیرا مقدار پول در گردش از سرعت افزایش قیمتها کمتر بود. اسکناسهایی که به مقدار فراوان و با مبلغ اسمی دهها هزار مارک چاپ شده بود، قبل از اینکه از چاپخانه خارج شود، دوباره زیر ماشین چاپ میرفت و مبلغ اسمی آن به ارقام میلیونی تبدیل میشد. کارگران دستمزدهای خود را با کیسههای خرید و حتی گاه با چرخ دستی پر از پول و آن هم روزی دو بار دریافت میکردند، دستمزد صبح فقط صرف ناهار ظهر میشد، زیرا بیم آن میرفت نرخ ارز که بعدازظهر اعلام میشد، تغییر کند و قیمتها باز هم افزایش یابد. هنگامی که بهای زغالسنگ به میزان سرسامآوری افزایش یافت، برخی از مردم دستمزدهای بعدازظهر را به جای زغالسنگ در اجاق آشپزخانه میسوزاندند. سرانجام کار به جایی رسید که با یک دلار آمریکا میشد ۴ تریلیون و ۲۰۰ میلیارد مارک آلمان خریداری کرد.
انقلاب آلمان (یا انقلاب نوامبر) معمولاً به مجموعهای از حوادث اطلاق میشود که در سال ۱۹۱۸ و ۱۹۱۹ اتفاق افتاد و به سرنگونی قیصر و تأسیس جمهوری وایمار انجامید. شورش از ۳ نوامبر ۱۹۱۸ با اعتراض چهل هزار ملوان آغاز شد. تا ۸ نوامبر شورهای کارگران و سربازان اکثریت غرب آلمان را تسخیر کرده بودند و پایههای «جمهوری شورایی» را بنیان میریختند. در ۹ نوامبر قیصر ویلهلم برکنار شد و سلطنت آلمان رسماً ملغی شد. حزب سوسیال دموکرات آلمان به همراه حزب سوسیال دموکرات مستقل آلمان (که چپتر از اولی بود) دولت را تشکیل دادند. انقلاب آلمان جمهوری ویمار را بنیان گذاشت و بعدها ناسیونال سوسیالیستها (نازیها) از همین جمهوری ظهور کردند.
جمهوری وایمار (به آلمانی: Weimarer Republik) به نظام حکومتی آلمان طی سالهای ۱۹۱۹ تا ۱۹۳۳ میلادی اطلاق میگردد. جمهوری وایمار در اصل اصطلاحی است که مورخان برای دوره تاریخی میان پایان جنگ جهانی اول تا روی کار آمدن حکومت نازیها در آلمان ابداع کردهاند. نام رسمی این نظام حکومتی، همانند دوره حکومتی پیش از آن، امپراتوری آلمان (به آلمانی: Deutsches Reich) باقی ماند. در سال ۱۹۱۹ اعضای مجلس ملی آلمان به نام رایشستاگ، که بیشتر چپ میانهرو و جانبدار سامانه فدرال و آزادی بیقید و شرط همهٔ احزاب و مطبوعات بودند، برای تدوین قانون اساسی در وایمار (مشهور به شهر گوته و شیلر) گرد آمدند. در این قانون حقوق و تکالیف آلمانیها بر اساس لیبرالیسم روشنگری و تأمین آزادیهای فردی تعیین شد. از این رو تاریخنگاران این جمهوری را نخستین دولت دموکراتیک در کشور آلمان میدانند.
در انتخابات سال ۱۹۳۲ حزب ناسیونال سوسیالیست به رهبری آدولف هیتلر حائز اکثریت آرا شد. در ۱۹۳۳ جمهوری وایمار سقوط کرد. آلمان نازی با تحریک لهستان و حمله به لهستان در اوت ۱۹۳۹، جنگ جهانی دوم را آغاز کرد؛ که با شکست آلمان و متحدانش در ۱۹۴۵ پایان یافت. با نزدیک شدن نیروهای متفقین به برلین آدولف هیتلر پس از ازدواج با معشوقهاش اوا براون و به زندگی او پایان دادن، خودکشی کرد. در می ۱۹۴۵برابر با اردیبهشت ۱۳۲۴، با ورود نیروهای متفقان به برلین، جنگ جهانی دوم در اروپا پایان گرفت. پس از جنگ، متفقین آلمان را میان خود تقسیم کردند. روسیه شوروی کمونیستی که زودتر از دیگر متفقان به برلین رسیده بود، پایتخت و پیرامون اش را اشغال کرد. آمریکا، فرانسه، بریتانیا، هر یک بخشهایی از کشور را در دست گرفتند. در سال ۱۹۴۹، با بالا گرفتن جنگ سرد میان بلوک شرق و غرب، جمهوریهای آلمان شرقی و آلمان غربی شکل گرفتند. برلین نیز میان دولتهای غربی و روسیهٔ شوروی دو نیم شد. بخش شرقی پایتخت آلمان شرقی شد و بخش غربی اش چونان جزیرهای میان آلمان شرقی، به آلمان غربی تعلق گرفت. آلمان غربی، با بهره گرفتن از امکانات (نابودگر امپراتوری آلمان کبیر) طرح مارشال ایالات متحده، به سرعت به سوی صنعتی شدن حرکت کرد، و آلمان شرقی برای جلوگیری از فرار مردم به آلمان غربی، دیوار برلین را بنا نهاد.
با فروپاشی شوروی، در آلمان شرقی، اریش هونکر استعفا داد و اگون کرنتس به جای او نشست. کرنتس مرزها را باز کرد و دیوار برلین ویران شد. فروریختن دیوار برلین نقطه عطفی در تاریخ معاصر است و نشان پایان جنگ سرد شمرده میشود. در آلمان غربی نیز، هلموت کهل صدراعظم وقت، خواستار الحاق دو آلمان شد. در اوت ۱۹۹۰، جمهوری فدرال آلمان با اتحاد دو آلمان رسماً اعلام موجودیت کرد. یکی از اصلیترین مشکلات آلمان پس از فروپاشی شوروی که کماکان نیز ادامه دارد، فعالیتهای نژادپرستانه نئونازیها است. در دهههای پس از یکپارچگی، مهمترین سیاست داخلی دولت فدرال، رونق دادن به اقتصاد ایالتهای شرقی است. سیاستی که با هزینه کردن بودجهای هنگفت، نتیجه خرسندکنندهای نداشتهاست. در میدان سیاست خارجی نیز، سیاست اصلی آلمان پشتیبانی از همگرایی اقتصادی و سیاسی اروپا است. آلمان به عنوان توانمندترین اقتصاد اروپا، پشتوانه اقتصاد اتحادیه اروپا است. از جمله صدراعظمهای اخیر آلمان، میتوان گرهارد شرودر را از حزب سوسیال دموکرات و آنگلا مرکل را از حزب دموکرات مسیحی نام برد. هر دو حزب و صدراعظمهای شان از هیچ کوششی برای استوار کردن پایههای اتحادیه اروپا فرونگذاشتند. همچنین آلمان کوشیده است از توان اقتصادی اش، برای بالا بردن توان سیاسی اش بهره بگیرد.
سازماندهی دولتی بر پایهٔ قانون اساسی است. در رأس دولت رئیسجمهور قرار دارد که نقش وی نمادین است. رئیس حکومت صدراعظم است. وی تعیینکنندهٔ سیاست حکومتی است. اعلامیه جهانی حقوق بشر رکن جداییناپذیر قانون اساسی آلمان است. ماده ۲۰ قانون اساسی نظام سیاسی، آلمان را با مشخصههای دموکراتیک بودن، اجتماعی بودن، مبتنی بر قانون بودن و فدرال بودن معرفی میکند. قانون اساسی آلمان با باور به سکولاریسم، هرگونه دخالت نهادهای مذهبی در حکومت را منع میکند. به غیر از مجلس فدرال ـ بوندس تاگ (Bundestag) ـ شورای فدرال ـ بوندس رات (Bundesrat) ـ که از نمایندگان دولتهای ایالات تشکیل شده، از منافع ایالات در قانونگذاری دفاع میکند
پارلمان مرکزی فدرال آلمان به نام بوندستاگ صدراعظم را برمیگزیند. وی را پیش از انتخابات مجلس فقط میتوان با «رأی عدم اعتماد سازنده» برانداخت. منظور از سازنده این است که مجلس باید جانشینی برای او داشته باشد و تا زمانی که مشخص نباشد چه کسی به جای او مینشیند، نمیتوان او را برکنار کرد. حکومت یا به اصطلاحی دیگر کابینه تشکیل شدهاست از صدر اعظم و وزیران. صدراعظم لزوماً عضو مجلس است، وزیران معمولاً از دل مجلس در میآیند، اما حتماً لازم نیست چنین باشد. صدراعظم در عمل قدرتمندترین مقام سیاسی است اما مقام تشریفاتی آن پس از رئیسجمهور و رئیس بوندستاگ قرار دارد. رئیسجمهور توسط همایش اتحادیه (Bundesversammlung)، که آن را به فارسی اجلاس فدرال نیز گفتهاند، انتخاب میشود. همایش اتّحادیه تشکیل شدهاست از کل نمایندگان بوندستاگ بعلاوهٔ به تعداد همینان، نمایندگان برگزیدگان مجلسهای ایالتی. این برگزیدگان لزوماً عضو مجلس ایالتی یا سیاستمدار رسمی نیستند، ممکن است مثلاً از چهرههای فرهنگی و هنری باشند.
دادرسی به قصد رعایت حق نیرویی میطلبد که در قوهٔ قضاییه جمع است. بیان حق بر عهدهٔ قاضی است و امر قاضیان را قوهٔ قضاییه سامان میدهد. قضاوت یا تخصصی است یا عمومی در حد قانون اساسی. شاخههای تخصصی قضاوت در دادگاه کار، دادگاه امور اداری، دادگاه امور اجتماعی و دادگاه امور مالی تجسم مییابند. قضاوت در عمومیترین سطحش از نظر بررسی همخوانی تصمیمی، رأیی یا قانونی با قانون اساسی اتحادیه، بر عهدهٔ دادگاه فدرال قانون اساسی است که مرکز آن در کارلسروههاست. در کارلسروهه قاضیان تک تک قوانین مجلس را بررسی نمیکنند. آن قانونی بررسی میشود که شکایت شود که با قانون اساسی تضاد دارد. شکایت پس از طی سلسله مراتبی به دادگاه کارلسروهه میرسد. از آنجایی که دادگاه قانون اساسی فقط از طریق شکایت فعال میشود، به اصطلاح گفته میشود که از خود ابتکار ندارد، یعنی حق ندارد خود رأساًّ تصمیم بگیرد امری را برای بررسی از نظر سازگاری با قانون اساسی در دستور کار خود قرار دهد. دادگاه فدرال قانون اساسی دارای دو مجلس سناست. مجلس اول به قانونهای پایه و مجلس دوم به قانونهای مربوط به امور دولتی میپردازد. هر سنا هشت عضو دارد. نیمی از قاضیان دادگاه قانون اساسی از سوی یک کمیتهٔ ویژهٔ بوندستاگ و نیمی دیگر از سوی بوندسرات انتخاب میشوند. مدت قضاوت آنان در این دادگاه عالی ۱۲ سال است.
امر سیاسی در آلمان در سطوح کشوری و ایالتی و تا حدی کمتر در سطح امور شهری از طریق حزبها و با جانبداری حزبی پیش برده میشود. ادعای پیشبرد سیاست غیرحزبی یا فراحزبی در آلمان بیمعنا و حتی فریبکارانه جلوه میکند. علاوه بر احزاب، مردم میتوانند خواستههای سیاسی خود را از طریق انواع و اقسام تشکلهای پایدار یا موقتی پیش برند. مردم آلمان اهل تشکل هستند. به ندرت خواستهای وجود دارد که برای پیشبرد آن تشکلی پدید نیاید.امور و مسائل سیاسی در آلمان در سطوح کشوری و ایالتی و تا حدی کمتر در سطح امور شهری از طریق حزبها و با جانبداری حزبی پیش برده میشود. ادعای پیشبرد سیاست غیرحزبی یا فراحزبی در آلمان بیمعنا و حتی فریبکارانه جلوه میکند.
احزاب نیرومند آلمان در سالهای اخیر ۲۰۲۰ عبارت اند از:
حزب دموکرات مسیحی (CDU)
حزب سوسیال مسیحی (CSU)
حزب سوسیال دموکرات (SPD)
حزب لیبرال (دموکراتهای آزاد FDP)
حزب اتحاد ۹۰/سبزها (Bündnis 90/Die Grünen)
حزب چپ (Die Linke)
حزب آلترناتیو برای آلمان (AFD)
تعداد کثیری هم حزبهای کوچک وجود دارند که به ندرت میتوانند به مجلس راه یابند، زیرا برای ورود به مجلس در هردو سطح ایالتی و کشوری باید ۵ درصد آرا را به دست آورد. آلمان در سیاست خارجی بازیگر تنها نیست. سیاست آن تقویت بلوکی است که «غرب» خوانده میشود. آلمان در این بلوک سیاست خود را پیش میبرد. یک وجه اصلی سیاست خارجی آلمان فعّالیّت آن در صحنهٔ اروپا و جهان در چارچوب اتحادیهٔ اروپاست. آلمان نزدیکی ویژهای با فرانسه دارد. همکاری و همراهی با ایالات متحده آمریکا رکن دیگری از سیاست خارجی آلمان فدرال است. آلمان با اسراییل روابط دوستانهٔ ویژهای دارد و تقویت مناسبات با کشورهای عربی را نیز همواره جزو اولویتهای سیاسی خود قرار دادهاست. در سرتاسر جهان مبنای اعلامشده سیاست خارجی آلمان تحکیم صلح، گسترش روابط مودتآمیز و کمک به رشد اقتصادی خاصه در جهان سوم است. در سالهای اخیر حقوق بشر به یک مفهوم راهنمای عمدهٔ در سیاست خارجی آلمان بدل شدهاست.
نیروی نظامی آلمان شامل نیروی زمینی، نیروی هوایی، نیروی دریایی و خدمات پزشکی و پشتیبانی مشترک میشود؛ در شرایط مطلق، هزینههای نظامی ارتش آلمان، نهمین در جهان است. کارل تئودور تسو گوتنبرگ وزیر دفاع وقت آلمان در ژانویه سال ۲۰۱۱، لغو خدمت وظیفه عمومی در آلمان را اعلام کرد. خدمت وظیفه عمومی در آلمان از سال ۱۹۵۶ میلادی اجباری بود و هر مرد جوان آلمانی که ۱۸ ساله میشد، مکلف بود این دوره را پشت سر بگذارد یا به جای آن خدمات اجتماعی مانند کار در بیمارستان یا نگهداری سالمندان انجام دهد.
آلمان دارای یک بازار اقتصادی اجتماعی با نیروی کار مجرّب، موجودی سرمایه بزرگ، سطح پایین فساد، و سطح بالا از نوآوری است. آلمان بزرگترین اقتصاد ملی در اروپاست و هم چنین جزو چهار تولیدکننده بزرگ در سال ۲۰۰۹ است. بخش خدمات ۷۱٪ از کل تولید ناخالص داخلی، صنعت ۲۸٪ و کشاورزی ۱٪ است. بهطور متوسط نرخ بیکاری در ماه مه در آلمان ۶٬۷٪ بودهاست. عرضه نیروی کار نیز با کمبود روبرو بودهاست و تعداد زیادی «کارگر مهمان» (گاست آربایتر "Gastarbeiter") به ویژه از ترکیه و یوگسلاوی سابق به کار گرفته شدهاند. از ۱۹۹۰ کمبود نیروی کار در غرب کشور با مهاجرت از شرق، جمهوری دموکراتیک آلمان سابق، نیز مواجه شدهاست. با این حال نرخ متوسط بیکاری در این کشور با افراد نیمه کار به دنبال کار تمام وقت گرفته شدهاست. نرخ بیکاری غیررسمی در این کشور در سال ۲۰۱۱ ۵٬۷٪ بودهاست. صنعت خودروسازی در آلمان از اهمیت ویژه ای برخوردار است. از جمله برندهای معروف آلمانی در صنعت اتومبیل سازی میتوان به مرسدس بنز، ب ام و، پورشه، آئودی، فولکس واگن اشاره کرد.
کشور آلمان در اتحادیه اروپا قانون تعیین میکند و آلمان مدافع سیاسی و اقتصادی اتحادیه اروپا است. آلمان سیاستهای تجاری خود را بهطور فزایندهای در موافقت نامه اتحادیه اروپا تأیید میکند. آلمان واحد پولی مشترک اروپا، یورو را از ۱ ژانویه سال ۲۰۰۲ معرفی کردهاست. سیاستهای پولی آلمان را اعضای بانک مرکزی اروپا تعیین میکنند. دو دهه پس از اتحاد دو آلمان، استانداردهای زندگی و درآمد سرانه بهطور قابل ملاحظه بالا رفتهاست. نوسازی و یکپارچهسازی اقتصاد شرق آلمان یک فرایند طولانی مدت است که تا سال ۲۰۱۹ به طول میانجامد، با انتقال سالانه از غرب به شرق بالغ به حدود ۸۰ میلیارد دلار برنامهریزی شدهاست. در ژانویه ۲۰۰۹ دولت آلمان تصویب طرح محرک اقتصاد ۵۰ میلیارد یورو برای محافظت بخشهای مختلف از رکود و متعاقب آن افزایش بیکاری است.
از بین ۵۰۰ شرکت بزرگ دنیا «از لحاظ سرمایه» ۳۷تای آنها در آلمان میباشد. ده شرکت برتر به ترتیب: دایملر، فولکس واگن، آلیانتس «سوددهترین»، زیمنس، دویچه بانک «دوم در سودده»، ا.آن، دویچه پست، دویچه تلکوم، مترو و ب آ اس اف است. در این میان بیشترین تعداد کارمند برای دویچه پست و بوش است. از برندهای معروف آلمان میتوان به مرسدس بنز، ب ام و، آدیداس، پورشه، فولکس واگن و نیوآ اشاره کرد. آلمان برای شرکتهای کوچک و متوسط تخصصی خود را به رسمیّت شناخته شدهاست. حدود ۱۰۰۰ عدد از این نوع شرکتها، رهبران بازار جهانی در بخش خود هستند و دارای برچسب قهرمان پنهان (واضح نیست برای عموم) هستند.
آلمان چهارمین کشور جهان از نظر تولید ناخالص داخلی است و بزرگترین صادرکننده کالا (از نظر درآمد) و دومین کشور واردکننده کالا در جهان است. بر اساس آمارهای سازمان جهانی تجارت میزان صادرات آلمان در سال ۲۰۰۶میلادی ۱۳۳/۱ تریلیون دلار بود. آلمان بجز زغال سنگ معادن نسبتاً کوچک سنگ آهن، بوکسیت، سنگ مس، نیکل، قلع، نقره، پتاس و نمک ذخایر طبیعی نسبتاً کمی دارد و شدیداً به واردات مواد اولیه متکی است. در آلمان صنایع زیادی فعالند، صنایعی چون الکتریکی، مکانیکی، مواد شیمیایی، منسوجات، غذایی و وسایل نقلیه. از آغاز دهه ۱۹۸۰ رشد کلانی در صنایع تکنولوژی پیشرفته روی دادهاست. کارخانههای اتومبیلسازی بنز، بی. ام؛ و و فولکس واگن محصولات خود را در تمام دنیا عرضه میکنند. مهمترین صادرات این کشور وسایل نقلیه موتوری و وسایل الکتریکی است.
تعداد افراد شاغل در صنایع خدماتی نزدیک به دو برابر کارکنان صنعت تولیدی است. بانکداری و امور مالی از منابع مهم درآمد ارز خارجی است و شهر فرانکفورت یکی از مراکز اصلی امور مالی و تجاری در جهان و مقر بانک مرکزی اروپاست. اتحاد دو آلمان در اکتبر ۱۹۹۰ چالش بزرگی را در پیش روی اقتصاد این کشور قرار داد. در گذشته جمهوری دموکراتیک آلمان دارای موفّقترین اقتصاد در بین کشورهای عضو شورای تعاون اقتصادی کمکان بود، ولی بر حسب میزان و کیفیت تولید محصولات، و سطح زندگی مردم کمتر از آلمان غربی سابق توسعه یافته بود. کیفیت زندگی در نیمه غربی آلمان همچنان بالاتر از نیمه شرقی آن است. در سال ۲۰۰۸ آلمان ششمین کشور مصرفکننده انرژی بود، که حدود ۶۰ درصد از انرژی اوّلیه آن از خارج وارد میشد. سیاست دولت آلمان ترویج حفاظت از انرژی و استفاده از انرژیهای تجدید پذیر است. دولت آلمان قصد دارد تا کشور از منابع تجدید شونده تا سال ۲۰۵۰ استفاده کنند. در سال ۲۰۱۰ درصد استفاده انرژیها در کشور آلمان به صورت زیر بودهاست: زغال سنگ (۲۲٬۹٪)، گاز طبیعی (۲۱٬۸٪)، انرژی هستهای (۱۰٬۸). ، برق آبی و باد(۱٬۵٪)، و دیگر منابع تجدید پذیر(۷٬۹٪). در سال ۲۰۰۰، دولت و صنعت برق هستهای، توافق کردند برای فازی از نیروگاههای هستهای سال ۲۰۲۱. آلمان متعهد است به پروتکل کیوتو و چند معاهدات دیگر ترویج تنوع زیستی، استانداردهای گسیل کم، بازیافت و استفاده از انرژی تجدید پذیر و پشتیبانی از توسعه پایدار در سطح جهانی است. دولت آلمان کاهش گسترده فعّالیّتهای انتشار و تولید گازهای گلخانهای را آغاز کردهاست. با این وجود این کشور بالاترین میزان انتشار گازهای گلخانهای در اتحادیه اروپا تا سال ۲۰۱۰ را دارا بودهاست. مطابق گزارش ACEEE، آلمان در سال ۲۰۱۴ از نظر بهرهوری انرژی در جایگاه نخست جهان قرار داشتهاست.
آلمان با توجه به موقعیّت خوب و قرارگیری در مرکز اروپا، یک مرکز حمل و نقل برای این قاره است. شبکه جادهای آلمان، استاندارد و دارای کیفیت بسیار بالاییاست. آلمان دارای حمل و نقل متراکم و شبکهای مدرن است و در شبکه بزرگراهی و اتوبانی از نظر مقدار و طول رتبه سوم در جهان را داراست. همچنین شبکه راههای این کشور بهخاطر نبود محدودیت سرعت در بین مردم جهان شناخته شدهاست. همچنین جادههای این کشور بهطور پیوسته تعمیر و نگهداری میشوند. این کشور دارای خط راهآهن پرسرعت است؛ آلمان یک شبکه چند منظوره قطارهای سرعت بالا ایجاد کردهاست. شبکه InterCityExpress یا ICE Deutsche Bahn در شهرهای بزرگ آلمان و همچنین در کشورهای همسایه با سرعت ۳۰۰ کیلومتر / ساعت (۱۹۰ مایل در ساعت) در خدمت عموم مردم میباشد. راهآهن آلمان از دولت یارانه دریافت میکند و در سال ۲۰۱۴ ۱۷٬۰ میلیارد یورو دریافت کرد.
بزرگترین فرودگاه آلمان فرودگاه فرانکفورت است که سومین فرودگاه بزرگ اروپا و مرکز اصلی فعالیت لوفتهانزا میباشد. عمده فرودگاههای دیگر عبارتند از فرودگاه هامبورگ، فرودگاه کلن/بن، و فرودگاه اشتوتگارت. دستاوردهای آلمان در زمینه علم بسیار مهم و چشمگیر بودهاست بهطوریکه اساس اقتصاد کشور را بنا کردهاست. جایزه نوبل تا سال ۲۰۱۰ به ۱۰۳ آلمانی رسیدهاست که پس از آمریکا و بریتانیا در رده سوم برندگان قرار دارد. دانشمندان آلمانی موفق به دریافت جوایز متعددی شدهاند که این جوایز بیشتر در زمینهٔ پزشکی، فیزیک و شیمی هستند.
در نجوم یوهانس کپلر با کشف قوانین سهگانه کپلر علم نجوم را متحول کرد. آلبرت انیشتین و ماکس پلانک پایهگذاران فیزیک نسبیت و فیزیک کوانتوم هستند که این دو زمینه بعدها توسط دو آلمانی دیگر به نامهای ورنر هایزنبرگ و ماکس بورن پیشرفت کرد. ویلهلم رونتگن موفق به کشف اشعه ایکس شد و نخستین کسی بود که جایزه نوبل فیزیک را در سال ۱۹۰۱ به دست آورد. اتو هان به عنوان پیشگام در پرتوزایی در سال ۱۹۳۸ موفق به کشف شکاف هستهای شد. در زیستشناسی، رابرت کخ و فردیناند کوهن میکروبیولوژی را توسعه دادند. تعداد بیشماری از درخشانترین ریاضیدانان تاریخ مانند کارل فردریش گاوس، داوید هیلبرت، برنهارت ریمان ،گوتفرید لایبنیتس و فلیکس کلاین در آلمان متولد شدهاند. مخترعان و مهندسانی مانند هانس گایگر، رودولف دیزل و کارل بنز خدمات مهمی به صنعت خودروسازی داشتهاند یا کنراد تسوزه که مخترع نخستین رایانه دیجیتال الکترومکانیکی است. ورنر فون براون موفق به ساخت اولین وی-۲ موشک بالستیک فضاپیما شد که بعدها نظریات او در ناسا برای پروژه سفر به ماه استفاده شد. کارهای ارزشمند هاینریش هرتز کاشف تابش الکترومغناطیسی نیز از خدمات بیمانند دانشمندان آلمانی در زمینه مهندسی برق بودهاست که به اختراع رادیو انجامید. در حال حاضر انجمن فیزیک آلمان بزرگترین انجمن فیزیک در دنیاست و مرکز پژوهش دسی که بزرگترین و پیچیدهترین شتابدهنده دنیا در زمان تأسیس خود بود در هامبورگ، آلمان قرار دارند.
تاریخچه سیستم مراقبتهای بهداشتی آلمان، که به نام محلی «مراقبتهای بهداشتی» مشهور است، به دوران قرون وسطی بازمیگردد و امروزه آلمان دارای قدیمیترین سیستم مراقبت بهداشتی جهان است. این سیستم طبق قانون بیشترین تلاش را برای سلامت شهروندان و افراد آلمانی انجام خواهد داد. در سال ۲۰۱۴، آلمان ۱۱٬۳ درصد تولید ناخالص داخلی خود را در راه مراقبتهای بهداشتی صرف کرد؛ آلمان در جهان با امید به زندگی ۷۹ ساله برای مردان و ۸۴ سال برای زنان رتبه ۲۷ دارد و میزان مرگ و میر نوزادان بسیار پایین است (۴ در هزار تولد زنده). همچنین هر شهروند آلمانی موظف به داشتن نوعی بیمه است.
آلمان نهمین کشور پربازدید جهان است که در طول سال ۲۰۱۷ در مجموع ۳۷/۴ میلیون نفر بازدیدکننده داشتهاست. برلین سومین شهر پرجمعیت اروپا است. علاوه بر این، بیش از ۳۰ درصد از آلمانیها تعطیلات خود را در کشور خود میگذرانند. گردشگری در آلمان برای این کشور عامل نخست پیشرفت اقتصادی نیست اما با این حال کمک زیادی به اقتصاد محلی و ملّی کشور کردهاست. همچنین آلمان به خاطر مسیرهای گوناگون توریستی آن، مانند مسیر جاده رمانتیک، مسیر شراب و جاده دژها شناخته شدهاست.
تیم ملی فوتبال این کشور ۴ بار قهرمان جام جهانی شده و چهار بار در این مسابقات به مقام دوم دست یافتهاست. آلمان همچنین ۳ بار قهرمان اروپا شده و تنها دروازهبان تاریخ که توپ طلای بهترین بازیکن رقابتهای جام جهانی (۲۰۰۲) را گرفته الیور کان از آلمان بودهاست. لقب از اسارت تا قهرمان مربوط به فریتز والتر، فوتبالیست افسانهای این کشور بود.
بایرن مونیخ و بروسیا دورتموند از دو تیم مشهور این کشور در سطح جهانی هستند که طی سالیانی است که در رقابتهای معتبر بوندس لیگا، جام حذفی آلمان، سوپر جام فوتبال آلمان و نیز در آخرین بار در قالب رقابتهای لیگ قهرمانان اروپا به مصاف هم رفتهاند. از دیدار این دو تیم به نام کلاسیک آلمان یا دِر کلاسیکر یاد میشود. همچنین آلمان یکی از موفقترین کشورها در اتومبیل رانی است. موفقترین تیم مرسدس بنز آ ام گ پتروناس با ۶ قهرمانی در فرمول یک. موفقترین راننده در مسابقات فرمول یک، میشائیل شوماخر با ۷ قهرمانی. سباستین فتل با ۴ قهرمانی و نیکو روزبرگ با ۱ قهرمانی.
آلمان کشوری پیشرفته در صنعت مد است. صنعت نساجی آلمان شامل حدود ۱۳۰۰ شرکت با بیش از ۱۳۰٬۰۰۰ کارمند در سال ۲۰۱۰ دارا بود که درآمد ۲۸ میلیارد یورویی را بهدستآورد. تقریباً ۴۴ درصد از محصولات این بخش صنعتی آلمان صادر میشود. در این کشور رویدادهای مد و طراحی پوشاک بهصورت سالانه برگزار میشوند. طراحان مشهور آلمانی عبارتند از: کارل لاگرفلد، جیل ساندر، ولفگانگ جوپ، فیلیپ پلین و مایکل میالسکی. شرکتهایی نظیر آدیداس و پوما نیز نشانگر موفقیت آلمان در این زمینه دارد. همچنین سوپرمدلهای آلمانی کلودیا شیفر، هایدی کلوم، تاتیانا پاتیتس، نادیا آورمان، شرمینه شهریور، تونی گارن و بسیاری دیگر به شهرت جهانی رسیدهاند.
آلمانی ها با غذای سنتی خود همواره در سراسر دنیا شناخته شده هستند. اما بسیاری از مردم نمی دانند که غذای آلمانی در واقع چیزی فراتر از سوسیس و گوشت است. بسته به جایی که شما در آن اقامت دارید با تنوع زیادی از غذاهای سنتی و خوش خوراک روبرو خواهید شد. منطقه اطراف هامبورگ به خوراک تازه ماهی اش معروف است. در حالیکه جنوب این منطقه بخاطر غذاهایی که بیشتر از گوشت تهیه می شوند شهرت دارد.
۱.اشپاتزل (spatzle) : گرچه نام این غذا اندکی طنزآلود به نظر می رسد، اما اشپاتزل معروف ترین خوراک آلمانی است که کاملا گیاهی می باشد. اشپاتزل نوعی پاستا به حساب می آید اما خمیر آن با تخم مرغ، آرد، نمک و مقداری آب گازدار (برای باد کردن خمیر) درست می شود. این غذا به طور سنتی در کنار غذاهای گوشتی (مانند کتلت گوشت گوساله) صرف می شود اما می تواند به عنوان غذای اصلی نیز سرو شود. در اکثر مواقع این غذا با پنیر نسبتا زیادی درست می شود زیرا معتقدند که طعم بهتری پیدا می کند. اشپاتزل در اصل از مناطق اطراف اشتوتگارت می آید و در اکثر غذاهای سوابی (Swabian) از آن استفاده می شود.
۲.سوسیس کاری (Currywurst) : غذای بعدی لیست ما سوسیس کاری است که برای اولین بار در کارخانه ای واقع در برلین تولید شد. این سوسیس در سال ۱۹۴۹ در برلین و توسط هرتا هوور (Herta Heuwer) ابداع شد. برای تهیه آن معمولا یک سوسیس گوشت را در روده گوسفند می پیچند -در بعضی موارد نیز این کار را انجام نمی دهند- سپس برشی کوچک در سوسیس ایجاد می کنند، درون آن را با مخلوطی از سس گوجه و پودر کاری پر کرده و سپس آماده ی سرو کردن می نمایند. به طور معمول این سوسیس به همراه سیب زمینی سرخ کرده یا نان سفید میل می شود.
۳.سیب زمینی سرخ شده (Bratkartoffeln) : آلمانی ها گاهی اوقات با سیب زمینی مانند یک شوخی برخورد می کنند، چون در طول روز بالاخره در یکی از وعده های غذایی هر آلمانی از سیب زمینی استفاده می شود. این خوراک یعنی “Bratkartoffeln” روشی عالی است برای اینکه شما سهم سیب زمینی خود را در آلمان دریافت کنید. سیب زمینی های آب پز شده را به تکه های نازک تقسیم کرده و در ماهی تابه به همراه مقدار زیاد روغن، گوشت و پیاز قرار می دهند و تا زمانی که ترد و تیره شوند سرخ می کنند. (از لحاظ سلامتی هیچ کدام از غذاهای لیست ما سالم ترین غذاها نیستند اما بدترین هم نیستند)
۴.ساوربراتن (Sauerbraten) : ساوربراتن غذایی است که معمولا در ملاقات با پدر بزرگ، مادر بزرگ یا موقعیت های خاص سرو می شود. برای تهیه این غذا شما به تکه های گوشت با کیفیت بالا و زمان زیاد نیاز خواهید داشت. گوشت در فر قرار داده می شود و برای مدت زمان طولانی آرام آرام در آب خود می پزد. این نوع طبخ باعث می شود گوشت ترد و نرم شود.
۵.راویولی (Maultaschen) : شایع است روزگاری عده ای از راهبان در خلال جشن هایی که اجازه خوردن هیچ نوع گوشتی را نداشتند، مقداری گوشت را با نوعی خمیر پاستا می پوشاندند تا خداوند آنها را در حال خوردن گوشت نبیند. مهم نیست این داستان درست است یا نه، اما مطمئن باشید این غذای سوابی خوراک شگفت انگیز دیگری است که در آلمان باید آن را امتحان کنید. راویولی به صورت آب پز یا سرخ شده و با انواع گوشت ها و چاشنی ها و حتی سبزیجات سرو می شود.
۶.میت لوف (Leberkäse) : غذای دیگری که از گوشت تهیه می شود میت لوف می باشد. میت لوف معمولا به عنوان میان وعده در طول روز سرو شده و به ندرت به عنوان یک وعده غذایی اصلی طبخ می شود. میت لوف نوعی سوسیس است که برای مدت طولانی در فر قرار گرفته، سپس آن را تکه تکه کرده و با خردل و نان سفید حاضر می کنند. این غذا بسیار خوشمزه است؛ البته وعده ی سنگینی محسوب می شود و در رده غذاهای سالم آلمانی جایی ندارد.
فکت های آلمان
۱. آلمان با ۸۱ میلیون نفر جمعیت، پرجمعیتترین کشور اتحادیهی اروپا است.
۲. شهرهای آخن، رگسبورگ، فرانکفورت، نونبرگ، وایمار، بن و برلین از گذشته تاکنون پایتختهای آلمان بودند.
۳. وسعت برلین ۹ برابر پاریس است و تعداد پلهای این شهر بیشتر از ونیز است.
۴. در آلمان برای کسی که بخواهد از زندان فرار کند هیچ مجازاتی در نظر نگرفته شده است چون آنها معتقد هستند که آزاد بودن یک غریزهی بنیادی بشر است!
۵. نوادگان همسر «نازی یوزف گویلز» امروزه ثروتمندترین خانواده در آلمان هستند.
۶. اولین مجلهی جهان در سال ۱۶۶۳ در آلمان منتشر شد!
۷. بعد از جنگ جهانی اول، تعداد مردان آلمان بسیار کم شده بود به طوری که از هر ۳ زن، فقط یک نفر میتوانست با یک مرد ازدواج کند.
۸. در آلمان تمام شدن سوخت اتومبیل در بزرگراهها غیر قانونی است.
۹. از سال ۱۹۸۹ تا سال ۲۰۰۹ حدود ۲۰۰۰ مدرسه در آلمان بهخاطر کمبود دانشآموز بسته شد!
۱۰. جمعیت آلمان رو به کاهش است. جمعیت این کشور در دههی گذشته حدود دو میلیون نفر کاهش یافته است.
۱۱. «همبرگر» نام خود را از شهر «هامبورگ» آلمان گرفته است.
۱۲. در سال ۲۰۱۴، آلمان رسما شهریههای دانشگاهها را لغو کرد، حتی برای دانشجویان بین المللی!
۱۳. ۶۰ درصد ویدئوهای پربازدید و محبوب «یوتویوب» در آلمان فیلتر شدهاند!
۱۴. در جنگ جهانی دوم ۲ میلیون زن آلمانی (۱۳ الی ۷۰ سال) توسط ارتش سرخ مورد تجاوز قرار گرفتند.
۱۵. آلمان غرامت نهایی پیمان جنگ جهانی اول ورسای را در سال ۲۰۱۰ پرداخت کرد!
۱۶. حدود ۵۵۰۰ بمب عمل نشدهی جنگ جهانی دوم کشف و خنثی شد، یعنی به ازای هر ۱۵ روز یک بمب کشف شده است.
۱۷. در سال ۱۹۱۷ آلمان با حمله به آمریکا از مکزیک دعوت کرد تا در جنگ جهانی اول شرکت کند تا سرزمینهای از دست رفتهی تگزاس، نیومکزیکو و آریزونا را دوباره بهدست آورد.
۱۸. نوشابهی فانتا ابتدا در آلمان تولید شد که در نتیجهی مشکلات واردات کوکا کولا به آلمان نازی در طول جنگ جهانی دوم بود.
۱۹. بازی چکرز چینی در آلمان اختراع شده است!
۲۰. «داخائو» که اولین اردوگاه کار اجباری نازی در آلمان بود، شش سال قبل از جنگ جهانی دوم باز شد.
۲۱. در طول جنگ جهانی اول پادشاه انگلیس، تزار روسیه و امپراتور آلمان عموزاده بودند!
۲۲. بازیکن فوتبال تیم ملی آلمان، «مسعود اوزیل» پاداش پیروزی در جام جهانی خود را که ۳۰۰ هزار یورو بود، صرف هزینههای جراحی ۲۳ کودک در برزیل کرد.
۲۳. تنها در جنگ «استالینگرد» تعداد آلمانیهایی که بهدست روسها کشته شدند، بیشتر تعداد کشتهشدگان آلمانی است که در طول جنگ جهانی دوم بهدست آمریکا کشته شدند!
۲۴. یک پروژهی ساختمانی در برلین وجود دارد که میخواهند یک مسجد، یک کلیسا و یک کنیسه، همه را در یک ساختمان بسازند!
۲۵. در آلمان، دانمارک، ایسلند و چند کشور دیگر قوانینی وجود دارد که تعیین میکنند چه اسمهایی را میتوان روی نوزاد گذاشت.
۲۶. انجام سلام نظامی نازی در آلمان یک جرم جنایی محسوب میشود و تا ۳ سال مجازات زندان دارد!
۲۷. کندن چنگالهای گربه در ۲۲ کشور از جمله آلمان، فنلاند، سوئیس، استرالیا، نیوزیلند و ژاپن غیر قانونی است! این کار در آمریکا مشکل قانونی ندارد.
۲۸. برق حدود یک سوم آلمان از انرژیهای تجدیدپذیر تولید میشود.
۲۹. دیوار برلین پس از سخنرانی سخنگوی آلمان شرقی در یک کنفرانس مطبوعاتی توسط شهروندانی فرو پاشید که گمان میکردند سخنگو در این در این سخنرانی اعلام کرده است که عبور از مرز امتیازی بدیهی برای هر شهروند است.
۳۰. بدهی آلمان از جنگ جهانی اول معادل ۹۶ هزار تن طلا بود!
۳۱. شما در آلمان نمیتوانید نام فرزند خود را «متی» (Matti) بگذارید، چون جنسیت کودک را مشخص نمیکند. (این نام هم اسم دختر است و هم اسم پسر)
۳۲. زمانی که در جام جهانی ۲۰۱۴ بزریل، آلمان قهرمان شد اولین باری بود که این کشور بهعنوان کشوری متحد این جام را برنده شده بود. در دورههای قبلی که آلمان ۳ بار قهرمان شد که با نام آلمان غربی در این رقابتها شرکت کرده بود.
...............................................
آشنایی با کشورها (193) : سودان جنوبی
آشنایی با کشورها (192) : ترکیه
آرشیو مطالب