mmd rza۱۹ نوامبر ۲۰۰۵ ( اون موقه نمیدونستم ولی الان میدونم 🙂)
اولین بازی اروپایی ک دیدم .
الکلاسیکو ، رویارویی بارسا و رعال
ترکیب دو تیم اما متضاد از هم
بارسا با استعداد هایی حاصل از مکتب لاماسیا که سالهای بعد درخشیدن و عصر طلایی بارسا - اسپانیا رو رقم زدن در ان روز انها تحت رهبری شاعر فوتبال بودن ، رونالدینیو را مگر میشود دوست نداشت شاهد این جمله هم تشویق شدنش از سوی هوادارن رعال در پایان بازی بود
در طرف دیگر هم لشکر بزرگان فوتبال رییس پرز ستاره های هفت اسمان را ب رئال اورده بود تا که شب های مادرید را درخشان تر از همیشه کنند.
نتیجه چ شد ۳ - ۰ ب سود شاعر فوتبال
همه اینارو گفتم ک بگم هوادار هیچ کدوم از این دوتا تیم نشدم 😐
اما چرا و چطور از کجا خودمم نمیدونم ولی فوتبال رو با گیگز و منچستر شناختم و دلباخته شون شدم 🙂
مث هر بچهی دیگهای که از بیرون نشستن و دیدن بازی دیکران بیزار بود منم میخاستم ک همیشه از اول وارد زمین بشم درست مث گیگزی اونم آمار بازی هایی ک بعنوان یار تعویضی ب میدان اومده نسبت ب بازیهایی ک فیکس بوده خیلی ضعیف تر عمل کرده
برعکس بقیه بچه ها ک از گل زدن ذوق میکردن من عاشق پاس گل دادن بودم مث گیگزی ک ت اسیست کردن سابقه درخشانی داره
مث رونالدینو هزار تا تکنیک بلد نبودم اما مث گیگزی ساده و روون حریفم رو دریبل میزدم .درست مث گیگزی بجای اتکا ب قدرت بدنی رو سرعت و دقت عمل م حساب باز میکردم .
اره نمیدونم چطوری و از کی و کجا ولی فوتبال رو با گیگزی یاد گرفتم . و عاشق منچستر شدم . بخاطر وجود فرگی (نماد فوتبال)فهمیدم ک باشگاه ی خونوادس و باید ب ارزش ها احترام بزاریم ، باید فوتبال رو محترم بدونیم و واسه رسیدن ب اهداف مون زحمت بکشیم.