اختصاصی طرفداری - محسن بیاتی نیا در برنامه ملاقات با چهره ها مقابل دوربین طرفداری قرار گرفت. بیاتی نیا در خصوص مسائل مختلفی مثل فساد در فوتبال، توضیحاتی را ارئه کرده است که خواندن و شنیدن آن ها خالی از لطف نیست. اکنون می توانید قسمت سوم از برنامه ملاقات با چهره ها با حضور محسن بیاتی نیا، را خوانده و مشاهده کنید.
الان مربیان درآمدزا و بازیکنان پولی آفت فوتبال ما هستند. گفته می شود که به یک مربی می گویند که 14-15 تا بازیکن فنی بگیر و چند بازیکن پولی نیز بگیر تا هزینه ها را جور کنند و برای باشگاه درآمدزایی کنند. شما حاضر هستید با چنین شرایطی در یک باشگاه کار کنید؟
اگر حاضر بودم الان حتما شاید یک تیم داشتم. من به دوستانی که الان تیم دارند جسارت نمی کنم. مطمئن هستم که تمام همکارانم در سطح لیگ یک و لیگ برتر، هیچ کدام از این کارها را انجام نمی دهند. اما نظر شخصی خودم است که اگر می خواستم چنین کاری انجام بدهم، خیلی پیشنهاد داشتم که این اتفاق برای من رخ بدهد اما من سعی نکردم که این کار را بکنم. چون که من از هیچ فوتبال بازی کردم و هیچکس را هم نداشتم که مرا راهنمایی کند، نه من یک فوتبالیست بودم مثل همه فوتبالیست های دوره خودم و دوره های قبلی، که تلاش می کردند و هر کدام فهم شان بیشتر بود، می رفتند در مقاطع بالاتر کار می کردند. اما الان من یک ایراد بزرگ از خانواده ها می گیرم. این به خانواده ها برمی گردد. شما باید وقتی یک ایرادی را می بینید باید ریشه یابی کنید. ریشه یابی یعنی شما باید به عقب و عقب تر بروید تا مشکل را پیدا کنید. موشکافانه به بحث نگاه کنید. الان باید به خانواده ها برگردیم. خانواده چرا باید 100 میلیون، 50 میلیون، کمک می کنند؟ البته من نمی دانم چه رقم هایی هست. این پول را می دهند که یک بچه فوتبالیست شود. برای چه؟ من یک پسر دارم 12 ساله است. هیچ استعدادی در مورد فوتبال ندارد. اگر داشت من نفر اول بودم که استعداد او را کشف می کردم و هیچ وقت هم سعی نکردم که به او بگویم که توپ را بردار و بغل پا بزن. چون اصلا علاقه مند به این کار نیست. شاید چند دفعه رفته باشیم و بازی کرده باشیم اما مشخص است که این بچه هیچ استعدادی ندارد. اما مثلا در رشته های ورزشی، مثلا بسکتبال بازی می کند و فوق العاده است. من او را به رشته ای که علاقه دارد فرستادم. زوری نیست، شما باید استعداد را کشف کنید. و بعدش، ما می آییم و می گویم استعدادیاب، چند تا استعدادیاب را اجازه دادیم که بیایند بازیکنان بااستعداد را پیدا کنند و بدهیم به تیم های بزرگتر، مثل سپاهان، ذوب آهن، فولاد، پرسپولیس، استقلال، به همه این تیم هایی که می توانند بازیکن را ببرند در بزرگسالانشان و امکانات این را دارند. چند تا استعدادیاب داریم؟ هیچی. شاید هم در فدراسیون فوتبال است اما به کدام شان اجازه دادیم که بیاییند این کار را انجام بدهند و استعدادهای ما را کشف کنند؟ هرکسی باید استعداد شخصی خودش را کشف کند. شاید اگر یک نفر مرا کشف می کرد، من در فوتبال نباید می بودم و شاید باید به یک ورزش انفرادی می رفتم. شاید اصلا نباید ورزشکار می شدم. اما این اتفاق، این مسیر برای من گذاشته شد و به این راه رفتم و خدا را هم خیلی شکر می کنم اما شاید واقعا اگر یه استعداد یاب مرا کشف می کرد، شاید یک چیز دیگری می شد.
آقا محسن، دوران شما تنها انحرافی که برای فوتبالیست وجود داشت این بود که مثلا یک بازی قرار است انجام شود و شب قبل از بازی، مربی حریف یا یکی از آشنایان مربی، زنگ بزند و بگوید که تو در لیست خرید من هستی و سال دیگر به تیم من خواهی آمد و حالا یا بازی نکن یا خودت را به مصدومیت بزن یا خوب بازی نکن و ... حالا اما چیزهایی می شنویم در مورد شرط بندی که بازیکن علیه تیم خودش شرط بندی می کند. این مسئله واقعا به کجا دارد می رود؟
من یک جمله می گویم و آن هم نیاز است. شاید آدم نیاز داشته باشد. من انسان ها را هیچ وقت قضاوت نمی کنم. قضاوت فقط مخصوص خداست. من فقط وظیفه ام این است که اگر یک نفر کار اشتباهی می کند و ممکن است به خودش و به منی که در آن جمع قرار دارم، ضربه بزند، به او اختیار بدهم که این کار اشتباه است. یک نکته را اینجا بگویم، در دوره ما یک بازی داشتیم، اصلا هم دوست ندارم واردش بشوم، یک بنده خدایی آمد در هتل المپیک و در اتاقم و گفت که فلان مربی گفته است که چاقو هیچ وقت دسته خودش را نمی برد. فردا ما با آن بنده خدا بازی داشتیم. ما فردا بازی کردیم و 5 تا هم گل زدیم و 2 تا هم من زدم. گفتم اگر یک روزی من به تیمی که بازی می کنم خیانت کنم، مطمئن باش که اگر فردا به تیم تو هم آمدم به تو هم خیانت خواهم کرد. خیانت، خیانت است. مثل دروغ می ماند. دروغ همیشه دروغ است. خوب و بد ندارد. دروغ، دروغ است، راست هم راست است. ممکن است شما با دروغ یک نتیجه درست بگیرید که این خطرناک ترین کار جامعه ماست. شما با یک کار اشتباه نتیجه درست بگیرید. این بدترین کار دنیاست. اما با انجام کار درست، رفتن شما ممکن است در مقطعی به نتیجه نرسی اما کار درستی انجام دادی و مطمئن باش روزی به نتیجه خواهی رسید. در مورد دوستانی که این اتفاق برای شان رخ می دهد، من گفته ام. مگر می شود دقیقه 93 بازیکن با دست توپ را بزند یا در محوطه جریمه بلند شود و اسپک بزند؟ من می گفتم اصلا اینگونه نیست. چون خودم نکردم. من هنوز هم باور نمی کنم که یک نفر بخواهد برای مبلغ X تومان، من نمی دانم مبلغش چقدر است، هیچ اطلاعاتی در مورد این چیزها ندارم اما واقعا نباید آدم شرفش را بفروشد. هرکسی که این کار را می کند. مطمئن باشید در این فوتبال و در این جهان هستی، هر کاری که شما بکنید، به خودتان برمی گردد. مولانا یک شعر خیلی زیبا دارد و می گوید این جهان کوه است و فعل ما ندا، سوی ما آید نداها را صدا. هرکاری بکنیم به خودمان برمی گردد.
این همه سال در فوتبال بودید و کلی تجربه دارید. راهکاری برای این مشکل می بینید؟
خیلی از کارها می شود کرد. اول از همه شما باید از پایه شروع کنید و پایه تیم ها را درست آموزش بدهید. باشگاه های بزرگی در دنیا داریم که این ها یک سری مکتب ها دارند. مثل آژاکس، مثل بارسلونا، مثل میلان، مثل همه تیم هایی که یک مکبت دارند. آن ها از وقتی که بچه ها وارد آکادمی شان می شوند، از نظر تفکر به آن ها می فهمانند که ما مکتب مان این است. یک زمان پاس هم چنین جمله ای داشت، خدا آقای همایون خان شاهرخی را حفظ کند. می گفت اینجا مکتب پاس است. پاس یعنی باید پاسی باشی. منظم باشی، مرتب باشی، رفتار و کردار درستی داشته باشی. چون این تیم ریشه 50 ساله داشت. شما وقتی اصل تان را از دست بدهی و ریشه نداشته باشی، می گویند در باتلاق هیچ چیز ریشه نمی کند. باتلاق تنها جایی هست که شما ریشه نمی کنید. متاسفانه فوتبال ما باتلاق است. در باتلاق شما ریشه نمی کنید. ریشه ها قطع است. برای همین کسی نیست که ادامه داشته باشد. اگر پاس هنوز بود، اگر مکتب پاس هنوز بود، اگر مکتب تیم های دیگری که بودند و الان نیستند مثل راه آهن بود، مطمئن باشید که آکادمی شان همان بچه های می آمدند که از کودکی یاد گرفتند چطور رفتار کنند. ما یک بحث فوتبال بازی کردن داریم که حرفه مان است و یک بحث شخصیتی داریم که بیرون است. ما نباید بخاطر حرفه مان همه چیز زندگی را از دست بدهیم. من فقط می گویم همین، این راهکار است و درآمد زایی برای باشگاه. وقتی شما حقوق خوب بدهید، قراردادهای خوب ببندید، روز اول بازیکن بداند که حرفه اش فقط همین کار است و هیچ مشکل و دغدغه ای ندارد، مطمئن باشید که این راه ها جلویش بسته می شود. شما اگر اصل را ببندید، راه رسیدن به قله را ببندید، همه از راه فرعی می روند. ما متاسفانه اصل را بستیم. راه اصلی بسته شده است و برای همین فرعیات زیاد است.
صحبت آخر...
من امیدوار هستم که همه عزیزان، من کوچک تر از آن هستم که بخواهم کسی را اذیت کنم، من سراسر ایراد هستم اما تمام تلاشم در زندگی این بوده است که اگر بخواهم به یک نفر آموزش بدهم در رشته کاری خودم، سعی می کنم بهترین ها را به او یاد بدهم و اول از همه اخلاق و شخصیت پروراندن. یعنی باید اخلاق آن درست بشود. امیدوارم همه عزیزانی که در فوتبال هستند و سعی می کنند در فوتبال برای خودشان و برای فوتبالیست ها کمک کنند، بیایید دست به دست هم بدهیم. مردم ما یک دلخوشی شان فوتبال است و لذت شان از دیدن فوتبال است. اگر این را هم از آن ها بگیریم و این فسادها هر روز بیشتر شود، مطمئن هستم که بچه های ما و نسل های بعد از ما چیزی برای آموزش و یاد گرفتن ندارند. ما باید پرورش بدهیم و انسان درست کنیم، نه فقط یک ورزشکار.