فرض کنیم دولت تصمیم گرفت که احداث و نگه داری راه های تهران را به شرکت های خصوصی واگذار کند. یک شرکت خصوصی بزرگ با سرمایه ای عظیم وارد عمل می شود. این شرکت با ارائه خدماتی بی نقص مانند نوسازی آسفالت ها، زیباسازی شهری، سازمان دهی ترافیک، عوارض پایین و ... سعی می کند رقیب های کوچک تر خود را از بین ببرد. اگر این شرکت صاحب 25% یا بیشتر خیابان های تهران شود، می گوییم در راه ها و خیابان های تهران انحصار به وجود آمده است. وقتی انحصاری در یک فعالیت اقتصادی به وجود می آید مردم به شدت از آن نفع می برند، زیرا شرکتی که توانسته 25% یا بیشتر از یک بازاری را به دست بگیرد یعنی شایستگی لازم برای این امتیاز را داشته و به راحتی آن را از دست نمی دهد. به محض کم شدن کیفیت خدمات و بالا رفتن قیمت ها، شرکتی رقیب و آماده حمله ی به بازار هدف وارد کار می شود و امتیاز انحصار را از چنگ شرکت قبلی می قاپد.
![](https://images.cointelegraph.com/images/740_aHR0cHM6Ly9zMy5jb2ludGVsZWdyYXBoLmNvbS9zdG9yYWdlL3VwbG9hZHMvdmlldy8wZDMxYjhiN2U3NmZiYjhjYmFkYjdlZjE3NDUzMTc0ZS5wbmc=.jpg)
اما این فرضیه فقط در تئوری اتفاق می افتد. کپیتالیسم در تئوری از بازار آزاد حمایت می کند اما در عمل به شدت مخالف این نوع از بازار است. به طور کلی در نظام سرمایه داری دو نوع انحصار وجود دارد. اول انحصار شرکت های دولتی؛ مانند ایران خودرو و سایپا در ایران که همگی از وضع اسفبار آن ها مطلع هستیم، یا خدمات اینترنت در آمریکا که در انحصار دولت است. قدرت انحصار دولت به قدری زیاد است که شرکت بزرگ و پرقدرتی مانند گوگل هم نتوانست انحصار کابل ها و خدمات اینترنت دولتی را بشکند.
![](https://www.kindpng.com/picc/m/159-1597944_guy-clipart-fat-man-fat-rich-man-clipart.png)
دوم؛ انحصار شرکت های مورد حمایت دولتی؛ مانند بازار پسته صادراتی ایران که ظاهرا جو رقابتی وجود دارد اما عملا این بازار در اختیار یک شرکت تحت حمایت دولت قرار دارد. در آمریکا نیز آمازون همین وضعیت را دارد. ظاهرا هر کسی می تواند با شرکت آمازون رقابت کند اما به دلایل مختلفی مانند بزرگ بودن بیش از حد شرکت، حمایت دولت آمریکا، فرار از مالیات با روش های مختلف (مثل گسترش بدهی)، رشوه و ... عملا به پایین کشیدن این شرکت را غیر ممکن ساخته. آیا تا به حال ضرب المثل "Too Big To Fail" را شنیده اید؟ این را می توان برای این شرکت ها به کار برد. هر شرکت رقیبی که بخواهد با شرکت صادر کننده پسته ایران یا آمازون آمریکا رقابت کند در نطفه خفه می شود. برای مثال آمازون به محض احساس خطر می تواند قیمت خدمات و محصولاتش را برای مدتی به شدت پایین بیاورد و با کمک دولت به دلایل مختلفی مانند زیان و بدهی مالیات پرداخت نکند، تا رقیب تازه به میدان وارد شده به راحتی از بین برود.
اما چطور می توان با انحصار نظام سرمایه داری مقابله کرد؟ چطور می توان خودروساز ها را به زانو در آورد؟
![](https://makaylarai-secondindustrial.weebly.com/uploads/2/4/8/7/24877449/1620992.jpg?275)
شاید این روز ها زیاد شنیده اید که عامل تورم نقدینگی ست. یعنی پول اضافه ی مردم عامل ایجاد تورم است. اما این موضوع تنها یکی از عوامل تورم است. از عوامل دیگر تورم می توان به:
انحصار دولتی،
تقاضا،
شوک های بازاری،
بازار بورس و فیوچرز
و دلالی،
اشاره کرد. اما همه ی این عوامل به عامل اصلی نهایی یعنی عرضه و تقاضا بر می گردد. مردم و کارشناس های اقتصادی می گویند باید خطوط تولیدات کشور را راه اندازی و با افزایش عرضه از تورم کم کنیم. اما من کاملا مخالف این موضوع هستم زیرا عملا ان کار در کشور ما به دلایلی مثل انحصار و رکود اقتصادی امکان پذیر نیست. فرض کنیم من ده رول دستمال توالت داشته باشم، اما آن بیرون هزار نفر خواهان این دستمال توالت باشند. حال دست من برای افزایش قیمت بی دلیل باز می شود و این ده رول دستمال توالت را به هر کسی که قیمت بالاتری پیشنهاد دهد عرضه می کنم. اما اگر از این هزار نفر تنها پنج نفر یا کمتر خواهان این دستمال توالت باشند، آنگاه من برای جلوگیری از ورشکستی باید حاشیه سود خود را کاهش دهم و یا حتی متحمل زیان شوم. نمی خواهم مقاله طولانی شود، اما به طور خلاصه تنها راه شکست انحصار دولتی خود مردم هستند. اگر کالایی اساسی باشد امکان شکست انحصارش عملا غیر ممکن است اما از بین بردن انحصار دیگر کالاها می تواند در کمتر از یک سال اتفاق بیفتد.
با یک سال نخوردن پنیر چه اتفاقی می افتد؟ تا جایی که اطلاع دارم هیچ اتفاقی مبنی بر بیماری عده ی زیادی از مردم بر اثر "نخوردن پنیر" گزارش نشده. اما برعکس آن چرا.
اگر مردم چند سال خودروی نو نخرند چه اتفاقی می افتد؟ هیچ اتفاقی نمی افتد. جز اینکه چند سال بعد می توانند سوار خودرویی با کیفیت و نو شوند.
اگر طمع و نادانی کنار گذاشته شود و مردم برای چند درصد سود بیشتر در قرعه کشی که شانس برنده شدنش کمتر از 40 صدم درصد است، شرکت نکنند، هیچ بازار انحصاری بیشتر از چند سال دوام نخواهد آورد.
یادتان باشد که در صورت عدم وجود خر، پالان خر بی ارزش می شود