طرفداری- برانکو ایوانکوویچ، سرمربی محبوب و سابق پرسپولیس یک سال پیش در چنین روزی از جمع سرخپوشان جدا شد. بعد از گفت و گوی اختصاصی برانکو با طرفداری، حالا وقت آن است که رضا چلنگر از دوران پرفراز و نشیب وی در ایران بگوید. رضا چلنگر در گفتگو با طرفداری و حامد وفایی، بیشتر از همیشه جعبه سیاه بودن خود در فوتبال ایران را به اثبات می رساند. گفت و گویی که در ادامه آن را می بینید و می خوانید:
آقای رضا چلنگر، امروز یادآور جدایی برانکو ایوانکوویچ از پرسپولیس است. سال گذشته در چنین روزی برانکو از پرسپولیس و ایران رفت. در حالی که مدیران پرسپولیس میگفتند برانکو بر میگردد و به ما لیست خرید داده است اما برانکو رفت و دیگر برنگشت. برانکو قرار بود برگردد؟ لیست خرید داده بود؟
سال 1394 وقتی که برانکو را به پرسپولیس آوردیم من خودم هم با آمدن او موافق نبودم. میدانستم که جنس برانکو با پرسپولیس جور است. پرسپولیس خیلی عظیمی از هواداران دارد و ما از اقشار مختلفی در آن داریم. از وزرا و مسئولین داریم تا پایینترین اقشار جامعه. منظورم از اقشار پایین این است که همه عزیز و بزرگ بوده و دارای جمعیت کثیری از هواداران است. در واقع آنها یک طرف قضیه میشوند و متاسفانه مسئولان همیشه طرف دوم قضیه میشوند و روبروی هم هستند، به جای آن که با هم عجین شوند. من ده سال قبلش هم در پرسپولیس بودهام و چند بار هم با برانکو تماس گرفته شد تا به پرسپولیس بیاید. ولی هر بار قسمت نمیشد. تا این که بالاخره طی یک پروسهای توانستیم برانکو را به پرسپولیس بیاوریم. ولی باور کنید من این روز رفتنش را از همان چهار سال پیش میدیدم و به همین دلیل هم از پرسپولیس بعد از چند ماه جدا شدم. البته در ظاهر از کادر فنی جدا شدم و در پشت صحنه کاملاً با آنها در همکاری بودم، همین الان هم با هم در تماس هستیم. قرار بود اطلاعاتی را که کسب و آنالیز میکنم و میدانم برای برانکو جالب است، در میان بگذارم. متاسفانه او آمد و این اتفاق جدایی سال گذشته رخ داد. این هم طی یک روند و روال بود. یعنی اینطور نبود که یک نفر مثلاً ایرج عرب مقصر باشد. یک مقدار آدرسها درباره آقای عرب غلط داده شده است. حداقل آقای عرب این تلاش را به خرج داد که پانصد هزار یورو را که آن موقع هم گران بود به هر طریق ممکن پیدا کند. ولی دیگر دیر شده بود. این پول در حد یک ماه آن هم مانند التیام خیلی موقت بود. ارقام مشخص است و همه میدانند ماجرا چگونه است. آقای برانکو حتی بعد از تاریخی که رفت، یک ماه هم صبر کرد که شاید راهی پیدا بشود و دوباره برگردد که متاسفانه این امروز و فرداها اجازه نداد.
مسئولان پرسپولیس گفته بودند که برانکو لیست خرید داده بود. حقیقت دارد؟
لیست خاصی نداده بود. برانکو شخصیتاً مربی است که دوست دارد شاکله تیمی را که به آن رسیده است حفظ کند. تیمی که برایش تحقیقات و تستهایی انجام داده و در بازیهای مختلف آن را محک زده است. به همین راحتی هم اجازه به کسی نمیدهد تا وارد محفل تنگاتنگ تیمش که قرار است بازی کند، بشود. بنابراین در حد سه یا چهار نفر را گفته بود بخرند که اگر بشود این نفرات ملحق شوند اوضاع بهتر خواهد شد. ولی مشروط به این که مشکلات تیم حل بشود. یعنی هم مشکلات مالی بازیکنان و هم کادر فنی بود.
آقای چلنگر، چه شد که برانکو رفت؟ در حالی که با طاهری، گرشاسبی و عرب کار کرده بود.
خود شما یکی از کنجکاوترین افرادی بودید که میخواست علت اصلی جدایی برانکو را شسته و رفته، سفید و سیاه در بیاورد. شاید هواداران ندانند اما شما بارها به من زنگ زدید و من هم نمیدانستم قضیه قرار است به کدام سمت برود. شاید برانکو بر میگشت و باز هم باید با همان کادر مدیریتی کار میکرد که هنوز هم دچار تحولات نشده بود و جعفر خان کاشانی هم در قید حیات بودند. عرب هم مدیر عامل بود و آقای رغبتی و نبی هم به تازگی ملحق شده بودند. لذا باید سکوت میکردم که قضیه قرار است به کدام سمت برود. اما الان میتوانم تقریباً ماجرا را خدمت شما عرض کنم. کل اوضاع از بعد رفتن آقای طاهری آغاز شد. وقتی که آقای طاهری حضور داشتند حدود 80 تا 90 درصد مشکلات مالی کادرفنی و بازیکنان حل شده بود. چندین منبع مالی تامین کرده بود. تلویزیون پرسپولیس را تشکیل داده بود و یک تعداد منابع خرد و کلان فراهم کرد. حتی در نظر داشتند بازیکن فروشی بکنند و بازیکنان شاخص مانند آقای طارمی را انتقال دهند و یک انضباط خوب مالی درباره قرارداد بازیکنان و کادر فنی را برقرار کنند. متاسفانه به مسئله بسته شدن دو پنجره نقل و انتقالاتی خوردند که من نمیگویم هنوز یک معماست. آقای طاهری میگویند که اسپانسر آن موقع یعنی آقای هدایتی، بدون اطلاع کادر مدیریتی مبلغی را به طارمی داده بود و به نحوی ترکها متوجه شده بودند و گفتند پرسپولیس بازیکن را وسوسه کرده است. به این ترتیب پای باشگاه ها را هم گرفتار کردند و پنجرههای نقل و انتقالاتی بسته شد. از طرف دیگر خود آقای طاهری به نقل از خودشان، تلاش داشتند حق پخش تلویزیونی و حقوق باشگاه در فدراسیون فوتبال و سازمان لیگ به خاطر تبلیغات محیطی گرفته بشود. ظاهراً در آن درگیریها بود که طاهری متوجه شد دارد به یک سد بزرگی میخورد. به همین خاطر با توجه به این که حمایتی هم نسبت به آقای گودرزی از او نمیشد، خودش شخصاً استعفا داد.
پس تا زمان طاهری همه چیز مناسب بود. بعد از آن چه اتفاقی افتاد؟
تقریباً همه چیز مناسب بود. دستیاران برانکو برخلاف او از آقای طاهری همیشه شکایت داشتند. طاهری مانند آقای صفایی فراهانی خیلی سخت گیر بود و من را به یاد ایشان میاندازد. به همین دلیل به مذاق دستیاران برانکو خوش نمیآمد. ولی خود برانکو برخلاف آنها به من میگفت که خواهی دید یک روزی همه افراد دور من که از طاهری ناراضی هستند به این نتیجه خواهند رسید که یکی از بهترین مدیرها را بالای سرشان داشتند. اگر سفت برخورد میکند به خاطر این است که میخواهد پرداخت کند، نه این که به تعهدات عمل نکند. بعد از طاهری آقای گرشاسبی هم از طرف باشگاه و هم از طرف خود مجمع و وزارت ورزش مورد اطمینان واقع شد. اوایل تقریباً همه چیز خوب بود. من خاطرم است که در سپاهان با کرانچار بودم. دی ماه بود که اگر اشتباه نکنم یکباره خبر آمد که با برانکو دو ساله تمدید کردهاند. هواداران و خبرنگاران مدام درخواست میکردند که الان وقت تمدید قرارداد است و حتی پیشنهاد تمدید پنج ساله میدادند. گفتند که قرارداد تمدید دو ساله تنظیم شده است و من هم گفتم آفرین! حرکت قشنگی بود. گذشت تا این که از سپاهان بیرون آمدم. اسفند ماه بود که من تا آن موقع پیش برانکو نرفته بودم. کوران مسابقات بود و نخواستم مزاحمش بشوم. محرومیت نقل و انتقالاتی هم پیش آمده بود. من منزلش رفتم و با یک جو عجیبی روبرو شدم. دیدم که دستیاران برانکو وقتی که او نبود و با من خلوت میکردند از برانکو شکایت میکردند که حق و حقوق ما را نمیگیرد. من هم گفتم خب نمیگیرد، شما دو سال قرارداد دارید. دیدم همه دارند من را چپ چپ نگاه میکنند و من هم نفهمیدم چه خبر است. بعد رفتم خود برانکو را دیدم و قرارداد دو ساله را تبریک گفتم. برانکو گفت" من امضا نکردهام." گفتم یعنی چه امضا نکردهای؟ عکس تو با گرشاسبی و کاغذ قرارداد منتشر شده بود و خودکار دستت بود و لبخند میزدی. گفت:" نه. شرایطم را فقط شفاهی گفتم و آن ها هم روی کاغذی یادداشت برداری کردند ". بماند، آن قرارداد بالاخره به امضا رسید. روز بازی با الجزیره در تهران برانکو گفت که سر میز صبحانه امضا کردهام. ظاهراً برانکو یک شرطی خواسته بود که آقای گرشاسبی نپذیرفته بود که در ازای مبلغ حدوداً 200-300 هزار دلار قراردادش قابل فسخ باشد. این چیزهایی که میگویم همه نقل قول است، من در آن جلسات حضور نداشته ام و نمیتوانم با قاطعیت بگویم همه چیز درست است. مواردی که قاطعیت دارد این است که من در روزنامه و مطبوعات دیدم که دی ماه با برانکو دو ساله امضا شده است ولی در حقیقت این اتفاق نیافتاده بود. به هر حال چه فرقی می کند حسن کچل یا کچل حسن؟ مهم نبود چه موقع، مهم این بود که قرارداد امضا شود چون هم باشگاه، هواداران و تیم حیف هستند. گذشت و من یک روز از برانکو پرسیدم وضعیت بدهیات چگونه است؟ گفت تازه به من امسال مبلغ 300 هزار دلار دادهاند که طبق محاسباتی کردم تازه توانسته اند قرارداد پارسال من با پاداشهایش را فراهم کنند. به عبارتی چال و چولههای قرارداد پارسال را پر کرده و سال جدید چیزی نگرفته بود.
یعنی گرشاسبی مبلغ 300 هزار دلار را داده بود که درخصوص قبل بود؟
بله. این عملا روی آن بدهی های قبلی و پاداش ها و مطالباتی که طلب داشتهایم می رفت. بعد هم که گفتند که خود آقای گرشاسبی به دلیل قانون بازنشستگی نمی توانند در باشگاه پرسپولیس حضور داشته باشند. بعد در این اوضاع بود که ایشان رفتند و بماند که این وسط گاهی بحث هایی پیش می آمد و نمی گویم که باشگاه موافق نظر نبود اما این گونه نبود که باشگاه به طور کامل حامی برانکو باشد. درخصوص بازیکنانی که کنار گذاشته می شدند و ... . اما این را هم نباید فراموش کنیم که یک پرونده کهنه ای که زخمش سر باز کرد و در کنار پنجره بسته نقل و انتقالاتی به باشگاه فشار می آورد، بحث بدهی مانوئل ژوزه بود. متاسفانه در همین مسائل شرایط و دشوار آن پرونده به قطعیت رسید، بعد پرونده نیلسون به نتیجه رسید که ظاهرا 60 هزار دلار بود و همینطور یکی یکی پرونده ها جلو می آمدند.
مجبور شدند پول این پرونده را بدهند و در کنار آن ها بدهی برانکو پرداخت نشود؟
بله. ضمن اینکه من نمی دانم درست بوده یا غلط بوده، من قضاوتی ندارم، من خبرش را در رسانه ها دیدم که قول داده بودند به بازیکنان که بدهی آن ها را بدهند. من قضاوتی ندارم، شاید باید واقعا این کار را می کردند.
پس به بازیکنان پرداخت شد اما به برانکو پرداخت نشد؟
احسنت.
اگر اشتباه است شما تصحیح کنید، پس زمان گرشاسبی هیچ پولی به ایشان پرداخت نشد تا آمدن ایراج عرب؟
همان مبلغ 300 هزار دلار با چند کارت بانکی ریالی که نمی دانم چه مبلغی بوده است. البته بعید می دانم بیشتر از 40-50 میلیون تومان بوده است.
پس پاداش و پول بازیکنان پرداخت شد اما بدهی برانکو پرداخت نشد تا گرشاسبی رفت و عرب آمد. و بعد؟
بله. و بعد می توان گفت از یازده ماه مطالباتی که آقای برانکو داشته بود، شش ماه به دور گرشاسبی و پنج ماهش خورد به دوره آقای عرب. به منزله یک کامیون خاور می ماند که شما بردارید یک بار سنگین روی آن بزنید و از بالای یک تپه به پایین بفرستیدش. بهترین راننده پایه یک دنیا هم نمی توان کامیون را نگه دارد. روی برانکو فشار بود و او در خفا اعتراض کرد. هیچ وقت در مصاحبه با رسانه ها و مطبوعات حرفی نزد. این ها را به من می گفت و می گفت که من اصلا دوست ندارم که این اخبار جایی درز پیدا کند. قول امروز و فردا به برانکو داده می شد اما این پول هرگز نمی رسد. ولی من خودم با برانکو صحبت می کردم و گفتم اگر می خواهی با پرسپولیس تمام کنی یا ادامه بدهی طوری برو که تیم را از الف به ب برسانی. وسط راه تیم را رها نکن. گفتم من هواداران پرسپولیس را می شناسم. خیلی بزرگوار هستند ولی کسی که یک دفعه کارشان را روی زمین بگذارد را هرگز نمی بخشند. لذا آن ها را از خودت دل چرکین نکن.
عرب در رفتن برانکو چقدر مقصر بود؟
عرب از طرف خود وزارت خانه آمد بود و کارمند آنجا بود. به نظر من کار زیادی از او بر نمی آمد. پنج ماه فقط مدیرعامل بود.
پس اگر بخواهیم تقسیم کنیم، بین گرشاسبی، طاهری و عرب، گرشاسبی بیشترین مطالبات را داشت؟
بله. در قراردادهایی هم که گذاشته شد هیچ کجا امضای عرب نیست و فقط امضای گرشاسبی است. نمی خواهم کسی را مقصر جلوه بدم. فقط شرایط را توضیح می دهم که تمام آن نیز نقل قول است. همه هم در رسانه ها قابل دسترس است و می توانید ببینید.
در همین رسانه ها گفته شد که برانکو با الاهلی عربستان تمام کرده بود. یعنی اگر پولش را هم می گرفت باز می رفت. شما در جریان هستید؟
برانکو مدام پیشنهاد داشت. فقط هم الاهلی نبود. الاهلی یکی از پیشنهاد ها بود. از تیم ملی کره جنوبی پیشنهاد داشت که من خودم شاهد بود. از تیم ملی ازبکستان پیشنهاد داشت. ازبک ها وحشتناک پیشنهاد می دادند. باورتان نمی شود. نمی دانید چقدر رویش فشار می آوردند. ظاهرا یک آقایی بود مثل آقای هدایتی خودمان فرد متمولی بود، آمده بود و می گفت که می خواهم همه رده های ملی ازبکستان را قهرمان آسیا کنم. دیوانه فوتبال بود. گفت که ما آمادگی این را داریم که دو میلیون و دویست هزار دلار یا یورو برای برانکو بپردازیم. دوساله هم برانکو را می خواستند که هم جام ملت ها را پوشش بدهد هم به جام جهانی بروند که برانکو گفت نه و من تحت قرارداد با پرسپولیس هستم. من تکذیب می کنم که برانکو با الاهلی تمام کرده بود.
حالا موضوع شکایت پیش آمده است. شما سال ها با برانکو هستید. خصوصیات برانکو را بیشتر از همه مردم ایران و شاید بهتر از خانواده او می شناسید. آیا راه حلی هست برای حل شدن این موضوع یا باید تا آخر پولش را بگیرد؟ چه فکر می کنید؟
من اولا چند نکته بگویم شاید هواداران ندانند. برانکو اصالتا بوسنیایی هست و کروات نیست. آن ها معروف هستند به روس های کله شق. بلاژوویچ هم بوسنیایی هست. همه کله شق هستند. که اول منطق را می گذارد پیش رو و بعد وقتی که به نتیجه رسید تصمیم می گیرد و پای تصمیمش می ماند و کوتاه هم نمی آید. تا جایی که اگر سرش هم برود کوتاه نمی آید.
چند وقت قبل مصاحبه کرده بود و گفته بود که پرسپولیسی ها می گویند که پول ندارد. اگر پول ندارند چطور رفتند بازیکن خارجی گرفتند. فکر می کنم این هم بیشتر او را جری کرد.
دقیقا. پیگیری می کند مسائل را. کدام عقلی حکم می کند که شما وقتی بدهی سنگین دارید، می روید زیر بار یک بدهی سنگین دیگر. پول دارید که این کار را انجام می دهید و اگر ندارید هم که خلاف عقلانیت است.
انصاری فرد می گفت که من با برانکو در حال توافق هستم. شما این را در جریان بودید؟ یک مسافرت قرار بود به قطر انجام شود و گویا برانکو چراغ سبز نشان داده بود که اگر بیایید و یک مقداری پرداخت شود، من کوتاه می آیم اما این سفر انجام نشد. شما در جریان بودید؟
بحث قطر را نه اما می دانم که دو نوبت مذاکره انجام شد. یک بار در استانبول بود که برانکو هزینه های وکیل خودش را پرداخت کرد و یک بار هم که از همینجا وکیلش به تهران آمد و مقالات کردند و کلید آپارتمانش نیز مانده بود که من گرفتم و تحویل پشتیبانی باشگاه دادم. سعی کردم واسطه بشوم و آتش ها را بخوابانم. ظاهرا آنجا به نتیجه نرسیده بودند. یعنی خیلی نزدیک به نتیجه رسیدن بودند اما ظاهرا یک فردی از بالا تصمیم می گیرد که بزند زیر میز.
فوتبالی ها او را می شناسند؟
کل ایران او را می شناسند. حالا من نمی خواهم اسم ببرم اما چیزی که من شنیدم امیدوارم حقیقت نداشته باشد. اما خیلی تصمیم بدی گرفت. حالا من نمی خواهم آن لغت زشت را به کار ببرم. چون تا آن جایی که آقای ذاکر و آقای امیر علی حسینی با وکیل برانکو کار را پیش برده بودند، برانکو حاضر شد که 60 درصد را کوتاه بیاید به شرطی که بقیه پولش پرداخت شود. آقای ذاکر پذیرفته بود و گفته بود که از این بهتر نمی شوددیگر اما اجازه بدهید که ما با تهران صحبت کنیم. با تهران صحبت می کنند و ظاهرا یک آقایی از بالا دست می گوید نه و ما فقط یک رضایت نامه به دست تو می دهیم و در ازایش تو از حق و حقوقت باید کامل بگذری. اما تمام نشد، در آبان ماه که همزمان شده بود با ناآرامی های ایران، برانکو تصادفا به زاگرب می رود. البته پس از جدایی از پرسپولیس با سفیر ایران در زاگرب آشنا می شود، البته برانکو همیشه با سفرا در تماس بوده. خلاصه برانکو یک روز در آبان به زاگرب می رود و به سفارت می رود و درخصوص مسائل مختلف صحبت می کنند و آقای سفیر در خصوص مذاکرات سوال می کند. برانکو می گوید که اتفاقی رخ نداده است که آقای سفیر پیشنهاد می کند یک بار هم من واسطه بشوم. خلاصه آقای سفیر موفق می شود که دو طرف اوراق خود را روی میز بگذارند، چون هر دو طرف مدعی بودند، باشگاه می گوید مبلغ کمتری باید پرداخت کند و طرف برانکو نیز می گفتند که مبلغ بیشتری طلبکار است. آقای سفیر لطف کردند و تعیین اعتبار کردند و در نهایت رسیدند به نزدیک 900 هزار یورو اما بازهم باشگاه این رقم را نداشت البته با لحن بسیار خوبی صحبت می کنند و مذاکره کنندگان بسیار خوبی بودند. می گویند اگر شما بازهم 40-50 درصد کوتاه بیایید می توانیم در اقساط پرداخت کنیم. چون در حال حاضر نمی توانیم و جایگاهی نداریم که نقدا پرداخت کنیم و دست مان بسته است که خب طبیعتاً برانکو روشش این است و می گوید که من بار اول فرصت می دهم، بار دهم هم فرصت می دهم اما دیگر آن فرصت قبلی تکرار نخواهد شد. برانکو می گوید حالا که به یک رقم رسیده ایم بخشی را نقد و بخشی را اقساط می توانید پرداخت کنیم که ظاهرا این اتفاق رخ نداد و فرصت از دست رفت.
سوالی که مطرح است این است که چرا برانکو اینقدر دستیار عوض می کرد؟
پانادیچ بالاخره مدت زیادی دستیار ایشان بوده است. از عربستان و امارات و در نهایت ایران. و واقعا هم دستیار خوب و باسوادی بود. به هر حال سنش داشت بالا می رفت و در دهه 40 سالگی خود بود و می گفت الان سرمربیگری را شروع نکنم، کی شروع کنم؟ یک نوع جاه طلبی داشت و از طرف دیگر هم واقعا پدرش ناخوش بود و با برانکو صحبت کرد و برانکو نیز گفت مانعی ندارد. می توانی بروی. به جای ایشان اقای چوک آمد و چون ایشان کارمند فدراسیون بود و مرخصی گرفته بود، دیگر نمی توانست مرخصی خود را تمدید کند و آقای شوکر به او هشدار داده بود و گفته بود بین پرسپولیس و فدراسیون انتخاب کن که ایشان برگشت به جایگاه اصلی خود تا برای تیم های پایه کرواسی کار کند. و در نهایت برادرش آمد که هر مسابقه به حرکت می ایستاد و من همیشه سر به سر برانکو می گذاشتم که هر وقت او را گذاشته ای، یا سه امتیار گرفتیم یا یک مرحله حذفی بالا رفته ایم.
با رضا چلنگر در مورد پشت پرده های فوتبال ایران حرف زدیم، فردا منتظر انتشارش باشید.