سلام خدمت دوستان عزیزتر از جان ♥♥♥
در این پست قصد دارم تعدادی از یادگاریهایی که از اجدادم بهم رسیده رو بهتون نشون بدم که البته فقط چند مورد در دسترس بودن و بقیه رو جای امنی گذاشتم
همچنین یه ماجرای کوتاه از جد بزرگم "ابراهیم"
پن : این پست جنبه نوستالژی و خاطرهای داره و بنده خواستم درباره اجدادم یه پست ماندگار بذارم
لطفا کامنت سیاسی نذارید ،،، هیچ حکومتی خوب و بد مطلق نیست
پس مراعات کنید
دمتون گرم ♥
★★★
اجداد بنده در منطقه ماهرو واقع در شهرستان الیگودرز ،،، عشایرنشین بودن و بنده ازشون چیزای زیادی به ارث بردم
البته نه فقط من بلکه تمام فامیلامون از اجدادمون چیزای زیادی به ارث بردیم
اونا اکثرا هرچی داشتن رو به فنا دادن و فقط چند قلم ازشون دارن ولی من بالای ۳۰ قلم دارم و حسابی بهشون میرسم
تو میراث فرهنگی هم به عنوان میراث خانوادگی ثبت شدن
✔ تیشه عتیقه از جنس برنج
به حکاکی روش دقت کنید
✔ قندان ورشو
✔ قندشکن عتیقه
روی تیغههاش ذرات الماس وجود داره بطوریکه میشه چاقو و قیچی رو باهاش تیز کرد
✔ خنجر از جنس جوهر به همراه غلاف که از سربازان قاجار غنیمت گرفته شده
✔ تپانچه باج گرفته شده از سربازان رضا شاه
✔ زیرسیگاری از جنس سنگ مرمر
از بزرگترا شنیدم که زمان قاجار و اوایل پهلوی ،،، مأمورا یهو میومدن و غارت میکردن و اینا هم مجبور بودن هرچی دارن بدن بهشون و شب هم یه گوسفند واسشون کباب کنن
مردم هم میترسیدن ازشون چون اسلحه و دشنه داشتن
پدرِ پدربزرگِ پدربزرگم ،،، اسمش " ابراهیم "بوده
آدم خیلی سرشناس و شجاعی بوده و سمت طایفه ما نمیومدن
جریان از این قراره که یه شب میان طایفه ما رو غارت کنن و همین جد بزرگ ما بهشون همه چی داده و گفته شب بمونید در خدمتتون باشیم
شب میان میگن باید واسمون زن بیارید
این جد ما هم میگه باشه شما برید داخل سیاهچادر تا بیارم واستون
بعدش میره اسحهشو(تفنگ سرپر) ورمیداره و میره سراغشون و اونا هم مشغول عیش و نوش بودن و یهو شوکه میشن
اینم اسلحههاشونو جمع میکنه و هرچی پول و باروت و ساچمه داشتن ازشون میگیره و همون شب بیرونشون میکنه و تو قوم بختیاری واسه هر اتفاق یه بیتی میگفتن یا اگه میخواستن به یه طایفه یا آدم طعنه بزنن ، یک الی سه تا بیت طنز بهش میبستن جوریکه طرف مقابل تا ابد دیگه اون بیت روش میمونه و واسه همین تو طوایف بختیاری همیشه میگن حواستون باشه کاری نکنید که بیت ببندن بهمون
واسه این جریان بیت زیر رو گفتن ⇩
آوِدی غارت وَری مأمورِ لیوه
جوعِت کَنی کِردی وِ گِوِ
معنی : اومدی غارت ببری سرباز دیوانه(بیعقل)
(غارت خیر سرت) لباستو کردی گیوه
بعد مدتی اون مأمورا واسه انتقام جویی میان ولی قاصد به جد ما خبر میده
اینم میره بالای یه تنگه یه جایی درست میکنه که اونا باید ازش بگذرن و با ۳تا اسلحه بهشون شلیک میکنه و اونایی که واردن میدونن تفنگ سرپر ، ساچمه رو پخش میکنه و نزدیک ۱۵نفر ازشون زخمی میشن و فرار میکنن و دیگه هرگز منطقه ما غارت نشد
از این منطقه بهشون شلیک کرده
اینم عکس جد بنده هست
هنوزم جایی که واسه شلیک درست کرده ، کاملا سالم مونده
امیدوارم این پست مورد پسند شما عزیزان قرارگرفته باشه و ممنون که وقت گذاشتید خوندید
زنده باد لر ♥
زنده باد بختیاری ♥
جاودانه باد نام تمام مبارزان با ظلم ♥
زنده باد ایران ♥