تأسیس اتحادیه هوادارن کل کشور
پیشنهاد
دلایل
منافع
اونایی که فکر میکنن، کیروش بخاطر اعتراض هوادار ان پرسپولیس یا.... برکنار شد یا تمدید نشد حضورش، واقعآ تجدید نظر لازم هستند. کیروش رفت چون تصمیم از بالا بود، مگر نظام ما بخاطر خواست مردم کاری کرده که برکناری کی روش، دومیش باشه. حالا یه جوی بین کیروش و برانکو ایجاد شد. مردم علیه کیروش شدن بعضاً، مقام تصمیم گیر موج سواری کرد و تامام. اینقدر هم به چشم هم نکوبید که کیروش رو فلان هوادار فراری داد. چون خواست هوادار حتی یک درصد هم اهمیت نداره اگرچه شاید مشابه خواست رؤسا بوده ولی دلیل کار نبوده.
کیروش باید میرفت چون بیکفایتی مدیران را مشخص میکرد. هر تصمیمی گرفت، درست از آب درآمد و این موضوع خاری در چشم مسوولان بود. از طرفی تصمیمات اصلی را از کانال کیروش تحمل نمیکردند. اکثر مربیان اذعان داشتند او کاربلد هست ولی به ارکان مدیریت ما توهین غیر مستقیم میکنه.
بابا من با سالها تجربه به جوانها میگم. نتنها کیروش، بلکه هر مربی خارحی که روشمند، مستقل و موفق و... عمل کنه، غیر مستقیم ضعیف بودن مدیریت ما رو به نمایش میذاره.
شما ببینید، حتی نخبگان کشور ما جایی در تصمیم گیری ندارند. کشور ما الزاما باید بدست افراد متوسط، مدیریت بشه. تا برخی ها، ضعفش ان، هویدا نشه. مثلا دختران خوشگل، کمتر میشه صمیمی ترین دوستش را از بین خوشگلا انتخاب کنن. تا همیشه مرکز توجه باشند.
نظام ما تمام فانوس ها را خاموش میکند تا شمع خودش، قابل رؤیت باشد.
تو رو خدا، بعضیا تون از حرفای هواداری سطح پایین دست بکشید. اگر میخواهید کشور، بزرگ بشه، اول خودمون باید بزرگ بشیم. اول خودمون باید عاقل بشیم. احساسمون رو در خدمت تصمیمات مون بذاریم، نه تصمیماتمون رو تحت فشار احساس بذاریم.
کتاب قدیمی شده ی، جامعه شناسی نخبه کشی نوشته دکتر رضا رو بخونید. هوادار میتونه از این جایگاه بدون تاثیر خارج بشه و با جریان سازی و فشار اجتماعی و... خودش را در تصمیم گیری ها، جا کند. باید با چنگ و دندان برای هر خواسته ای جنگید. نوزاد اگر گریه نکند، مادر متوجه شیر خواستن یا تعویض پوشک نمیشود. برای این هدف، ابتدا جنگ کودکانه هواداری رو به عرصه رسانه نیارید، کری خوب است ولی به هدف نتیجه گیری تیم. و در استادیوم.
اینجا باید یکدست بشیم و مطالبات مردم رو پیگیر شیم. و آن ساماندهی ریشه ای مدیریت ورزش، مطابق خواست هوادار. از جمله مهمترین آنها، خصوصی شدن واقعی باشگاه و کمک دولتی برای تدوین قانون حمایتی و.... تیم ها آخر سر الکی خصوصی خواهند شد. درست مثل مخابرات ایران که خصوصی شد ولی عملا سهامداران شرکت مخابرات، تماما دستگاههای دولتی هستند، فقط اسمشون شده، فها، شستا، سها، و سایر شرکتهای برادران عزیز سپاهی.
مگر همین تراکتور که دست سپاه بود و آجرلو و.... الان خصوصی شده. خیر، اکنون هم کاملا تحت نظر نیروهای اطلاعاتی هست و بوسیله این سیستم، کارهای امنیتی بین آذری ها و رفع مشکلات مدعیان تجزیه آذربایجان، انجام میشه. زنوزی، عنصر مورد اعتماد آنهاست فقط کراواتی فوکلی.
پرسپولیس و استقلال و... هم بهیچ عنوان خصوصی نمیشن. چون در تمام عرصه های سیاسی و اجتماعی و فرهنگی صاحب قدرت هست. شما ببینید. حتی تجارت و صنعت هم بطور واقعی خصوصی نمیشود. همین سهام عدالت که دارایی دولت است، درصد کوچکش بین مردم توزیع شد که آنهم به ثمن بخس دوباره پس خواهند گرفت. شب عالی متعتلی
لطفا موضوع حضور کیروش رو صرفا در محدوده چمن سبز نبینید و مدام دفاع اتوبوسی و.... را عنوان نکنید. موضوع کیروش و استرا ماچونی و برانکو و هرکس که موفق شده. فنی نبوده. اینجا یک سقفی تعریف شده در تمام زمینه های مختلف اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی و سیاسی و..... هر کس پایش را از گلیمش بیرون بگذارد. دمش را میچینند.
حتي علی پروین هم میدانست که از نفر اول، محبوبتر نباید باشد. پس هاشمی نسب رو دیپورت کرد. با دایی یا کریمی هم خیلی میونه خوبی نداشت، بجاش به قلیچ و ابراهیمی و زوبل و... پا میداد. حتی زوبل حرفاش رو بد ترجمه میکردند. نخبه کشهای کوته بین، اینطور مدیریت میکنند. تا جایی که نخبگان بروند.
ما 8 میلیون مهاجر داریم که در دنیا پخش شدن. که دستکم یک میلیونشون از نخبگان بودند. کسی که اوبر را مدیریت میکند یا فیروز نادری، امید کردستانی و مریم میرزا خانی و.... اگر ایران بودند نهایتا مدرس دانشگاه غیر انتفاعی بودند.
شما یک المپیادی پیدا کنید که مدیر دولتی باشد.
اینجا، ارزش آدم ها به چیزی مثل تقوا هست که متاسفانه قابل راستی آزمایی و اندازهگیری نیست. لذا چاپلوسان متملق، عابدان متظاهر و... به سرعت پلکان ترقی رو طی میکنند.
در همین فدراسیون، دبیرکل که بود؟ ابراهیم شکوری که فوتبالش زیر متوسط، تحصیلاتش نچندان عالی و رشته و دانشگاهی، غیر معتبر و.... دستکم سه وزیر وجود داشت که مدرک تحصیلی آنها جعلی از آب درآمد، مثل وزیر کشور احمدی نژاد و..... که سی سال مدیر سطح اول بودند با سواد کم. وزیر که شد، پایش را از گلیمش فرا نهاد. پس دمش را چیدند. در حالیکه میدانستند قبلا که معاون وزارت بود، همان مدرک را داشت ولی دستش را رو نمیکردند. همه چیز نظارت میشد.
ما ناچاریم، متوسط ها را انتخاب کنیم چون، آنها را میشود مدیریت کرد و تو سری زد و.. ولی کیروش اجازه اینکار را نمیداد، هیچ، بلکه یک سطح مدیریتی عالی را به نمایش گذاشت که مطلوب سایر مدیران متوسط نبود.