طرفداری- تعداد بازیکنان برابر است، ابعاد زمین همین طور و مدت زمانی که طول میکشد تا یک مسابقه به پایان برسد هم یکسان است. در حالی که مشابهتهای آشکار زیادی بین فوتبال مردان و زنان در بالاترین سطح وجود دارد، تفاوتهایی کلیدی هم به چشم میخورد. بنابراین آمارهای جمع آوری شده از لیگ برتر و سوپر لیگ زنان انگلیس طی سه سال اخیر را زیر و رو کردم تا به شش تفاوت آماری در فوتبال مردان و زنان برسم.
شوتها واحد سنجش هر تیم هجومی هستند و همچنین چیزهای زیادی در مورد میزان هیجان انگیز بودن یک مسابقه به ما میگویند. اجازه بدهید با حقیقت رو به رو شویم: مسابقهای که تعداد شوتهای بیشتری دارد، معمولا غیر قابل پیش بینی است و جذابیتهای بصری بیشتری نسبت به مسابقات با تعداد شوت کمتر دارد.
بر این اساس اگر صرفا آمارها را ملاک قرار دهیم، سوپر لیگ زنان جذابتر به نظر میرسد. یک تیم در سوپر لیگ زنان به طور متوسط بیشتر از یک تیم لیگ برتری شوت میزند، شوت در چارچوب دارد و مهمتر از همه اینکه بیشتر هم به گل میرسد.
سوپر لیگ زنان فرصتهای گلزنی بیشتری به همراه دارد
|
تعداد گل |
تعداد شوت |
درصد ضربات در چارچوب |
لیگ برتر |
2.7 |
25 |
34.5 درصد |
سوپر لیگ زنان |
3.1 |
26 |
38.8 درصد |
تمامی آمارها به ازای هر مسابقه و از فصل 18-2017 تا 20-2019 استخراج شدهاند
اگر بر مبنای xG کیفیت این فرصتها را بسنجیم، تفاوت چندانی وجود ندارد. میانگین xG به ازای هر شوت در هر دو لیگ 0.11 است و xG به ازای هر بازی در سوپر لیگ زنان (2.90) مقداری نسبت به لیگ برتر (2.72) بالاتر است.
اگر ملاک شما شوتها و گلها باشد، سوپر لیگ زنان حرفهای زیادی برای گفتن دارد.
- روشهای رایج شوتزنی در طول زمان
در حالی که تعداد شوتها میتواند در لیگ برتر و سوپر لیگ زنان متفاوت باشد، این دو لیگ در طول زمان روی یک چیز اشتراک دارند و آن کاهش تناسب شوتهای خارج از محوطه جریمه است.
میزان شوتهای خارج از محوطه جریمه در هر دو لیگ رو به کاهش است
رنگ قرمز شوتهای لیگ برتر و رنگ آبی شوتهای سوپر لیگ زنان را نشان میدهد
در فصل جاری لیگ برتر فقط 23.8 درصد از شوتها خارج از محوطه بود
در حالی که پی بردن به دلیل اصلی این اتفاق دشوار به نظر میرسد، شاید بتوان آن را به هیاهوی تحلیلهای فوتبال مرتبط دانست. شاید مربیان در مورد این که شوتهای از راه دور خیلی اوقات بی جهت مالکیت توپ تیم را هدر میدهند، به توافق رسیده باشند. با این وجود میتوانیم ببینیم که در فوتبال زنان هنوز هم نسبت به فوتبال مردان شوتهای بیشتری از خارج محوطه جریمه زده میشود.
تحلیلگران شاغل در هر دو لیگ به مجموعههای آماری مشابهای دسترسی دارند و برای مثال موسسه آماری StatsBomb برای نزدیک کردن بار فنی لیگ زنان و مردان به یکدیگر، پلتفرم خود را به صورت رایگان در اختیار تیمهای سوپر لیگ زنان قرار داده است.
این طور نیست که تیمهای زنان در بالاترین سطح فقط در صورتی به استفاده از آمارها علاقه دارند که این اطلاعات به صورت رایگان در اختیارشان قرار گرفته باشد. تیم ملی زنان امریکا یکی از تیمهای پیشرو در امر استفاده از آمارها محسوب میشود و جیل الیس (سرمربی پیشین آنها) اتکای بسیاری به تیم آنالیزورهای خود برای کسب قهرمانیهای پیاپی در جام جهانی داشت.
وقتی صحبت از تفاوت فوتبال زنان و مردان باشد، این باور وجود دارد که گلهایی که با ضربات سر به ثمر میرسند در فوتبال زنان خیلی نسبت به فوتبال مردان کمیابتر هستند. به طرز جالبی، آمارها چیز دیگری به ما میگویند.
در طول سه فصل اخیر، ما در لیگ برتر شاهد ضربات سر بیشتری به سمت دروازهها بودیم (3.7 در برابر 3.3) ولی سوپر لیگ زنان مقداری در گل کردن این ضربات موفقتر عمل کرده است (13 درصد در برابر 12 درصد) تا بدین ترتیب به طور میانگین هر مسابقه از این دو لیگ، 0.44 گل با ضربه سر به همراه داشته باشد.
این آمار مربوط به سه فصل اخیر بود اما اگر در سطح فصل به فصل به آمارها نگاه کنیم، شمار گلهای با ضربات سر در سوپر لیگ زنان به طور میانگین در هر مسابقه سال به سال افزایش پیدا کرده است، در حالی که این ارقام در لیگ برتر روند کاهشی در پیش گرفتهاند. در حالی که شاید این نزول به خاطر نمونههای کمتری باشد که در پی تعطیلی مسابقات به دلیل کووید 19 داشتهایم، حداقل برای مدتی میتوانیم افسانه «دست بالاتر مردان برای زدن گلهای با ضربات سر» را تکذیب کنیم.
افسانه دیگری در مورد فوتبال زنان که باید انکار شود، به ثمر رسیدن گلهای کمتری از روی ضربات ایستگاهی مستقیم است. در حالی که این باور طی سه فصل اخیر درست بوده است (20 گل در سوپر لیگ زنان در مقایسه با 55 گل در لیگ برتر) باید این را در نظر داشته باشیم که شمار مسابقات این دو لیگ به طور فاحشی با هم متفاوت است.
اگر این را در نظر قرار بدهیم، میبینیم که به ازای هر 14.4 بازی در سوپر لیگ زنان باید انتظار یک گل از ضربه ایستگاهی مستقیم را داشته باشیم. این آمار در لیگ برتر یک گل به ازای هر 19.1 مسابقه است، یعنی اندکی کمتر از پنج بازی اختلاف.
فقط شمار گلهای به ثمر رسیده از روی ضربات ایستگاهی بر خلاف باور عموم نیست؛ در سوپر لیگ زنان ضربات ایستگاهی از فاصله نزدیک، بیشتر از لیگ برتر به قصد باز کردن دروازه حریف استفاده میشود تا ارسال پاس یا سانتر.
سمت راست تصویر به سوپر لیگ زنان اشاره دارد و سمت چپ به لیگ برتر
همان طور که میبینید در فضای مشخص شده، زنان بیشتر از مردان ضربات ایستگاهی را شوت میکنند.
در سوپر لیگ زنان به طور میانگین 6 مورد از هر 10 ضربه آزاد در نواحی مشخص شده، شوتی به سمت دروازه حریف است.
بنابراین اگرچه در سوپر لیگ زنان شاهد شوتها و گلهای بیشتری از روی ضربات ایستگاهی هستیم، نرخ تبدیل این فرصتها به گل با هم متفاوت است (اما همان طور که جدول زیر نشان میدهد، تفاوتها بسیار ناچیز است).
شانس گل شدن ضربات ایستگاهی مستقیم در لیگ برتر اندکی بالاتر است
|
شوت به ازای هر بازی |
گل به ازای هر بازی |
نرخ گلزنی |
لیگ برتر |
0.59 |
0.5 |
8.8 درصد |
سوپر لیگ زنان |
0.83 |
0.7 |
8.4 درصد |
در حالی که این معیار تمامی ضربات ایستگاهی را به یک چشم میبیند، بر طبق xG ضربات ایستگاهی در لیگ برتر کمتر از حد انتظار و در سوپر لیگ زنان بیش از حد انتظار تبدیل به گل شدهاند. البته بر طبق نمونههای کمی که از ضربات ایستگاهی در یک فصل داریم، به نظر میرسد مهارت عده کمی از بازیکنان در این زمینه تاثیر گذار بوده باشد.
برای مثال تیم مردان واتفورد را در نظر بگیرید که طی سه فصل اخیر از 27 تلاش، حتی یک گل هم از روی ضربات ایستگاهی مستقیم نداشته است. بر طبق xG آنها باید از این ضربات به حدود 3 گل دست پیدا میکردند. گمان میرود اگر فصلهای دیگری را بررسی کنیم، به نتایج کاملا متفاوتی خواهیم رسید چرا که شاید در آن دوران تیمی مثل واتفورد یک ضربه ایستگاهیزن ماهری داشت.
اما فعلا تمرکز ما روی سه فصل اخیر است و در این بازه دختران بهتر از پسران عمل کردهاند. افسانه موجود انکار شد.
جدای از شوتزنی، لیگ برتر و سوپر لیگ زنان در امر ارسال پاس مشابهتهایی با هم دارند. سوپر لیگ زنان به طور متوسط شاهد تلاشهای بیشتری برای ارسال پاسهای بلند بوده است و در مقایسه با لیگ برتر، نسبت بیشتری از پاسهای آنها بیش از 29 متر را پیموده است. اما هر دو لیگ در هر دو زمینه یاد شده، طی سالیان اخیر با کاهش مواجه شدهاند.
محور افقی: سهم پاسهای بلند از کل پاسها / محور عمودی: میانگین مسافت هر پاس
هر دو لیگ گرایش بیشتری به پاسهای کوتاه پیدا کردهاند
ظاهرا فوتبال مالکانه در هر دو طرف رواج پیدا میکند. حداقل وقتی میانگین آمارهای تیمها را در نظر میگیریم این طور به نظر میرسد اما این فقط یکی از برداشتهای ما از ارقام است.
نگاهی به میانگین مالکیت توپ تیمها در این دو لیگ بیاندازید. میبینید که هر دو لیگ از الگوهای مشابهی پیروی میکنند.
تیمهای هر لیگ، چقدر توپ را در اختیار دارند؟
بر اساس میزان مالکیت تیمهای لیگ برتری و سوپر لیگ زنان طی سه فصل اخیر
تیمهایی که با مالکیت بالا بازی میکنند، در هر کدام از این لیگها مشابه هستند (منچسترسیتی و تیم زنان آرسنال) در حالی که آنهایی که کمتر به مالکیت توپ اهمیت میدهند هم شبیه هم هستند (تیم زنان یوول و کادریف و نیوکاسل).
آخرین ملاک ما هم به یکی از ضربات شروع مجدد دیگر بر میگردد: مسافت ضربات دروازه. در حالی که دروازهبانهای لیگ برتر نسبت به همتایان خود در سوپر لیگ زنان توپ را به مسافت دورتری میفرستند، این فقط به شاخصههای فیزیکی این دو جنس بر نمیگردد. فوتبال زنان اغلب در ورزشگاههای کوچکتر برگزار میشود، جایی که فضا بازتر است و در نتیجه وزش باد بیشتر میتواند بر ضربات تاثیر گذار باشد.
تلفیق تاثیر قوای جسمانی و فاکتور محیط طبیعی نشان میدهد که ضربات دروازه بزرگترین تفاوت تاکتیکی این دو لیگ را شکل میدهند. ضربات دروازه کوتاهتر یعنی مهاجمانی که دروازهبان تیم آنها به توپ ضربه میزند باید عقبتر بیایند و این علاوه بر جلو آمدن خط دفاعی حریف، باعث میشود فضای کمتری برای تصاحب توپ موجود باشد. در این شرایط بازیسازی در شرایط کنترل شدهتری صورت نمیگیرد، بلکه شاهد جمع شدن فشردهتر بازیکنان کنار هم خواهیم بود.
به خاطر این عوامل، میبینیم که از قوانین جدید ضربات دروازه در سوپر لیگ زنان استقبال بیشتری صورت میگیرد چرا که اجازه میدهد دروازهبان درون محوطه هجده قدم توپ را به یار خودی که تحت فشار قرار ندارد، برساند. در حالی که در لیگ برتر فقط 24 درصد ضربات دروازه کوتاه و به مقصد محوطه جریمه خودی زده شدند، در سوپر لیگ زنان حدود یک سوم (29 درصد) از کل ضربات دروازه به محوطه جریمه خودی ختم شده است.
البته ارسال پاس کوتاه در محوطه جریمه خودی، تنها راه بازیسازی از عقب زمین نیست. وقتی به ضربات دروازهای که به مقصد یک سوم دفاعی خودی زده شدند نگاه میکنیم، گرایش بیشتری نسبت به این موضوع در فصل جاری سوپر لیگ زنان میبینیم. نمودار زیر دو عامل یاد شده را در کنار هم میگذارد و تفاوت دو لیگ را در فصل 20-2019 میسنجد:
تفاوت ضربات دروازه در دو لیگ که بر اساس اجرای قوانین جدید در فصل 20-2019 معین شده است
محور افقی: میزان ضربات دروازهای که به محوطه جریمه خودی ختم شدند
محور عمودی: میزان ضربات دروازهای که به یک سوم دفاعی خودی ختم شدند
یکی از تحلیلگران تیم ملی زنان میگوید این قانون جدید، به کلی نحوه پرس تیمها را دگرگون کرده است: آنها پرس را از جلوتر آغاز میکنند تا یا حریف را به ارسال توپ بلند وادار کنند و یا آنها را به دام پرس خود بیاندازند. این روش عقلانی هم به نظر میرسد؛ هر چه نزدیکتر به دروازه حریف توپ را پس بگیرید، موقعیتهای با کیفیتتری به دست خواهید آورد. همچنین وادار کردن حریف به ارسال توپ بلند به این معنی است که تیم پرس کننده شانس بیشتری برای پس گرفتن سریعتر توپ خواهد داشت.