مطلب ارسالی کاربران
مادر من
این همسایه روبروییمون تازه اومدن دخترش ویالون می زنه
بعد خیلی خون گرمن دیشب مارو دعوت کردن واسه شام
من پاشدم بیام زن همسایمون گفت اقا علی کجا ؟؟ نشسته بودین حالا
یه نگاه عشقولانه به دختره کردم گفتم الان وقت تمرین پیانومه باید برم
بعد مامانم نه گذاشت نه برداشت گفت : امیر تو پیانوت کجا بود چرا دروغ می گی ؟؟؟ این امیر ما از بچگی با دبه سرکه تنبک می زنه خودشم می رقصه :)))) یه دبه بیارید ببینید چیکار میکنه
اصن کمرم شکست
جوری شده بود ک دختره تا منو نگا می کرد از خنده 3 تا باد معده در میکرد :(