من همیشه به حیوانات حسادت می کنم چون آنها مجبور نیستند کار کنند.
تنها کاری که حیوانات باید انجام دهند این است که زنده بمانند، اما انسان ها هرگز این تجمل را ندارند که فقط زندگی کنند. قبلاً برای حیوانات در باغ وحش احساس بدی داشتم، اما با گذشت زمان نظرم تغییر کرد. اگر می توانستم انتخاب کنم، ای کاش به عنوان یک حیوان خانگی یا حیوان در یک باغ وحش به دنیا می آمدم. سرپناه و غذای رایگان هر روز، چه چیزی بیشتر می توانم بخواهم؟
انسان ها به باهوش ترین حیواناتی هستند که بر روی زمین حکومت می کنند به خود می بالند، اما برای چه؟ انسان ها تمدن ها را توسعه دادند و همه چیزهای شیک را اختراع کردند، از جمله مفهوم پول، کشورها، قوانین، و ارزش ها و بسیاری موارد دیگر، اما این اختراعات در واقع انسان ها را شادتر و زندگی ما را آسان تر نکردند.
از آنجایی که اساساً همه چیزهایی که ما می بینیم اختراع شده اند، زندگی به معنای واقعی کلمه یک بازی است که همه مجبور به انجام آن هستند.
اما من هرگز برای این ثبت نام نکردم! انسان بودن بسیار طاقت فرسا است، و من شروع به فکر می کنم که پول بدترین اختراع تمام دوران است.
من ترجیح می‌دهم در دوران ماقبل تاریخ زندگی کنم که تنها کاری که باید انجام می‌دادم این است که به دنبال غذا بگردم، آب پیدا کنم، از دست جانوران پنهان شوم و فرار کنم و در بیست سالگی بمیرم. نیازی نیست به همه مسائل پیچیده مانند آینده فکر کنم یا اینکه چقدر پول برای بازنشستگی باید به دست بیاورم. به سادگی نیازی به فکر کردن نیست، فقط نیاز به عمل بر اساس غرایز برای زنده ماندن وجود دارد.
تنها کاری که می‌خواهم انجام دهم این است که مانند یک حیوان زندگی کنم، اما بدترین شانس را داشتم که به عنوان یک انسان متولد شوم.
چقدر غمگین
