طرفداری- رقابت میان بنفیکا و پورتو شامل ابعاد زیادی است. رقابت آنها، رقابت میان شمال و جنوب، سرمایهدارها و افراد عادی و شهر پرزرق و برق برابر شهر نسبتا مهجور است. پورتو و بنفیکا مجموعا 65 بار فاتح لیگ پرتغال شدهاند. در کشور ده میلیون نفری پرتغال، بنفیکا مدعی است که شش میلیون هوادار دارد و چنین ادعایی، این تصور که باشگاه بنفیکا قدرتمندترین موسسه کشور پرتغال است را در ذهن ما پررنگتر میکند. طرفداران سایر باشگاههای پرتغال، بنفیکا را همچون یک اختاپوس فرض میکنند که تاثیرات آن بر جامعه پرتغال سایه افکنده است. وقتی از مارکِش، مدیر روابط عمومی پورتو در پاسخ به این که آیا احتمال پس فرستادن ایمیلهای دریافتی را بررسی کرده یا نه، خندید و گفت نه، این یک جنگ است.
مارکِش در تلویزیون باشگاه پورتو، برنامه داشت و ایمیلهای بنفیکا را در برنامه زنده خواند. او از خواندن شایعات و مطالب زرد خودداری کرد و تمرکز او روی نشان دادن مدارک تلاشهای بنفیکا برای کنترل کردن لیگ پرتغال بود. در یک صحنه، مارکش نشستهای خصوصی مفسران بنفیکا در تلویزیون پرتغال را منتشر کرد. در صحنهای دیگر، مارکش ایمیلی را که مربوط به گروه "کشیشها" را منتشر کرد. کشیشها گروهی متشکل از هشت داوری بودند که در صحنههای سرنوشتساز به سود بنفیکا سوت میزدند. در پایان این ایمیل، ذکر شده بود "حالا همه چیز را پاک کنید". یک پروژه پاورپوینت نیز از ژوئن 2012 وجود داشت که در آن مقامات بنفیکا از برنامهای پنج ساله برای تسلط بر عوامل بیرونی و افزایش قدرت باشگاه از طریق سیاستمداران پرتغالی، خبرنگاران و سیستم قضایی رونمایی کرده بودند. مارکش حالا این اسناد محرمانه را در اختیار عموم گذاشته بود. او میگفت این عادلانه نیست، این رقابت عادلانه نیست.
در ابتدای ژوئن، مارکش ایمیلهای بنفیکا را به پلیس پرتغال تحویل داد. او با خود فکر کرده بود که آنها از طریقی با فوتبال لیکس ارتباط داشتهاند، منبعی که خود را یک هوادار پورتو میداند اما مخالف رییس این باشگاه است. در عصر دوازدهم جولای مارکش از منبعی به نام Tutanota ایمیلی با چهار ضمیمه دریافت کرد که در آن قرارداد معامله باشگاه بنفیکا جهت دور زدن مالیات برای استادیومش در لیسبون قرار داشت. مارکش دیگر از آن منبع ایمیلی دریافت نکرد.
در نوزدهم اکتبر، پلیس پرتغال به استادیوم دا لوز، استادیوم بنفیکا در شمال لیسبون یورش برد. شش هفته بعد، افشای اسناد دوباره انجام شد. این بار منبع، ایمیلهای باشگاه بنفیکا را بدون هیچگونه ویرایشی در یک وبلاگ به نام بازار بنفیکا منتشر میکرد. مارکش به من گفت چیزهای خیلی کثیفی جریان دارد. ایمیلها شامل اسناد پزشکی و مکالمات میان مقامات باشگاه و همسرانشان، قراردادهای بازیکنان، گزارشهای تاکتیکی و مسائل مالی باشگاه بود. یک مقام ارشد بنفیکا افشای چنین اسنادی را مشابه با یک حمله تروریستی دانست. او گفت: " نمیدانیم از کجا و چه زمانی این اسناد درز میکند و نمیدانیم دفعه بعد با چه سلاحی به ما حمله خواهد شد. ما هیچ چیز در این باره نمیدانیم." پلیس پرتغال در ابتدای سال 2018 دو بار به دفتر باشگاه بنفیکا یورش برد و پائولو گونسالوس، مدیر دپارتمان حقوقی بنفیکا به ظن رشوه به سه مقام قضایی دستگیر شد.
رسوایی باشگاه بنفیکا، بزرگترین رسوایی دهههای اخیر فوتبال پرتغال بوده و دشمنی میان پورتو و بنفیکا به این وسیله به ابعاد بزرگتر و گستردهتری رسید. بنفیکا در حال حاضر به دنبال محکوم کردن باشگاه پورتو و گرفتن خسارتی 17 میلیون یورویی است. وقتی مارکش مرا در هتل محل اقامتم در پورتو پیاده کرد، تلفنش را به من نشان داد. مارکش هرروز هزاران پیام تهدید آمیز از سوی هواداران بنفیکا دریافت میکرد که او را به مرگ تهدید میکردند. او گفت آن برنامه زندگی مرا تغییر داد و حالا اصلا نمیتوانم به جنوب پرتغال بروم.
پس از افشای اسناد مربوط به بنفیکا، دادستانی پرتغال به بررسی سایر جرایم مربوط به ورزش در این کشور پرداخت. این بررسیها شامل شایت شرکت دوین علیه آرتم لوبوزوف که دو سال مسکوت مانده بود هم شد. یک دست نوشته در پروندههای پلیس پرتغال به تاریخ 27 آوریل 2018 نشان میداد شکایت شرکت دوین در کنار ادعای هک شدن ایمیلهای اسپورتینگ لیسبون در اولین روزهای کار فوتبال لیکس در پاییز 2015 مورد بررسی قرار گرفته و مظنون شناسایی شده است. این دست نوشته به دست روی پینتو رسید.
در همان زمان، اشپیگل آماده انتشار دومین موج مقالات فوتبال لیکس بود. در ابتدای سال 2018 روی پینتو، هاردهای بیشتری را در اختیار بوشمن قرار داد که شامل بیش از هفتاد میلیون سند در دیتابیس اینتلا میشد. تیم حاضر در گراتراوم آلمان تصمیم گرفت دو داستان مربوط به خبرنگاران فوتبالی که سالها مسکوت مانده بود را دنبال کنند. اولین داستان درباره این بود که چگونه ولخرجترین باشگاههای اروپایی یعنی پاری سن ژرمن- که حمایت دولت قطر را پشت خود میدید- و منچسترسیتی که مالکش شیخ منصور بن زاید آل نهیان، عضو خانواده سلطنتی ابوظبی امارات است، توانستهاند با قوانین مربوط به هزینه کردن در ورزش مبارزهکنند. از سال 2013 قوانینی موسوم به فیرپلی مالی، باشگاههای اروپایی را مجبور کرد تا درآمد و هزینه خود را به حد متعادلی برسانند، به این شکل که مخارج باشگاه نباید از درآمد آنها بیشتر شود اما برای سالها، تیمهایی که ثروتمندترین مالکان را داشتند، ظاهرا از قراردادهای اسپانسرینگ بیش از حد سخاوتمندانهای که بسته بودند سود میبردند و این قراردادهای اسپانسرینگ و توافقنامههای بازاریابی به تیمهای ثروتمند کمک کرد تا تراز مالی خود را حفظ کنند.
دادههای فوتبال لیکس نشان میدهد که در تابستان 2012 پاری سن ژرمن یک قرارداد اسپانسری پنج صفحهای با وزارت گردشگری قطر به ارزش یک میلیارد یورو به امضا رساند. یک بررسی محاسبهای یوفا بعدا نشان داد که ارزش درست این قرارداد، حدود 15 میلیون یورو بوده است. ایمیلهای درون باشگاه منچسترسیتی نیز نشان میداد مقامات باشگاه منچسترسیتی قراردادهای موجود را دستکاری کردهاند و در واقع منابع مالی آنها از شرکت هلدینگ شیخ منصور در ابوظبی تامین میشود. در بهار 2013، خورخه چومیاس، رییس بخش مالی منچسترسیتی به سایمون پیرس، یکی از مدیران باشگاه ایمیل زد تا برای تغییر سری دیگری از قراردادها، اوکی بدهد. تا قوانین مالی یوفا را دور بزنند. پیرس جواب داد: "البته، میتوانیم کاری را که میخواهیم را انجام دهیم". منچسترسیتی بعدا تمام ادعاهایی که فوتبال لیکس مطرح کرده بود را قاطعانه تکذیب کرد و گفت این تلاشی برنامهریزی شده برای ضربه زدن به اعتبار باشگاه منچسترسیتی است.
اشپیگل داستان دیگری را نیز پیگیری کرد که این داستان مربوط به برنامه بلند مدت بزرگترین باشگاههای اروپا برای ترک لیگ داخلی خودشان و تشکیل یک لیگ قارهای مشابه لیگ NFL آمریکا بود. این ایده، سوپرلیگ اروپا نام داشت که طرح این ایده از دهه 80 قرن بیستم کلید خورده بود. از نظر منطقی چنین طرحی فقط برای تیمهای بزرگ اروپا که بر بازارهای داخلی خود مسلط بودند، مفید بود و این طرح میتوانست خط پایانی برای سودهای تجاری تیمهای کشورهای دیگری باشد. با جستجوی ایمیلهای مقامات ارشد تیمهای بزرگ اروپا، خبرنگاران اشپیگل جزییات مباحث در خصوص تشکیل سوپرلیگ اروپا در ابتدای سال 2016 را دریافتند. در فوریه 2016 مشخص شد بایرن مونیخ، موفقترین تیم تاریخ فوتبال آلمان کارهای اولیه برای جدا شدن از بوندس لیگا را انجام داد. طی چند ماه بعد، مدیران اجرایی هفت باشگاه بزرگ فوتبال اروپا متشکل از بارسلونا، یوونتوس، منچستریونایتد و میلان دو بار با یکدیگر دیدار کردند تا در خصوص فرمتهای احتمالی برگزاری و شروع مسابقات سوپرلیگ بحث کنند. مدیر یک باشگاه که در این ماجراها دخیل بود به من گفت این یک طرح برای مذاکره بوده و این مسئله تشکیل سوپرلیگ اروپا بر کسی پوشیده نبوده است. وقتی از او پرسیدم که آیا روزی خواهد رسید که برگزاری سوپرلیگ اروپا اجتنابناپذیر شود؟ او پاسخ داد: "در مقطعی مشخص بله. باید مراقب باشید."
در تابستان 2018، اتهام تجاوز کریستیانو رونالدو به مسئلهای بسیار داغ و فراگیر تبدیل شد که کاترین مایورگا با گزارشهای گستردهای از تعرضهای جنسی صورت گرفته توسط افراد پرنفوذ و قدرتمند چون کوین اسپیسی، تشویق شد تا از کریستیانو رونالدو شکایت کند و در این راه وکیل جدیدی به نام لس استوال استخدام کرد. او که از طریق آدرس ایمیل ناشناس به پینتو ایمیل زده بود، درخواست مدارک بیشتری کرد. پینتو، نسخههای متعددی از یک دست نوشته 27 صفحهای از یک مصاحبه کریستیانو رونالدو را رونمایی کرد که در آن نام رونالدو، ایکس ذکر شده بود. در همان دست نوشته، نام مایورگا، خانم سی ذکر شده بود.
ایکس: او گفت که نمیخواست آن کار را انجام دهد اما خودش را در اختیار قرار داد. کل آن زمان خیلی سخت گذشت. به سویش رفتم و خیلی سریع گذشت. شاید وقتی که او را گرفتم، جای کبودیهایی روی بدنش به وجود آمد. او نمیخواست با من رابطه جنسی برقرار کند و به جایش با دست مرا ارضا کرد. دقیقا نمیدانم او حین ارضا کردن من چه چیزهایی گفت اما همچنان میگفت نه این کار را نکن، من مثل بقیه نیستم. بعد از اتمام کار، عذرخواهی کردم.
آیا خانم سی صدایش را بالا نبرد یا جیغ نزد؟
ایکس: او میگفت نه و چندین بار کار را متوقف کرد.
ادامه دارد...