((او همه چیز دارد تعادل ، تکنیک ، کنترل توپ ، توانایی دریبل و پشت سر گذاشتن بازیکنان.تمام کنندگی مارکو به گونه ایست که انگار او هیچ موقعیتی را از دست نمیدهد.او در راه تبدیل شدن به یکی از بهترین بازیکنان دنیا قرار دارد و من معتقدم او همین الان هم یک ابرستاره است...))
تری گیبسون _ کارشناس اسکای
قدم بردار به نام گوهر آینده در وجودت...
به نام توانایی ات که تو را به سمت بالاترین ها می کشاند...
به یاد اشک ها و لبخند هایت
با خاطره ی روز آغاز
وقتی مردم اسپانیا ، نظاره گر پسری مایورکایی با پیراهن قرمز در زمین فوتبال بودند
آن موقع بود که خورشید درونت ، در ایبرو استار شروع به درخشیدن کرد
و نور قلبت ، تا برنابئو پیش رفت
چشمان ماتادور ها ، خیره ی وجودت شد
و پادشاه اروپا ، پس از ۲ سال دوری از معبد عشق
شماره ی ۲۸ را از گنجه اش بیرون آورد
تا با جادوی پایت ، سرنوشتش را بنویسی...
همیشه سخت ترین قدم ، اولین قدم است
اما تو فلسفه را نقض کردی
گلر هایی که در هر رقابت روبروی تو ، اولین بودند ، هیچکدام از تیغ برنده ی پاهایت در امان نماندند
در سوپر کاپ اروپا ، آتش ساق پایت ، دامن گیر سویا شد
و این ، تنها اولین تو با شماره ی ۲۸ بود
شماره ی ۲۰ خسه رودریگز ، ستاره ای که خیلی زود خاموش شد ، به دست تو رسید
تا تاریخش را عوض کنی....
اولینِ لالیگایی ات مقابل سوسیداد چ رقم خورد
با چیپ نرم و تماشایی بالای سر رولی
و غوغای مادریدیسمو که نامت را فریاد میزد
اولین تجربه ی لیگ قهرمانان اروپا
لژیا ورشو در برابر مدافع قهرمانی
اولین شادی گلت در عرصه ی قاره ی سبز
و چه زود این مرحله ی گروهی ، به فینال رسید
کلید طلایی زین الدین زیدان شدی
و قفل دروازه ی بانوی پیر را برای بار چهارم گشودی
رقص پاهایت روی چمن های کاردیف ، به آغوش برادر ختم شد
و مدال قهرمانی روی سینه ات درخشیدن گرفت ....
سوپر کاپ اسپانیا ، روی دور ال کلاسیکو افتاد
و چه فرصتی از این بهتر برای یک معارفه ی پر زرق و برق ؟
با اخراج رونالدو در نیمه ی دوم ، طرفداران بلوگرانا برای از دست رفتن مهره ی طلایی رئال پایکوبی میکردند
غافل از اینکه دروازه های آبی و اناری ها قرار بود قاتل جدیدی را بشناسند....
تیرک های نیوکمپ ، شاهد پرواز گلر آلمانی خود بودند
اما دستکش های ترشتگن ،هیچ گاه لذت لمس رعد ساقت را پیدا نکردند
و این حسرت ، در برنابئو تصدیق یافت
جایی که در دقیقه ی ۳ ، شلیک ماورایی ات ، واسطه ی بوسه ی توپ به تور های سانتیاگو شد
جایی که جانت را پشت توپ گذاشتی
و با عصاره ی وجودت ، نامت را روی دیوار های سفید مادرید انگاشتی.....
و این اولین ها ، نوید ستاره ای نو ظهور در دل رئال می داد
ستاره ای که کم کم در بین دیگر بزرگان تیم ، به دنبال یافتن راه خود بود
ولی افسوس که ریشه های غروب کریستیانو و زیزو ، گلویت را گرفت
و از تو بتی ساختند غافل از آنکه هنوز آماده ی قبول این مسئولیت نبودی
و نتیجه ی این بار سنگین ، یک سال بیش از حد معمولی بود
آنقدر معمولی که زمزمه های خروجت از معبد عشق ، روزنامه ها را پر کرد
اما ((داروی مورد نیازِ)) تو ، برگشته بود
و نگذاشت که پروازت را در آسمانی غیر از مادرید ادامه دهی
و تصمیم راسخ تو برای جبران این لطف ، از همان بازی های پیش فصل شروع شد
و جلوی آرسنالِ امری به اوج خود رسید
جایی که بعنوان یک یار تعویضی به زمین آمدی
و همان بدو ورود ، طنینِ لرزشِ تیرکِ دروازه ی آرسنال ، آمدنت را جار زد
و ارمغانِ بودنت ، به بار نشستن ۲ گل با هنرنمایی تو بود
جرقه ی ساق هایت ، فدکس فیلد را روشن کرد
غافل از اینکه در سرنوشتت ، یک روزِ تاریک وجود داشت.....
و همزمان با زانو زدنت روی چمن ها ، قلبمان از حرکت ایستاد...
سوسوی امیدمان با تماشای لغزش اشک هایت روی گونه ، خاموش شد
و آینده ات ، زیر مشت هایت له شد و شکست
امتداد صورت خیست روی برانکارد ، با ختم شدن به روزنامه ها تکانمان داد
((فصل برای آسنسیو در پیش فصل تمام شد))...
پارگی رباط صلیبی ، میتواند هر بازیکنی را از پا در آورد
ولی ما به تو ایمان داریم
به این که برمیخیزی و تکه های شکسته شده ی رؤیاهایت را ترمیم میکنی
به اینکه بدون توقف راه بزرگان را ادامه میدهی
به اینکه بر می گردی...
آری ، قدم بردار
به یاد مراسم معارفه ات قدم بردار
برای مادریدیسمو ها قدم بردار
به همه نشان بده که تسلیم نمی شوی
ما همه ی دعاهایمان را پشت سرت روانه کرده ایم تا تو را به جلو سوق دهند
بال های شکسته ات را باز کن برای ادامه ی مسیرت در درون ناشناخته ها
و نشان بده که این ، پایانِ آغازِ تو نبوده و نیست
بلکه شروعی دوباره است
شروعی که امتدادش تا ایفل خواهد رفت
و ثمره ی تلاش هایت را به دست قاصدک های تاریخ خواهد سپرد...
تولدت مبارک مارکو💖