صدای گوز پسر عمانیچند تا چیز منو میترسونه.از این که وال بازیکن ها رو به شدت گشاد بار آورده، تمرینات سبک و استراحت زیاد که نتیجش دوندگی کم و بریدن بازیکن ها و بی حال بودن.فوق العاده ضعیف بازی کردن در بازی های خارج از خانه.و عقب نشستن تیم در بسیاری از دقایق بازی.چیزی که به هیچ عنوان شباهتی به بارسلونا نداره.بارسلونایی که به فوتبال مالکانه،جذاب،شناور،شاداب و به همراه دوندگی و پرس و زدن گل های زیاد میشناختیم رو به یک تیم به شدت کسل کننده،بی حال و کاملا بدون نشاط تبدیل کرد.ما میگیم کامبک هم خوردی اشکال نداره اما لااقل بازی کن و کامبک بخور.نه اینکه کل بازی تو قوطی باشیم و خارج از خانه در مقابل تیم های ته جدول لالیگا هم به مشکل بخوریم.این روحیه و ترس از تکرار چنین اتفاقات فاجعه بار در بازیکن ها وجود پیدا کرده که درست کردنش توسط مربی جدید و در مدت زمان کوتاه شاید امکان پذیر نباشه.گذشته از اون چقدر بازیکن و استعداد خراب کرد و چقدر علاقه به استفاده از بازیکن ها در پست های غیر تخصصی علاقه داشت.چنان ضربه هایی به این باشگاه وارد کرد که اثراتش حالا حالا ها باقی خواهند ماند.فکر کنم هوادارن بارسلونا از شر مصاحبه های وحشناک چرت و پرت و اعصاب خوردکنش هم راحت شدند.