مجتبی مجتبیقبل از هر چیزی از تمام کسانی که این مطلب را میخوانند میخواهم کمی از تعصبات رنگی خود بکاهند تا درک بهتری از ان مطلب داشته باشند . البته تمام این مطالب نظرات شخصی و تحلیل من از وضعیت کنونی تیم استقلال است .
طی این چند روز گذشته مدام خبرهای ضد و نقیضی از حضور و یاعدم حضور استراماچونی در استقلال شنیده میشد ولی هیچگونه اقدام عملی بجز واریز پر از حرف و حدیث پول به حساب استراماچونی انجام نشد . بدون هیچ اغراقی باید بگویم با سیاستی پلید و بطور هدفمند اتفاقات به گونه ای رقم زده میشود ( توسط چه کسی قضاوت با شما ) هدفش نابودی استقلال است . گرچه در ابتدا هدف فقط حذف استرا بود اما شرایط از نظر زمانی به گونه ای پیش رفت که این ماجرا از این هم پیچیده تر شد. زیرا در زمانی که همه چیز برای برگشت استرا مهیا بود به تعطیلات نیم فصل رسیدیم و بهترین زمان برای بازی با افکار عمومی و کشتن زمان و پیشبرد اهداف شومشان بود. زیرا در این تعطیلات فشار هوادار کاهش می یافت ، بازیها تعطیل است و مساله امنیتی در استادیومها بوجود نمی آمد و از طرفی این اطمینان وجود داشته است که گذر زمان تبعات این تصمیمات را کاهش خواهد داد و هواداران با شرایط موجود کنار خواهند آمد و از طرفی با جنگ رسانه ای با مخدوش کردن اعتبار استراماچونی میتوانند تب التهابی عدم حضور وی را کاهش دهند.
اما نکات مهم این اتفاقات :
استراماچونی قرارداد خود را فسخ کرده است بنابراین چه به استقلال برگردد یا برنگردد میتواند مطالبات خود را از استقلال بگیرد و در همین حین میتواند در تیم دیگری هم مربیگری کند و با توجه به بازتاب اخبار وی در دنیا طبیعتا بدون تیم نخواهد ماند . اما نکته جالب مقاومت مدیران استقلال است که هوادار را بی خرد فرض کرده اند . استرا حاضر به مذاکره مجدد شد این یعنی این مربی به دلیل علاقه و ارتباط عاطفی با هواداران حاضر شد از فسخ قرارداد خود بگذرد . البته طبیعی است هر قراردادی که فسخ شود باید قرارداد جدیدی بجای آن نگاشته شود و دلیل شلوغکاری مدیران استقلال همینجاست . استرا حاضر شده بود قرارداد جدید ببندد اما از مدیران استقلال تضمین پرداخت میخواست و از طرفی هم حاضر شده بود از مطالبات خود ناشی از فسخ قرارداد قبلی گذشت کند و این طبیعی ترین حالت ممکن برای برگشت استرا بود اما متاسفانه عده ای با استفاده از شرایط موجود صحنه را طوری طراحی کردند که هوادار را روبروی استرا قرار دهند که تا حدودی موفق هم شدند . زیرا به گفته رئیس کل بانک مرکزی امکان واریز دستمزدهای بعدی هر مربی خارجی مقدور است و دلیل اینکه پس از پرداخت پول چرا درخواست جلسه با مدیران استقلال در تهران بدون جواب باقی ماند علامت سوال بزرگی است و از طرف دیگر اساسا استرا اولین خارجی لیگ ما نبوده است که بخواهند برای پرداخت دستمزد قانونی وی با مشکلاتی اینچنین دست و پنجه نرم کنند .
طبیعی است هیچ انسان عاقلی در چنین شرایطی حاضر به کار نخواهد بود و قطعا پالسهایی به استرا داده شده است که مشکلات ناشی از چه چیزی است . اما بازی به همینجا ختم نمی شود . این اش آنقدر شور شده بود که حتی نوازی هم سودای مربیگری استقلال را از ذهن به مصاحبه رساند و حتی منصوریان هم دقیقا با همین پالسها از ذوب استفا داد. نکته جالب اینجاست که حتی فرهاد مجیدی که ید طولایی در نه گفتن به مربیگری استقلال در سالهای قبل داشت اسب خود را زین کرده است و جالب اینکه قطعا تمام این افراد میدانند استقلال برای همه آنها باتلاقی خواهد شد زیرا در صورتی که با این تیم موفق شوند موفقیتشان به نام استرا ثبت خواهد شد و چنانچه موفق نشوند اعتبار خود را از دست خواهند داد . البته در این میان فتح الله زاده هم فریب خورد و در دامی افتاد که برایش چیده شده بود(من تصورم اینست که با تمام زرنگی های فتح الله زاده همه اطلاعات بطور کامل به او نرسانده بودند) چون وقتی به داخل ماجرا رفت متوجه شد تصمیمات گرفته شده است بنابراین سریعا تصمم به استعفا گرفت ( فکر نکنید فتح الله زاده که برای رسیدن به هیات مدیره استقلال اینهمه تلاش کرده بود با کامنتهای هواداران به این راحتی قهر کند ) .
پایان کار استرا پایان کار استقلال شد و استقلال تا مدتها درگیر حواشی خواهد شد که قادر به کمر راست کردن نخواهد شد.