اختصاصی طرفداری- طلوعهای مازیار ناظمی را یادتان هست؟ مرور صحبتهای نزدیکان وزیر و فدراسیون فوتبال بعد از رفتن کارلوس کیروش به ما سرنخی میدهد که برانکو ایوانکوویچ را محتملتر از هر گزینه دیگری بدانیم. اینجا قرار است قبل از انتخاب برانکو ایوانکوویچ بنویسیم که چرا فدراسیون او را بهترین گزینه برای هدایت تیم ملی میداند. دلایلی نه آنچنان به نفع تیم ملی که به نفع فدراسیون فوتبال.
فرار از مذاکرات جدید
مطرح شدن نام برانکو در میان مذاکرات فدراسیون فوتبال ایران با مارک ویلموتس بی دلیل نبود. تاج ناگهان فهمید نه آنچنان ارزی برای پرداخت یکجا مطالبات ویلموتس وجود دارد و نه سرمربی تیم ملی آنچنان تمایلی به ادامه. تاج و دوستان قبلا سنگر بزرگِ نتایج تیم ملی داشتند که آنها را از هر مذاکره جدیدی مبرا میکرد. آنها حتی حاضر نبودند با تیمهای درجه دو فوتبال ملی مذاکره کنند تا شاید بازی تدارکاتی خوبی ترتیب دهند اما تاج دقیقا با کدام اطلاعات و مهارت اجتماعی قرار بود فدراسیونهای خارجی را راضی به آمدن به ایران کنند.
فاجعه تیم ملی سیرالئون را حتما به خاطر دارید که فدراسیون حتی نتوانسته بود رضایت آنها برای آمدن با ترکیب اصلی را بگیرد. این صحبتها شاید برای شما عجیب باشد اما در این ۸ سال حضور تاج در رسانههای ورزشی، حتی یک مصاحبه از ایشان وجود ندارد که به زبانی غیر از فارسی باشد.
حالا شاید درک کنیم خرجهای فدراسیون برای دلالان مختلف به چه دلیل بود. حالا شاید درک کنیم چرا فدراسیون اینقدر به نداشتن لابی در ای اف سی اعتراض میکنند. حالا شاید درک کنیم چرا ویلموتس چند برابر قیمت به ایران آمد و آن شرکت نقل و انتقالاتی چرا چنین انتقال گرانی را انجام داد. مهمترین ابزار لابیگری "زبان" است و اکثر فدراسیوننشینها در سطح حال و احوال روزانه میتوانند با مسئولان ای اف سی ارتباط برقرار کنند. بنابراین انداختن بار این کار بر دوش سفیر ایران در کرواسی، هم از حجم مذاکرات و خرجهای فدراسیون کم میکند و هم نیازی به مذاکره با فرد جدیدی نیست.
سهولت عقد قرارداد با برانکو
برانکو در ایران زندگی، مربیگری و حتی تجارت کرده است. بیراه نیست اگر بگوییم ایوانکوویچ ما را از خودمان بهتر میشناسد. روحیات این مربی برای مذاکره یا ورود به ایران راحت تر از هر گزینه دیگری است. برانکو حتی در سِمت سرمربیگری تیم ملی هم حضور داشته و میتوانیم بگوییم یک گزینه داخلی محسوب میشود. شاید یک گزینه داخلی گران. ویلموتس ماهها برای استقرار در ایران چانه زد و آخر حاضر نشد حداقل در شرایط حساسِ مقدماتی جام جهانی در ایران بماند. ایوانکوویچ درست نقطه مخالف ویلموتس است. او دوستان بسیاری در داخل دارد که سالهاست آنها را میشناسد و سختی زندگی در ایران برای او شاید تنها در فارسی ندانستن باشد. البته بعید است او فارسی را متوجه نشود اما راحت تر است اگر زحمت صحبت به زبان خارجی را به خودش ندهد. اگر بخواهیم راحت تر بگوییم، آوردن امیر قلعه نویی یا یحیی گل محمدی برای فدراسیون و تاج بسیار پر زحمت تر از برانکو ایوانکوویچ است.
تفرقه بنداز و حکومت کن
این شاید مهمترین دلیل انتخاب برانکو باشد. به طلوعهای مازیار ناظمی برگردیم. فدراسیون برای فرار از پاسخگوییِ حذف از جام ملتهای آسیا تماما پشت مربی خود را خالی کرد و به صف منتقدان پیوست. آن دوره زمانی و مرور توییتها و مصاحبهها به خوبی نشان میدهد که ویلموتس گزینهای برای فرار از انتفادات بود. صحبتها در مورد فوتبال تهاجمی که خیلی از دوستداران تیم ملی هم فریب آن را خوردند به خوبی توپ را از زمین فدراسیون به سمت هواداران کیروش در این سالها فرستاد. کیروش چند روز بعد از رفتن از تیم ملی بیشترین انتقادات را از جانب خود فدراسیون فوتبال و سخنگوی وزارت ورزش دریافت کرد! اتفاقی که در فهمیدن انتخاب احتمالی برانکو ایوانکوویچ به ما بسیار کمک میکند.
برانکو خوب یا بد، برنده یا بازنده انتخابی جنجالی است. خیلی از هواداران این سرمربی هم بارها در شبکههای اجتماعی نوشتند که ترجیح میدهند این مربی به تیم ملی باز نگردد. برانکو اما برای تاج و دوستان بهترین انتخاب ممکن است. فردی که پیکان انتقادات را از سمت فدراسیون برمیدارد. تقریبا تمام دوست داران تیم ملی پیش بینی میکنند که آمدن برانکو یعنی شروع دوباره آتش کلکلها. در این بین، فدراسیون نشینها با خیال راحت به سفرهای خارجی خود میروند و بررسی عملکرد برانکو را به برنامههای تلویزیونی و کامنتهای هواداران میسپارند. آنها در زمان مدیریت کیروش دائما از سرمربی حمایت میکردند چون میدانستند این بازی برای آنها دو سر برد است. اگر تیم ملی نتیجه نمیگرفت آنها همان کاری که بعد از جام ملتها کردند را میکردند و اگر نتیجه می گرفت، مانند دوره بعد از جام جهانی به دلارهای واریز شده و اعتبار خود میبالیدند.
تغییر مسیر نوک پیکان انتقادات
آگاهی لازمه هر تحلیلی است. هواداران باشگاهی ایران باید به این نکته برسند که هزینه فسخ با مارک ویلموتس و آوردن برانکو ایوانکوویچ بسیار بالاتر از آوردن سرمربیان مطرح حتی در لیگهای درجه یک اروپایی است. آمدن آندره آ استراماچونی به ما ثابت می کند که حتی با خرجی کمتر میشود از سری آ ایتالیا هم سرمربی آورد اما برانکو بهترین گزینه برای فدراسیون است حتی اگر لازم باشد تمام مالیات پرداخت نشده را پرداخت کنند و قراردادی جدید و ۳ ساله بنویسند. چرا فدراسیون به جای گزینههای ارزانتر و مطرحتر به سراغ گزینهای جنجالی رفت؟
فدراسیون با علم به جنجالی شدن این انتخاب به سراغ آن رفت زیرا آوردن مربی بیگانه و بی هوادار مانند ویلموتس تمام تقصیرها را بر گردن اشتباهات فدراسیون خواهد انداخت. حتما تا حالا فهمیده اید که تاج و دوستان از هیچ کاری مانند پاسخگویی بیزار نیستند!