لیریکسر {شاعر} این اهنگ سیا فارلرهستش و برای سلین دیون نوشته بود
تاریخ انتشار =2019
It was high tide
Couldn't leave, couldn't leave
Felt the night sky closing in
Closing in on me
Couldn't scream, couldn't dream
Only nightmares pity me
Couldn't sleep for the darkness closing in
Closing in on me
See a need, fill the need
See a need, fill the need
You said, "See a need, filll the need"
You said, "See a need"
Until now
I was living in a heart of glass
I was living in a heart of glass
I've been living in a heart of glass
Until now
I was living in a heart of glass
I was living in a heart of glass
I was living in a heart of glass
Keep me safe in your loving embracing arms
Kiss your face 'til there's no more to say
I'll hold you near
I'll hold you near to me
See a need, fill the need
See a need, fill the need
You said, "See a need, fill the need"
You said, "See a need"
Until now
I was living in a heart of glass
I was living in a heart of glass
I've been living in a heart of glass
Until now
I was living in a heart of glass
I was living in a heart of glass
I was living in a heart of glass
Oh, you took a chance on me
Risk and your hands may bleed
Risk and your hands may bleed, yeah
Oh, you took a chance on me
Risk and your hands may bleed
Risk and your hands may bleed
Until now (You said)
I was living in a heart of glass (You said)
I was living in a heart of glass (You said)
I've been living in a heart of glass (Oh)
Until now (He said)
I was living in a heart of glass
I was living in a heart of glass (Oh yeah)
I was living in a heart of glass
Until now
I was living in a heart of glass
I was living in a heart of glass
I've been living in a heart of glass
Until now
I was living in a heart of glass
I was living in a heart of glass
I've been living in a heart of glass
Heart of glass
Heart of glass
Until now
Until now
Oh, I can breathe now نمی توانست نفس بکشد ، نمی توانست نفس بکشد
جزر و مد زیاد بود
نمی توانستم بروم ، نمی توانستم بروم
آسمان شب را ببندید
بسته شدن روی من
نمی توان فریاد زد ، نمی توانستم خواب ببینم
فقط کابوسها به من ترحم می کنند
نمی توانم بخاطر تاریکی که در آن بسته است بخوابم
بسته شدن روی من
نیاز را ببینید ، نیاز را پر کنید
نیاز را ببینید ، نیاز را پر کنید
شما گفتید ، "یک نیاز را ببینید ، نیاز را برآورده کنید"
شما گفتید ، "نیاز را ببینید"
تا به حال
من در قلب شیشه زندگی می کردم
من در قلب شیشه زندگی می کردم
من در قلب شیشه زندگی کرده ام
تا به حال
من در قلب شیشه زندگی می کردم
من در قلب شیشه زندگی می کردم
من در قلب شیشه زندگی می کردم
مرا در آغوش محبت خود در امان نگهدار
صورت خود را ببوس تا حرف دیگری برای گفتن نداشته باشد
من تو را نزدیک خواهم کرد
من تو را نزدیک من نگه خواهم داشت
نیاز را ببینید ، نیاز را پر کنید
نیاز را ببینید ، نیاز را پر کنید
شما گفتید ، "یک نیاز را ببینید ، نیاز را پر کنید"
شما گفتید ، "نیاز را ببینید"
تا به حال
من در قلب شیشه زندگی می کردم
من در قلب شیشه زندگی می کردم
من در قلب شیشه زندگی کرده ام
تا به حال
من در قلب شیشه زندگی می کردم
من در قلب شیشه زندگی می کردم
من در قلب شیشه زندگی می کردم
اوه ، شما یک فرصت برای من گرفتید
خطر و دستان شما ممکن است خونریزی کند
بله خطر و دستان شما ممکن است خونریزی کند
اوه ، شما یک فرصت برای من گرفتید
خطر و دستان شما ممکن است خونریزی کند
خطر و دستان شما ممکن است خونریزی کند
تاکنون (شما گفتید)
من در قلب شیشه زندگی می کردم (شما گفتید)
من در قلب شیشه زندگی می کردم (شما گفتید)
من در قلب شیشه ای زندگی کرده ام (اوه)
تاکنون (او گفت)
من در قلب شیشه زندگی می کردم
من در قلب شیشه زندگی می کردم (آره ، بله)
من در قلب شیشه زندگی می کردم
تا به حال
من در قلب شیشه زندگی می کردم
من در قلب شیشه زندگی می کردم
من در قلب شیشه زندگی کرده ام
تا به حال
من در قلب شیشه زندگی می کردم
من در قلب شیشه زندگی می کردم
من در قلب شیشه زندگی کرده ام
قلب شیشه ای
قلب شیشه ای
تا به حال
تا به حال
اوه ، الان می توانم نفس بکشم