«الحاجی دیوف» را به یاد دارید؟ ستاره سنگالی تیم لیورپول در سالهای ابتدایی هزاره سوم میلادی بود که بندرنشینها را دیوانه کرد؛ او را قرضی به باشگاه بولتون فرستادند و بندهایی در قرارداد قرضیاش گنجاندند که درنهایت از دستش رها شوند.
سال ۲۰۰۶ میلادی بود که «آندرانیک تیموریان» به بولتون رفت و با او همبازی شد. آندو گاهی روایت میکرد از مهار نشدن دیوف در شهر هورویچ انگلستان؛ یکبار پلیس به محل تمرین آمد و ستاره سنگالی را با خودش برد. جرمش چه بود؟ ضرب و شتم همسرش، چند ساعت قبل از حرکت به سمت محل باشگاه و زمین تمرین.
یکبار روبروی دو بازیکن اسراییلی بولتون که با او و آندرانیک همبازی بودند ایستاده بود به سخنرانی: « (امام) خمینی بعد از ماندلا بزرگترین مرد دنیا بود. احمدینژاد (رییسجمهور وقت ایران) هم بعدازاین دو نفر قدرتمندترین سیاستمدار دنیاست. ما (سنگالیها) اگر احمدینژاد را داشتیم الان رهبر آفریقا بودیم.»
به رفتارهایش عادت داشتند، جوابش را هم نمیدادند؛ اما یکبار برای آندرانیک تیموریان داستانی نقل کرد: «شما بازیکنی داشتید به نام کریم باقری (آندو وسط حرفش پریده بود که او را خوب میشناسد و ستاره فوتبال ایران است) او به باشگاه چارلتون انگلیس آمد و یک سال اینجا بود؛ اما فقط یکبار بازیاش دادند. مربیاش در جمع میگفت میدانم تو بهترین بازیکن ایران هستی، ولی اینجا بریتانیا است و تو راهت را اشتباه آمدهای.» الحاجی دیوف به آندو گفته بود: «یادت باشد اینجا کجاست؛ بریتانیا. پس مثل آن اسطورهات نجیب و سربهزیر نباش.»
این فقط خاطرهنگاری یا یک نبش قبر تاریخی نیست. وقتی به یاد میآوریم که گرانقیمتترین ستاره تاریخ فوتبال باشگاه برایتون در این فصل فرصت بازی پیدا نکرده، ناگهان پرت میشویم به آن خلوت دیوف و تیموریان.
یک شایعه وجود دارد مبنی بر اینکه «علیرضا جهانبخش» با قراردادی به ارزش ۱۷ میلیون پوند به برایتون انگلستان رفت و گرانترین بازیکن تاریخ این باشگاه شد؛ اما حقیقت این است که خرید جهانبخش از لیگ هلند برای باشگاه انگلستانی حدود ۲۰ میلیون پوند آب خورد.
اما حضور «گراهام پاتر»، زندگی ورزشی جهانبخش را تغییر داد. او بازیکنی را در تمام طول فصل جاری روی نیمکت و سکوها نشاند که سال گذشته ۲۱ بار پیراهن تیمش را بر تن کرد. جهانبخش باوجود اینکه در سال گذشته درگیر اردوهای تیم ملی و سفر به امارات برای حضور در جام ملتهای آسیا بود، بازهم مهره کلیدی تیمش محسوب میشد. ولی او جایی در چارت «گراهان پاتر» نداشت.
اولین تصویر از مربی جدید، خروج ستارههایی است که سال گذشته به باشگاه آمده بودند. «برناردو» خارج شد، «فلورین آندونه» به سکوها تبعید شد، خبری از «لئون بالوگان» نیجریهای نیست و «گایتان بونگ» کامرونی و «علیرضا جهانبخش» ایرانی هم به سمت نیمکت و سکوها رفتند. «بارام کایال» ستاره فلسطینی - اسراییلی و محبوب هواداران از سوی سرمربی جدید رانده شد.
سوال اینجاست؛ چرا رنگینپوستها جایی در برنامههای تاکتیکی گراهام پاتر ندارند؟
گراهام پاتر، یکی از نوابغ و پدیدههای مربیگری فوتبال انگلستان است. وقتی مربی «اوسترشوندس» سوئد شد، فقط ۳۵ سال سن داشت. هشت سال با این باشگاه زندگی کرد و بعد به «سوانسی» انگلستان رفت. هرچند تیمش را به لیگ برتر نرساند، اما نمایشی که با سوانسی در لیگ یک ارائه کرد، چشمنواز بود. همین نمایش یکساله کفایت میکرد تا باشگاه برایتون برای بلندپروازیهایش سراغ او بیاید.
در موردش میگویند از نظر فنی، قابلیت جانشینی «یورگن کلوپ» در لیورپول یا «پپ گواردیولا» در منسیتی را دارد، اما صاحب یک کاریزمای شخصیتی نیست. سال ۲۰۱۸ خبر درگیریاش با بازیکنان سوانسی به گوش رسید. در رختکن بر سر بازیکنان پرخاش کرد و بازیکنان تاب نیاوردند؛ ایستادند به مقابله و درگیری بالا گرفت.
اما از نظر فنی، صدای بازیکنانش را خفه میکرد. برای همین معترض نمیشدند. از طرفی، میل و رغبت مادرزادیاش به بازی دادن و استفاده از بازیکنان بریتانیایی و اروپایی، برخی هواداران باشگاه، صاحب جایگاه میکرد. هنوز هم همین است.
ادله کافی و فنی هم برای هر حذف بازیکن آفریقایی و آسیایی میآورد؛ مثلا در مورد علیرضا جهانبخش چند استدلال فنی روی میز گذاشت. گفته بود که «من پیرو سبک دفاع و حمله از مرکز هستم. دو دفاع مرکز، یک هافبک دفاعی، دو هافبک هجومی مرکزی و دو مهاجم.» پس میتوانست علیرضا را با همین سیاق حذف کند.
جهانبخش، ستاره فوتبال ایران و آسیا در کنارههای زمین بازی میکند. در سیستم ۱-۳-۲-۴ یکی از دو کناره هجومی تیمش است. وقتی در هلند آقای گل فوتبال این کشور شد، گاهی هم در نوک حمله بازی کرد، اما نه خیلی زیاد. تخصص جهانبخش، گرفتن توپ از کنارهها، پا به توپ شدن و ضربه ناگهانی به دروازه است. نمونهاش را در فوتبال جهان دیدهاید؛ لیونل مسی، فرانک ریبری، آرین روبن، ادن آزار.
اما گراهام پاتر او را حذف میکند، چون در برنامه تاکتیکیاش، پا به توپ شدن یا نفوذ بدون توپ از کنارهها به مرکز جایی ندارد. باور میکنید؟
حالا در برایتون بحث اصلی بر سر چرایی ماندن جهانبخش است. هواداران از نتایجی که تا امروز با گراهام پاتر گرفتهاند ناراضی نیستند. او تیمهای میانهنشین و قعر جدول را شکست داده و البته مقابل منچستریونایتد این هفته در اولترافورد سه بر یک شکستخورده است. میگویند هنوز به چالههای بزرگ نیمفصل اول نرسیده، ولی خودش مدعی میشود که ترکیب تیم برنده را دست نمیزند.
اما کدام تیم برنده؟ دوازده بازی و پانزده امتیاز آیا نشانهای از یک تیم برنده برای شما میسازد؟
جهانبخش میتوانست پیش از فصل از برایتون جدا شود. او پیشنهادی به ارزش ۵ میلیون یورو از یک باشگاه اسپانیایی داشت. تیمی که حاضر بود این مبلغ را فقط برای انتقال «قرضی» جهانبخش پرداخت کند؛ اما علیرضا میخواست بماند و سختتر از همیشه بجنگد. برای همین به سه پیشنهاد خارجیاش دست رد زد. ماند که جایگاهش را پس بگیرد.
بدشانس هم بود. مدیر باشگاه برایتون برای او مثالی زد که غیرمنطقی هم به نظر نمیرسید. گفته بود که او درست در اوج دوران آمادهسازی تیم برایتون به ایران رفت و همراه تیم ملی در بازیهای دوستانه شرکت کرد. وقتی برگشت، مصدوم شد و بازهم دوران آمادهسازی تاکتیکی را از دست داد.
درعینحال سرمربی باشگاه از علیٰرضا بهعنوان «لیدر آینده» باشگاه نام میبرد. او در آخرین مصاحبهاش گفته بود: «ما روی رفتار حرفهای، شخصیت و کیفیت علیرضا حساب میکنیم و او میتواند به رهبر برایتون تبدیل شود.»
ولی این لیدر از نیمکتنشینی و جدایی از ترکیب هم خسته شده است. سکوت کرده و حرف نمیزند، درعینحال تیم ملی ایران را هم به دلیل بازی نکردن ازدستداده و در فهرست نهایی «مارک ویلموتس» قرار نگرفته است.
پس علیرضا میخواهد تا ژانویه صبر کند. اگر درهای ترکیب به روی او باز شد که بازهم روزگار جدیدش را با جنگیدن در این تیم میسازد. اگرنه قطعا از شهر بندری انگلستان جدا میشود. پیشنهادهایش برای انتقال قرضی و حتی قطعی کم نیست، اما همچنان اولویتش را به جنگیدن در برایتون قرار داده است.
میگویند کریم باقری وقتی در چارلتون بازی داده نمیشد، بعد از تمرین میماند و تمرین شوتزنی میکرد. کریم، به شوتهایش معروف بود، نیازی به تمرین بیشتر لااقل در این پوزیشن نداشت؛ اما آن ماندن و ضربه زدن، نوعی فریاد خاموش بود. فریاد بر سر کسی که میگفت: «بهترین هم باشی، باز ایرانی هستی.»
(ایران وایر - پیام یونسیپور)