اگر افراد را بر اساس استحقاق به اعتراض به داوری به صف کنیم، پپ عزیز شما باید بری ته صف!
من یک طرفدار دو آتشه آلمان و بایرن هستم و از تو بابت زحماتی که برای تیم باشگاهی و تیم ملی ام کشیدی ممنونم. جز تو چه کسی می توانست آن تیم رویایی را از هاینکس بزرگ بگیرد و چنین نتایج افتضاحی کسب کند. اگر یکسال زودتر به مونیخ آمده بودی، نه سه گانه ای در کار بود، نه احتمالا یواخیم لوو نفرات آماده ای داشت که به جام جهانی ببرد و مثلا به بازیکنی مثل گوتزه بگوید، برو و به دنیا ثابت کن از مسی بهتری و او هم بعد از 24 سال یک ملت و میلیونها طرفدار مانشافت را در سراسر گیتی شاد کند. اگر یکسال زودتر آمده بودی، بواسطه میراثی که بجا میگذاشتی نه سه گانه ای در کار بود، نه قهرمانی جهانی. پس هم سه گانه و هم قهرمانی جهان را مدیون یکسال دیر تر آمدن تو هستیم!!!
اما برویم سراغ داوری. اگر از تیمهای لالیگا بپرسند مقابل کدام تیم بیش از سایر تیمها حقشان خورده شده است، اکثرا از بارسای گواردیولا نام می برند. در هر لیگی معمولا تیمهای بزرگ توسط داور بیش از سایر تیمها حمایت می شوند. همین بایرن ما نیز از این قاعده مستثنی نیست. همچنین ستاره ها بواسطه پولی که به چرخه فوتبال تزریق می کنند، در موارد 50-50 در تمام دنیا از حمایت داوران برخوردارند و فساد ناشی از اقتصادی شدن فوتبال که البته از دلپذیر بودن آنهم کاسته است، در سراسر دنیا کما بیش پذیرفته شده است. پس اگر تیمهای کوچک تا این حد اعتراض می کردند که چرا بارسا در زمان مربیگری تو از داوری سود می برد، باید اندیشید.
اما سود بردن بیش از حد تیم تحت هدایت تو (بارسا) به همینجا ختم نمی شود جناب پپ! حتی تیمهای بزرگ هم از بازی مقابل بارسا به شدتی بیش از آنکه در حد اشتباه داوری فرض شود، معترض بودند. از قدیم بازیهای بارسا و رئال بسیار نزدیک و حساس بوده و تصمیمات داوری نقش بسزایی در نتیجه داشته. در زمان تو اعتراض به داوری، در الکلاسیکو به بالاترین حد خود رسید. خطاهای بیشمار و متعدد پیکه، ماسکرانو و بوسکتس مدیریت میشد (یعنی داور جایی که بزعم بیننده بیطرف باید کارت میداد، کارت نمیداد) اما کوچکترین خطا از جانب پپه و راموس با کارت زرد و قرمز جریمه میشد. هند بال پیکه در محوطه جریمه پنالتی نبود اما برخورد توپ با انگشت یا بازوی راموس یک پنالتی غیر قابل گذشت بود. شدت ناداوری در حدی بود که مورینیو پی محرومیت را به تن خرید و از داوریهای مشکوک و سریالی بنفع بارسا و نه فقط در الکلاسیکو داد سخن داد. تا اینجا هم مساله قابل اغماض است، زیرا مورینیو را همه مربی جنجالی و اهل حاشیه میدانند. هر چند صحنه های داوری را که کنار هم میگذاری نمیتوانی منصفانه قضاوت کنی و بگویی مورینیو بیراه میگفته! ولی به هر حال مورینیو بودن مورینیو باعث می شود از گفته او صرفنظر کنیم.
اما نظر تو راجع به جنتلمنی مثل گاس هیدینگ، چیست؟ چرا گاس هیدینگ از 4 - 5 پنالتی و 2 اخراج نادیده گرفته شده از سوی داور خشمگین شد؟ مگر کسی دیده بود هیدینگ در طول سه دهه مربیگری از داوری تا این حد خشمگین باشد؟ اما تو خیلی جنتلمنانه شاگردانت را ستودی و داوری که داور بازی 2009 هم اشتباهاتش را پذیرفت را در پیروزی تیمت نادیده گرفتی. آخر تو علاقه ای به بحث های داوری نداری. یا کجای دنیا وقتی در استادیومی به شلوغی نیوکمپ بازیکنی (فن پرسی آرسنال 2011) که کارت زرد دارد، بسیار معمولی (نه از روی عمد و خشم و از لج داور) به توپ ضربه میزند، داور به او کارت زرد دوم را می دهد و او را اخراج می کند! نکند بارسای پپ عزیز در لندن 2-1 باخته و اینجا هم گل مساوی را در نیمه دوم دریافت کرده و داور راهی جز ده نفره کردن تیم حریف نمی یابد. دقیقه 53 آرسنال گل مساوی را می زند و دقیقه 56 به این بهانه! اخراج می شود تا بارسای تو به لطف یک گل و یک پنالتی (از آنها که معمولا فقط برای تیم تو گرفته می شد) صعود کند. آنجا برای اولین بار دیدم آرسن ونگر هم عضلات لازم برای این حد عصبانی شدن را دارد. آنجا صحبت از شایستگی تیم تو بود. نه ناداوری. نه اشتباه داوری. نه استاندارد دوگانه در امر داوری. بگذریم از نیمه اول رفت بازی مقابل وردربرمن که باید 3-0 بازنده رختکن میرفتی و 1-1 کردی. همه در سال 2011. بگذریم از اینکه اگر هدیه عمو پلاتینی نبود، 2009 ششگانه ای نمیگرفتی که تا به امروز درخشانترین سال کارنامه ات باشد!!! سال اول شش جام و سه سال بعد هشت جام. یعنی میانگین جام گرفتن های سالانه ات به کمتر از نصف کاهش پیدا کرد.
به آلمان آمدی و هدایت پر افتخارترین تیم آلمان را بر عهده گرفتی. سبک بازی ات به دل نمی نشست. ستاره ها اکثرا از تو ناراضی بودند. شواین اشتایگر، توماس مولر، مانژوکیچ و ... بارها در اروپا از سبک بازی ات انتقاد کردند. اینجا حمایت داوری را نداشتی و در اروپا حتی فینالیست هم نشدی. آنهم در سه سال. در حالیکه در چهار سال قبل تو بایرن سه بار فینالیست شده بود. در آلمان اما یا بوندس میگرفتی یا دبل می کردی. کاری که کواچ مادر مرده هم انجام داد. کاری که در هر دو فصل حضورش ماگات انجام داد. کاری که برای بایرن مثل خوردن صبحانه می ماند. فصلی که کارلتو را بیرون کردیم و هاینکس را آوردیم، 9 امتیاز از دورتموند عقب بودیم اما باز هم در آخر فصل سینی را بالا بردیم. کمترین موفقیت برای تو یک قهرمانی اروپا بود. اما از بد تو داور نروژی بازی 2009 چلسی یا برادر خوانده ات که رئالیها تصدیق می کنند (ماینکو) داور بازیهای تو نشد و تو موفق شدی برای نخستین بار در مونیخ به رئال ببازی. کاری که در دورانی که رئال زیدان و رونالدو و فیگو را هم در اختیار داشت، نتوانسته بود انجام دهد. تو برای محکم کاری 4-0 هم در مونیخ باختی.
میگویند پسر فقیری میخواست هم پولدار شود و هم شغل نان و آب داری دست و پا کند. زیرکانه به خواستگاری دختر شهردار رفت و گفت من معاون وزیر هستم. شهردار خوشحال شد. قرار شد تحقیق کند. پس رفت و به وزیر گفت مرا معاون خود کن. من قرار است داماد شهردار شوم. وزیر خوشحال شد. در نتیجه هم معاون وزیر شد و هم داماد شهردار. حکایت توست. بایرن تو را بجای هاینکس گرفت چون تو ششگانه گرفته بودی و دوبار قهرمان (قلابی) چمپ شده بودی. شیخ منصور هم که دید بارسا و بایرن تو را به سرمربیگری خود منصوب کرده اند، برای فتح سی ال تو را به السیتی برد. برایت پولهای بادآورده را خرج کرد. هم حقوق نجومی به تو داد. هم خط دفاعی برایت تدارک دید که از بودجه دفاعی چندین و چند کشور پرهزینه تر بود. اما بدون آن داوریها برادر تو سی ال ببر نیستی. در لیگ جزیره هم البته وقتی مثلا در بازی با آرسنال حد اقل دو گل نا سالم تو را داور پذیرفت به سیاست همیشگی که من به بحث داوری علاقمند نیستم (چون اگر داوری عادلانه ای وجود داشت، الان اینجای فوتبال نبودم) روی آوردی.
کم نبوده بازیهایی که در همین لیگ جزیره به لطف داوری برده ای. پس الان هم بیخود بحث داوری را باز نکن. به داوران طعنه نزن. نگذار پرونده های نیمه بایگانی شده دوباره بیرون کشیده شود. باور کن بیش از همه خودت ضرر میکنی. باور کن تو آخرین کسی هستی که حق دارد داوری را زیر سوال ببرد.
من بایرنی، آلمانی هستم و قطعا نه از رئال دل خوشی دارم، نه داوریهایی که برای رئال در چمپیونزلیگ بخصوص در سالهای اخیر مقابل بایرن و یووه و ... صورت گرفته، نه از لیورپول، چلسی و آرسنال انگلیسی خوشم می آید (کلا یک آلمانی با یک انگلیسی دشمن است، حتی اگر خلاف آن ثابت شود). ولی یک عاشق فوتبالم و وقتی میبینم در دوران پلاتینی و بلاتر که اتفاقا فسادشان ثابت شده، نتایج در زمین فوتبال رقم نمی خورند و بعد کسیکه همیشه از داوری سود برده و بلکه سودش دهها برابر سرمایه اش بوده، اینگونه به داوری می تازد، نمی توانم سکوت کنم. بسیاری از بازیکنان سابقت نظیر زلاتان و بسیاری دیگر از آنها از شخصیت دو روی تو گفته اند. از اینکه یک ترسو هستی. نه توان رو در رو قرار گرفتن با انسانهایی که با تو مشکل دارند را داری (مثل موردی که زلاتان درباره بازی تیمش و بارسا پس از جدایی اش از تیم سابقشدر مورد پپ گفت که خود را در رختکن زندانی کرد تا مرا نبیند) نه میتوانی با واقعیت روبرو شوی! شخصیت دو روی تو و اینکه نمیتوانی مثل مرد حرفت را در باره موضوعات مختلف بزنی و بعد پشت سرشان حرف میزنی یا پشت باشگاه قایم میشوی، بر کسی پوشیده نیست. مورد دکتر مولر را یادمان نرفته. یا اینکه نخواستن باستین را به تصمیم باستین یا تصمیم باشگاه تحریف کردی. شما انسان دو رویی هستی جناب پپ. نون داوری را هم بیش از چوبش خورده ای. پس حق نمک نگهدار و حداقل شما یکنفر تا همه نزدیک هشت میلیارد نفر زمین درباره داوری سخن نگفته اند، درباره داوری هیچ سخنی نگو!