فضای فوتبال ایران سرشار از کلیشههای رایج اما نادرست است. برخی از این کلیشههای غلط به قدری گفته و شنیده شدهاند که مانند یک ضربالمثل غیرقابل انکار از سوی رسانهها، طرفداران و حتی اهالی فوتبال به گوش میرسند. این کلیشهها که گاهی حتی به شکل مغلطه درمیآیند یا از اساس نادرستند و یا زمانی در گذشته کاربرد داشتهاند و اکنون به کلی منسوخ شدهاند. باهم تعدادی از این کلیشههای رایج را مرور میکنیم:
1- بهترین دفاع، حملهاس!
این کلیشه در ظاهر بسیار آرمانی و در جهت فوتبال تهاجمی به نظر میرسد اما در عمل کاملاً غیرمنطقی است. تصور کنید تیم شما در مقابل حریفی قدرتمندتر قرار گرفته است اما نتیجه به سود شماست. هیچ عقل سلیمی ارائه یک فوتبال باز و تهاجمی را در چنین شرایطی نمیپذیرد. شاید خالقان این عبارت کلیشهای در نکوهش و مذمت دفاع مطلق چنین جمله قصاری خلق کرده باشند اما همانقدر که به شکل مطلق دفاع کردن عیرمنطقی است، تهاجم احساسی و بیبرنامه هم اشتباه است. پس بهترین دفاع، دفاع هوشمندانه است.
2- تیمی که گل نزنه، گل میخوره!
شاید تمام ما با این تجربه تلخ روبرو شده باشیم که تیم محبوبمان پس از خلق موقعیت گل فراوان، بر روی یک تک صحنه غافلگیر شده و گل خورده باشد و احتمالاً این جمله کلیشهای برای تسکین چنین تجربیاتی ساخته شده است. با نگاهی منطقی درمییابیم که چنین گزارهای یک قانون کلی نیست که همیشه اتفاق بیفتد بلکه تنها در شرایطی خاص به وقوع میپیوندد.
3- هر بازیکن تعویضی که گل میزنه تعویض طلائیه!
موقعیتی را در نظر بگیرید که تیمی نتیجه مطلوب کسب نکرده و مربی دست به تعویض میزند، اما بازیکن جدید هم هیچ تأثیر مثبتی بر روی جریان بازی نمیگذارد ولی تنها در یک لحظه موفق میشود به سادهترین شکل (مثلا دروازه خالی) گلزنی کند. در چنین شرایطی قطعا از زبان گزارشگر محترم بازی عبارت «تعویض طلایی» را خواهید شنید. نه برادر من، هر تعویضی گلزنی لزوماً تعویض طلایی نیست و چنین مواردی بر اعتبار مربی اضافه نمیکند.
4- نزدیکی امتیازات در جدول نشانگر کیفیت بالای لیگ است!!
از بی منطق بودن این گزاره هر چه بگوییم کم است. بزرگواران!! نزدیک بودن امتیازات تیمها در بالای جدول و تعیین تکلیف قهرمانی در هفته آخر فقط و فقط نشانگر نزدیکی سطح تیمهاست، نه کیفیت بالای مسابقات. این موضوع در جدول بازیهای لیگ محلات سریلانکا هم میتواند اتفاق بیفتد. چنین اتفاقی اگرچه هیجان انگیز است اما به هیچ عنوان کیفیت بالای مسابقات را ثابت نمیکند.
5- فوتبال تیمهای عربی کند است!
شاید این عبارت سالها پیش قابل بحث بوده باشد اما در فوتبال امروز چسباندن یک برچسب مثل «فوتبال کند» به مجموعهای از کشورها با ویژگیهای متفاوت از اساس غلط است. با توجه به سرمایهگذاری و پیشرفت کشورهای عربی در سالهای اخیر، فوتبال این کشورها چه در رده باشگاهی و چه در رده ملی، به هیچ عنوان با چنین القاب و عباراتی توصیف نمیشوند. هرگاه مجدداً کند بودن فوتبال اعراب به ذهن شما خطور کرد، تیم ملی قطر را که قهرمان جام ملتهای آسیا شد به خاطر بیاورید و مدنظر داشته باشید که «محمد طلاح» هم عرب است.
6- فوتبال ایرانی
بخش عمدهای از اعتبار این کلیشه متعلق به استاد جواد خیابانی است. استاد مسلم گزارشگری، بارها بارها در هنگام گزارش بازیهای تیم ملی (خصوصاً در دوران کیروش) به لزوم احیای فوتبال ایرانی اشاره کرده است و توصیفش از این عبارت من درآوردی، فوتبالی هجومی و پر از حرکات تکنیکی است. اولاً استاد باید توضیح دهند که از چه زمانی ما هم مانند کشورهایی مثل برزیل، ایتالیا، هلند و آلمان صاحب سبک مشخص و طبقهبندی شده در فوتبال شدهایم و ثانیاً آنچه ایشان به عنوان فوتبال ایرانی معرفی میکنند چیزی نیست جز یک فوتبال احساسی، بینظم و بدون سازماندهی که بارها و بارها از آن لطمه خوردهایم و ضرر کردهایم.
*اگر شما هم کلیشههای غلطی را میشناسید که میتوانند به موارد بالا اضافه شوند حتماً کامنت کنید.