آقای خاص پاییز گذشته هم وقتی لوکاکو در مصاحبه ای، از جدایی از چلسی ابراز ناراحتی کرده بود، گفته بود که این مهاجم جوان دقیقا می داند که به چلسی دلیل به اورتون قرض داده شده است.
ژوزه مورینیو بارها نشان داده که می تواند سرنوشت حرفه ای یک مهاجم را تغییر بدهد. او دیه گو میلیتو را از جنوا به خدمت گرفت و او را به بهترین بازیکن فینال چمپیونزلیگ تبدیل کرد. او همچنین ساموئل اتوئو را از یک مهاجم نوک، به سمت راست برد تا در کارهای دفاعی هم کمک کند و به این ترتیب، توانست به یک سه گانه برسد. او دیدیه دروگبا را به یکی از خطرناک ترین مهاجمان اروپا تبدیل کرد. او همچنین چنان تاثیری روی زلاتان ابراهیموویچ داشت که علی رغم فروشش، همچنان از او به نیکی یاد می کند.
بدون تردید می تواند گفت که مطمئنا روملو لوکاکو در بین مهاجمانی که بخشی از دوران حرفه ای شان را مدیون مورینیو می دانند، قرار نمی گیرد. روی کاغذ، یک مهاجم بااستعداد و یک سرمربی که می داند چطور از بازیکنانش استفاده کنند، ترکیب قابل قبولی را شکل می دهند اما رابطه لوکاکو و مورینیو پیش از آنکه آغاز شود، به پایان رسید.
هرچند لوکاکو شب گذشته به طور دائمی به اورتون پیوست اما در واقع رابطه آنها در سپتامبر سال گذشته، 72 ساعت پس از آنکه پنالتی اش را در سوپرکاپ اروپا مقابل بایرن مونیخ از دست داد، به پایان رسید. لوکاکو هرگز برای چلسی گل نزد. شاید اگر او پنالتی اش را وارد دروازه نویر می کرد، مورینیو در اولین فصلش در بازگشت به استمفوردبریج، بدون جام نمی ماند.
حتی اگر او را مقصر از دست رفتن سوپر کاپ اروپا برای چلسی بدانیم، باز هم تصمیم مورینیو برای قرض دادن او به اورتون، هزینه بیشتری داشت. منچسترسیتی در حالی قهرمان لیگ برتر شد که چلسی مورینیو از فقدان یک مهاجم تمام عیار رنج می برد. آنها مقابل تیم های کوچکی مانند وستهم، استون ویلا، کریستال پالاس و نوریچ در گلزنی ناکام بودند و بعد از تمام این دیدارها، این سوال در ذهن هواداران چلسی مطرح بود که آیا ماندن لوکاکو نمی توانست برای آبی ها مفید باشد؟
به نظر نمی رسد مورینیو با این موضوع چندان موافق باشد. او حتی نخواست که یک فرصت دیگر به لوکاکو بدهد. طعنه آمیز اینکه او چند روز پیش از جواب کردن این مهاجم 21 ساله، دیدیه دروگبا را به استمفوردبریج برگرداند؛ دو بازیکنی که شباهت های بازی شان، حضورشان در ترکیب یک تیم را عجیب جلوه می داد.
اما لوکاکو مطمئنا از این جدایی ناراحت نیست. صحبت های او در یک سال گذشته، نشان از عدم رضایتش از رفتاری داشت که مورینیو با او کرد. شاید تنها افسوس این باشد که نتوانست به طور کامل از بازی در کنار دروگبا، الگوی دوران نوجوانی اش، لذت ببرد.
او سال گذشته در یک مصاحبه با ستایش از دروگبا، او را یکی از بهترین ها در محوطه جریمه توصیف کرده بود و شاید همین موضوع، دلیل تصمیم مورینیو برای فروش لوکاکو بود؛ چه اینکه او دقیقا از این لحاظ به دروگبا تفاوت دارد.
لوکاکو سرعت خوبی برای ضدحملات دارد اما برای ماندن در جلو زمین و دریافت توپ هایی که هم تیمی هایش تا محوطه جریمه پیش می برند، چندان خوب نیست. مورینیو به مهاجمانی علاقه دارد که جنگجو باشند. هرچند لوکاکو فیزیکی شبیه دروگبا دارد اما از آن جنگاوری خبری نیست. او نمی تواند به خوبی دروگبا و دیه گو کاستا، مهاجمان حریف را جا بگذارد.
البته یک تفاوت عمده دیگر هم وجود دارد؛ لوکاکو آمار بهتری دارد. دروگبا در آخرین فصل حضورش در استمفوردبریج، تنها 5 گل در لیگ برتر به ثمر رساند. فصل گذشته هم سه مهاجم اصلی چلسی، اتوئو، تورس و دمبا با، در مجموع 19 بار دروازه حریفان را باز کردند اما لوکاکو به تنهایی 15 گل برای اورتون زد. البته کاستا آمار گلزنی بهتری دارد اما اگر او مصدوم شود، شاید تورس و دروگبا نتوانند بار خط حمله آبی ها را به دوش بکشند.
آمار به تنهایی نشان دهنده توانایی های لوکاکو است. او در 21 سالگی، تاکنون 65 گل در لیگ برتر به ثمر رسانده است. در دو فصل گذشته، تنها رابین فن پرسی و لوئیس سوارس، گل های بیشتری نسبت به او در لیگ برتر به ثمر رسانده اند. توجیه منطقی می تواند این باشد که برای مورینیو، تنها گلزنی مهم نیست.
آقای خاص پاییز گذشته هم وقتی لوکاکو در مصاحبه ای، از جدایی از چلسی ابراز ناراحتی کرده بود، گفته بود که این مهاجم جوان دقیقا می داند که به چلسی دلیل به اورتون قرض داده شده است:" لوکاکو جوان است و دوست دارد حرف بزند اما تنها چیزی که نمی گوید این است که چرا به اورتون قرض داده شد. این تنها چیزی است که هرگز نمی گوید. آخرین تماس من با او، تنها برای گفتن همین موضوع بود. این چیزی است که خودش باید بگوید؛ دلیل اینکه چرا در چلسی نیست و در اورتون بازی می کند."
لوکاکو از آن دست بازیکنانی است که گاهی دوست دارند آنطور که دل شان می خواهد بازی کنند؛ نه آن طور که سرمربی می گوید و این چیزی است که مورینیو با آن مشکل دارد (حتی مارک ویلموتس، سرمربی تیم ملی بلژیک، هم از این موضوع چندان راضی نیست) اما روبرتو مارتینز، سرمربی اورتون، راحت تر با این مسئله کنار می آید.
مورینیو دوست دارد بازیکنان به جای نشان دادن توانایی های شان و بازی کردن براساس دانسته های شخصی، به دقت دستورالعمل هایش را اجرا کنند. در تیم های مورینیو چیزی به اسم دموکراسی معنایی ندارد بلکه یک دیکتاتوری خیرخواهانه حاکم است. راز موفقیت های طولانی مدت مورینیو این است که می تواند بازیکنان بااستعداد را متقاعد کند که توانایی شان را وقف رسیدن به یک دستاورد بزرگتر کنند.
گفته می شود لوکاکو انتظار داشت در چلسی در ترکیب اصلی قرار بگیرد و حاضر نبود برای جایگاهش بجنگد اما او حداقل در تیم هایی که به طور قرضی بازی کرد، مانند وست بروم، نشان داد ک این طور نیست و حتی وقتی به عنوان بازیکن جانشین به میدان می رفت، تاثیرگذار ظاهر می شد.
به هر حال لوکاکو راهی اورتون شد و جوانی اش، مبلغ بالایی که باشگاه مرسی سایدی برای او پرداخت کرد را توجیه می کند. در عصر قانون فرپلی مالی، مورینیو او و داوید لوئیز را قربانی کرد تا با پول حاصل از فروش آنها، تیمش را بازسازی کند؛ بازیکنانی که خودمحورتر از آن بودند که مورینیو بتواند آنها را در تیمش تحمل کند. او به این نتیجه رسید که برای حفظ توازن تیمش، بهتر است آنها را بفروشد؛ بازیکنانی گران اما قابل جایگزینی ...
منبع: چلسی نیوز
ولید چلسی