طرفداری- تقریباً 13 سال گذشت؛ جایی که شرکت کونامی خروارها تصمیم اشتباه را به خورد یکی از محبوبترین عناوین تاریخ داد. جایی که سران Konami در استخر پرپول خود شنا میکردند و آیندهنگری هم برایشان پشیزی ارزش نداشت. حالا فکرش را بکنید چنین شرکتی با آمدن نسل هفتم کنسولها چه برنامهای برای کنترل برتری خود و بازار خواهد داشت؟ بگذارید من بگویم، تقریباً هیچی! این دقیقاً در تضاد با سیاستهای EA Games بود. آنها مدتها بود که باخت برابر کونامی در نسل ششم را پذیرفته و سیاستهایشان را برای آینده نگه داشتهبودند. EA طی این مدت به خوبی با ساختار Xbox 360 و PS3 آشنا شد تا این که با آغاز رسمی نسل هفتم، بعد از سالها پوزه رقیب را به خاک مالیدند؛ رقیبی که با PES 2008 حسابی به کاهدان زد و هنوز که هنوز است چوب تصمیمهای غلط آن زمان را میخورد.
بعد از آن برهه کذایی کونامی به تکاپو پس گرفتن تخت پادشاهی افتاد. عناوینی که اگر PES 2013 را از آنها فاکتور بگیریم، یکی بعد از دیگری غم زده میدان نبرد را ترک میکردند. چنین روند نزولی تا عرضه نسخه 2015 این سری ادامه داشت. از آن پس چشم بادامیها به خودشان آمدهاند و با شعار بازگشت به مسیر اجدادشان وارد گود رقابت شدند. استارت چنین تحولی را هیدئو کوجیما خالق سری بازی های Metal Gear Solid زد؛ جایی که او فاکس انجین، موتوربازیسازی فوق العادهاش را در اختیار تیم سازنده PES قرار داد. کوجیما به عنوان یکی از برترینهای تاریخ صنعت گیم سالها برروی ساخت این مهم کار کردهبود و عنوان جاه جالبانه Metal Gear Solid V: The Phantom Paim را به لطف همین موتور بازیسازی خلق کرد. گرچه شرکت کونامی چند سال بعد با اخراج و بازداشت غیررسمی هیدئو کوجیما در دفتر کارش نمکنشناسی را به غایت خود برد اما همچنان مالکیت فاکس انجین در اختیار سازنده PES بود؛ به همین خاطر سازندگان بازی شروع به تعمیر زیربنای این سری گرفتند و اول از همه سراغ فیزیک بازی که اصلیترین مولفه در یک بازی ورزشی است، رفتند. چکشکاری سازندگان روی این سری ادامه داشت. رفته رفته جایگاه PES در حال احیاء بود اما EA هرگز تاج و تخت را واگذار نکرد و بازار را در چنگال خود نگه داشت؛ اما خودشان خوب میدانند چشم بادامیها مثل سایه در تعقیبشان هستند. مثل 13 سال گذشته یک تصمیم اشتباه میتوانند یک عمر پشیمانی به بار بیاورد. حالا که به ایستگاه 2020 سری PES رسیدهایم، با طرفداری همراه باشید تا تحلیلی بر جدیدترین نسخه این سری داشته باشیم.
همین ابتدا باید بگویم PES 2020 واقعگرایانهترین فوتبالی است که تجربه کردهام. نسخه فعلی با همتای سال گذشتهاش زیربنای یکسانی دارد. طبیعی هم هست؛ وقتی سازنده میبیند معماری ساختمانش خوب است به آن دست نمیزند و به دنبال نما و تزیین آن برود. کونامی تمرکز اصلیاش را برروی رفع اشکال نسخه پیشین گذاشته تا معجون مطلوبتری تحویل گیمرها دهد. برای طبیعیتر شدن یک فوتبال باید همت زیادی را برروی سیستم شوتزنی و پاسدهی گذاشت. دقیقا هم در بازی با چنین چیزی مواجه هستیم. پاسها و شوتها با واقعیت شباهت تحسین برانگیزی دارند. شما را نمیدانم اما من یکی از منتقدان سرسخت روال شوتزنی نسخه گذشته بودم. تقریباً شوت از راه دور قابل پیشبینیترین و راحتترین لقمه برای دروازهبانها بود. خصوصاً ضربات فنی که با R2 میزدم با توقعاتم یک دنیا فاصله داشت اما نسخه فعلی توانسته از پس اصلاح آن بربیاید. در خصوص پاسها هم شاید در اندک مواردی دور از تصورتان باشد که باید یقه هوش مصنوعی بازی را بگیرید.
هوش مصنوعی امسال روند سینوسی نسبت به نسخههای گذشته دارد. از حیث بازیکنان اگر در نظر بگیریم شاهد پیشرفت چشمگیری نیستیم و همچنان مشکلات اصلی بازی پابرجاست؛ به عنوان مثال بازیکنها هنگام انتظار برای دریافت پاس گه گاهی حالت مستی به خود میگیرند یا موقع جایگیری برای دفاع هم مشکلاتی به چشم میآید. همانطور که قبلاً هم گفتم ضعف این قسمت روی سیستم پاس دهی تاثیر عمیقی گذاشتهاست. اما اگر از همهی این موارد با فضل و بخشش خود بگذریم، شخصاً سیستم داوری و هوششان را حلال نمیکنم. داوران اصلاً قابل پیش بینی نیستند؛ شاید یک خطای در شرف تک به تک را اصلاً کارت ندهد و خطایی ساده در زمین خودی را با کارت زرد پذیرایی کند. اینها تازه چشمهای از دریای مشکلات قضاوت این بازی است؛ خطاهای بدون دلیل و عدم آشنایی با فلسفه آوانتاژ را اشاره نکردم تا خودتان تجربه کنید و در غم من شریک شوید.
PES 2020 تمامی حرفهایش را داخل زمین میزند؛ نکتهای که هم درد است و هم درمان! هم زهر است و هم پادزهر! کسی بدش نمیآید یک شبیهساز تحسینبرانگیز را تجربه کند؛ اما مطمئناً همان شخص از تجربه تیم محبوبش با کیت و نام جعلی هرگز استقبال نمیکند. تازه به این موارد خلا لایسنس گسترده استادیومها و صد البته رقابتهایی مثل لیگ قهرمانان را اضافه کنید. نتیجهاش مانند این است که با فردی ژولیده و بدترکیب اما خوش باطن و نیک کردار ملاقات کنید. به همین دلیل بعید میدانم شخصی تا سال آینده و انتشار نسخه بعدی همچنان پای این بازی بسوزد و بسازند.
وقتی که یک عنوان ورزشی ارزش تکرار پایینی دارد کمترین لطف سازنده این است بازی را با مودهای خوب و گوناگون بمباران کند. اما کونامی حتی همین کوچکترین لطف را از بازیکنان دریغ میکند. حالتهایی نظیر Become Legend و My Club تقریباً همان آشی است که سازندگان طی نیم دهه اخیر به خوردمان دادهاند؛ تجربهای کسالتآور که حتی کوچکترین تلاشی برای بهبود آن دیده نمیشود. بخش مستر لیگ هم از این قاعده مستثنی نیست؛ اساس ساختاری این بخش مانند سالیان گذشتهاست اما بزنیم به تخته سازندگان حداقل توانستهاند دستی به سر و روی این بخش بکشند. شاید چشمگیرترین پیشرفت، بخش میانپردهها و مسائل قراردادها باشد که گرچه با نمونه واقعاً آرمانی FIFA 20 خود فاصله دارند اما جای شکرش باقیست با فاجعه سایر مودها روبرو نیستیم. مهمترین برگ برنده یک عنوان فوتبالی بخش آنلاین آن است؛ در حالت آنلاین تغییرات جزئی به چشم میآید اما همچنان وضعیت افتضاح سرورها اجازه لذت کامل از این بخش را دریغ میکند؛ واقعاً مشخص نیست تا کی باید سازندگان چشم و گوششان روی انتقادات گیمرها ببندند.
فکر کنم شما هم با من هم عقیدهباشید، جزئیات گرافیکی بازی به مراتب چشمنوازتر از رقیب به نظر میآید. کیفیت بافتها و نورپردازی در اساس با نسخه قبلی پیشرفت چشمگیری کردهاست، البته عقیدهدارم شاهکار سازندگان نه در این موارد که در چهرهپردازی بازیکنان خصوصاً تیمهای لایسنس شدهاست. میانپردهها و ریاکشنهای بازیکنان با نهایت ظرافت ساخته و پرداخته شدهاند. دقیقاً همین ریتم دل نواز فنی در انیمیشنها نیز به چشم میآید. از نسخه 2017 که سازندگان سیستم انیمیشنی بازی را کوبیدند و از نو ساختهاند، هر سال پیشرفت شگرفی را شاهد هستیم. در نهایت کیفیت طراحی استادیومها به حدی مجذوب کنندهاست که اگر ون گوگ، نقاش هلندی، زنده میبود مشاهده چنین حجمی از هنر را با خودکشی خاتمه میداد.
دیگر زبان مو درآوردهاست بس که از گزارشگرهای بازی نالیدیم. مطمئناً جایگزینی یک گزارشگر خوب که حتی ناشرهای داخل کشورمان هم انجامش میدهند، کار چندان سخت و هزینهبری نیست. مثلاً حین بازی برای یک شوت خطرناک و یک شوت بیهوده خارج از چهارچوب یک عبارت گزارشگری زمخت و فاجعه انتظارتان را میکشد.
رسالت PES 2020 ادامه راه اجدادش است. بهترین شبیهساز فوتبالی نسل هشتم همچنان همان مشکلات کلیشهای گذشته را دارد. درست است که بازی در ارائه یک تجربه نزدیک به واقعیت موفق است، اما چنین نکتهای برای یک عاشق فوتبال لازم است ولی کافی نیست. هر چه قدر هم که یک بازی طبیعی و شبیه به واقعیت باشد، با این وضعیت لایسنس و مودهای تکراری یک جای کار میلنگد.