طرفداری - فوتبال هر روز پیچیده تر می شود و هر روز روش های جدیدی در بخش های گوناگون آن توسط سرمربیان ارائه می شود. وظیفه تاکتیک نویسان در سراسر دنیا، مطالعه و بسط دادن این روش ها و بیان این پیچیدگی ها به زبان ساده تر برای علاقه مندان و هواداران فوتبال است. اوضاع خیلی پیچیده تر از آن چیزی است که در صفحه تلویزیون می بینید یا بعدها ویدیوی صحنه های مختلف آن را تماشا می کنید. بخش اعظمی از حرکات گروهی یا حتی انفرادی بازیکنان در طول مسابقه در فوتبال مدرن از پیش طراحی شده است و هر کدام مربوط به عنوان و روش مشخصی می شود. در وب سایت طرفداری در حالی سعی کرده ایم به بهانه های مختلف به توضیح مفصل این روش ها و مثال های مربوط به آن بپردازیم (به عنوان مثال اینجا و اینجا) که نمونه این یادداشت ها در هیچ رسانه فارسی زبانی یافت نمی شود و در منابع خارجی نیز بسیار محدود است.
در این مطلب قصد داریم رویه ای متفاوت نسبت به مطالب گذشته را در پیش بگیریم. بر خلاف یادداشت های پیشین که به بررسی تخصصی روش ها و ایده های تاکتیکی مختلف پرداخته بودیم، در این یادداشت قصد داریم یکی از مهم ترین و پر بحث ترین اطلاعات آماری این روزهای فوتبال مدرن را مورد بررسی قرار دهیم. پارامترِ آماریِ بسیار مهم که پس از توضیح مفصل آن در این یادداشت، در یادداشت های فنی آینده به یکی از ابزار اصلی ما در راه آنالیز فنی عملکرد تیم ها تبدیل خواهد شد. «Expected Goals» با عنوان اختصاری «xG»، پارامتری آماری است که تقریبا در حوالی سال 2008 توسط سم گرین و دوین پلولر، دو تن از متخصصین مرجع آماری Opta شکل گرفت. ایده اولیه البته با چیزی که امروزه تحت این عنوان شناخته می شود، تفاوت های بسیار زیادی در جزئیات دارد و به شدت توسعه یافته است. مایکل کیلی، یکی از مهم ترین افرادی است که در توسعه پارامتر «Expected Goals» نقش داشته و آن را به جایگاه فعلی اش در پازل داده های آماری فوتبال رسانده است. چند سالی می شود که این پارامتر آماری به شدت در میان مجموعه فنی فوتبال (اعم از تیم فنی باشگاه های مختلف و تیم فنی رسانه های مختلف) مشهور شده و طی دو سال اخیر تبدیل به پارامتری شده که بیش ترین صحبت از آن در محافل فنی مختلف فوتبال و میان تاکتیک نویسان به عمل می آید.
احتمالا بارها چه در ایران و چه در کشورهای مختلف از زبان سرمربیان مختلف در نشست های خبری پس از بازی شنیده اید که مثلا "تیم ما پنج موقعیت 100 درصد، 90 درصد و یا 80 درصد داشته" و یا "تیم حریف حتی نتوانست یک موقعیت 20 درصد روی دروازه ما ایجاد کند". این ها جملاتی کاملا تقریبی و سلیقه ای هستند که نسبت به موقعیت های گل خودی و یا موقعیت های گل تیم حریف عنوان می شوند. «Expected Goals» پارامتری آماری است که می تواند دریچه ای علمی به روی تمامی این صحبت ها باز کند. پارامتری که می تواند ارزش واقعی موقعیت های گل یک تیم را در یک مسابقه فوتبال مشخص کند. این که یک تیم تا چه اندازه موقعیت های گل با کیفیتی ایجاد کرده و تا چه اندازه نیز موقعیت های گل با کیفیت روی دروازه اش ایجاد شده است.
«Expected Goals» موقعیت های ایجاد شده در یک مسابقه فوتبال را (موقعیت هایی که به زدن ضربه به سمت دروازه منجر می شود) بین 0 تا 1 ارزش می دهد. طبیعتا 0 کمترین میزان ارزش و 1 بیش ترین میزان را دارا است. یعنی هر چه این عدد به 1 نزدیک تر باشد، موقعیت گل شما با کیفیت تر بوده و شانس تبدیل به گل شدن بیشتری داشته است. مجددا تاکید می کنیم که این پارامتر مربوط به موقعیت هایی می شود که در نهایت زدن ضربه به سمت دروازه حریف را به همراه داشته است.
به عنوان مثال به تصویر زیر که از لحظه ضربه تماشایی روبن نوس در دیدار یونایتد مقابل وولوز انتخاب شده، دقت کنید. این ضربه در شرایطی بسیار بعید زده شده و احتمال کمی وجود دارد که در شرایط طبیعی وارد دروازه شود. آنالیز های آماری مقدار «Expected Goals» را برای این ضربه و موقعیت 0.03 ثبت کرده است. یعنی تنها در 3 درصد مواقع، احتمال گل شدن چنین ضربه ای از چنین فاصله ای و در چنین شرایطی وجود دارد. عددی بسیار بعید و با احتمال کم که کیفیت موقعیت وولوز را نشان می دهد. با این حال این توپ وارد دروازه می شود. نتیجه گیری چه می تواند باشد؟ بدشانسی محض اُوله گنار سولسشر. توپی که تنها در 3 درصد مواقع تبدیل به گل می شود، از شانس بد او وارد دروازه تیمش شده تا یونایتد دو امتیاز حساس را در همان هفته دوم لیگ برتر انگلیس از دست بدهد.
«Expected Goals» چگونه محاسبه می شود؟ |
مسئله مهم دیگر نحوه محاسبه این پارامتر آماری است. اینکه چگونه مراجع بزرگ آماری - تحلیلی این اعداد را برای ضربات به سمت دروازه محاسبه می کنند. ده ها شاخص برای محاسبه وجود دارد که از مهم ترین آن ها می توان به 1 - فاصله ضربه از دروازه. 2 - زاویه ضربه نسبت به دروازه. 3 - شرایط بازی (ضربه در جریان بازی یا ضربات شروع مجدد). 4 - نوع ضربه (ضربه سر، ضربه با پای تخصصی، ضربه با پای غیر تخصصی). 5 - شرایط پیش از زدن ضربه (فشار، آزادی عمل و ..). 6 - نحوه پاس پیش از ضربه، اشاره کرد. این ها تنها بخشی از ده ها شاخصی است که در مورد ضربات به سمت دروازه توسط مراجع آماری - تحلیلی مطالعه می شود. علاوه بر این شاخص ها، این نوع مراجع مجموعه ای بزرگ از داده های آماری در گذشته را دارند که می توانند از آن ها نیز برای مقایسه استفاده کنند. صدها هزار نوع ضربات مختلف که می توانند به این مراجع برای محاسبه دقیق «Expected Goals» کمک کنند.
به لحظه گل تساوی دورتموند به اونیون برلین در هفته سوم بوندس لیگا دقت کنید. پاکو آلکاسر در شرایطی آزاد و در برابر دروازه خالی به توپ می رسد و می تواند با یک تکل ساده اما دقیق کار را تمام کند. مقدار «xG» برای این ضربه و موقعیت آلکاسر 0.92 است. یعنی در 92 درصد مواقع، توپ در چنین شرایطی انتظار می رود که وارد دروازه شود. یعنی یک موقعیت با کیفیت بسیار بالا برای تیم ایجاد شده است. این مقدار با مطالعه ده ها شاخص که نمونه هایی از آن را ذکر کردیم و همچنین مطالعه مجموعه ای عظیم از ضربات در شرایط مشابه به دست آمده است.
«Expected Goals» چگونه می تواند مورد استفاده واقع شود؟ |
همچون هر پارامتر آماری دیگر، «Expected Goals» نیز کارکرد مهم و منحصر به فرد خود را دارد. مهم ترین کارکرد برای تیمِ فنی باشگاه ها، تیمِ فنی رسانه ها و همچنین هواداران حرفه ای فوتبال، مربوط به دانستن کیفیت موقعیت های ایجاد شده روی هر دو دروازه است. این مسئله ای است که در نهایت با اتکا به آن می توان کیفیت تیم در فاز تهاجمی و فاز تدافعی را در یک مسابقه آنالیز کرد. کیفیت موقعیت هایی که ایجاد کرده اند و کیفیت خط دفاعیشان و اینکه آن ها تا چه اندازه اجازه خلق موقعیت با کیفیت را به حریف داده اند.
این گزارش فنی از لحاظ انفرادی نیز بسیار کاربردی است. به عنوان مثال شما می توانید به خوبی گزارش فنی عملکرد مهاجمان تیم خود را با استفاده از «Expected Goals» حین ضربات زده شده به سمت دروازه حریفان مورد تحلیل و بررسی قرار دهید. اینکه مهاجم شما در موقعیت های ایده آل چه عملکردی داشته و اینکه تا چه اندازه توانسته در به ثمر ساندن موقعیت های مُرده یا کور موفق عمل کند. به عنوان مثال جرارد مورنو، بازیکن ویارئال، در حالی توانسته طی چهار هفته ابتدایی لالیگا 5 گل به ثمر برساند که مقدار «Expected Goals» برای مجموع ضرباتی که او به سمت دروازه حریفان روانه کرده، عدد 2.73 را نشان می دهد. یعنی انتظار می رفته که این بازیکن تا پایان هفته چهارم 2.73 گل به ثمر برساند. با این حال مورنو 5 گل به ثمر رسانده و اختلاف 2.27 گل را برای خود ثبت کرده است. عملکردی فوق العاده از بازیکن ویارئال که موقعیت های دشواری را تبدیل به گل کرده است.
در طرف مقابل ماجرا مطالعه گزارش فنی اندی دلورت، مهاجم الجزائری مونت پولیه، حاوی مطالب جالبی است. دلورت طی پنج هفته ابتدایی رقابت های لیگ فرانسه در حالی موفق شده 2 گل به ثمر برساند، که مقدار «Expected Goals» برای او عدد 4.46 را نشان می دهد. یعنی اختلاف منفی 2.46. دلورت انتظار می رفته که تا اینجا 4.46 گل برای تیمش به ثمر برساند اما با هدر دادن موقعیت هایی ایده آل تنها 2 بار دروازه حریفان را باز کرده است.
«Expected Goals» منجر به گزارش های فنی نامتناهی و انبوه تحلیل های تخصصی می شود. این پارامتر آماری باعث شده تا پارامترهای دیگری نیز همچون «xGChain» یا «xGBuildup» طی سالیان اخیر مطرح شوند. پارامترهایی که توضیحات فنی مفصل آن ها نیاز به یادداشت های دیگری دارد. با مرور زمان در آینده سعی خواهیم کرد تا دریچه های فنی بیشتری را در این مورد بازگشایی کنیم.