گاهی نه گذشته اهمیتی دارد نه آینده
گاهی زمان حال،همان زمانی که در حال قدم زدن هستی اهمیتش از چند روز آینده که آزمون کنکور استخدامی یا حتی اگر قرار است به خواستگاری بروید بیشتر است
آری،زمان حالی که در گوشه ای بی مشغله فکری و کاری نشسته ای گاهی مهم تر است از تمام آن ساعت هایی که برای زندگی دویده ای
گاهی لازم است به سراغ سماور بروی و یک فنجان چای برای خود بریزی و همه چیز را فراموش کنی،همه چیز
فراموش کنی تمام موقعیت های از دست رفته را
فراموش کنی تمام موقعیت های پیش رو را
فراموش کنی فردای نامعلوم را
فراموش کنی زخم های دیروز را
فراموش کنی تمام بحث و جنگ و جدل ها با مادروپدر را و بوسه ای بی مقدمه
فراموش کنی تمام بی مهری های زندگی را
همان زندگی بی محبتی که قرار است توی همان لحظه و سر بزنگاه تمام شود
پس گاهی باید گفت وقتی همه اش برای هیچ است پس بگذار یکبار بی بهانه بی دلیل باصدای بلند از ته دل بخندم و بگویم گور پدر زندگی
زندگی کوتاست
کوتاهتر از فاصله دو نفس
یک نفس عمیق بکش و چایت را بنوش
زندگی ارزشش همان مرگ است
آری،قیمت زندگی همان مرگ است