Yeki ،ظاهراً که اینطور بود جعفر خیلی به هارون نزدیک شده بود و حتی به حرمسرا هارون راه یافته بود هارونم برای اینکه مانعی تو این رفت و آمد ها نباشه خواهرش عباسه رو به عقدش درآورد و ازش خواست باهاش همبستر نشه ولی جعفر نتونست جلوی خودش بگیره و باهاش همبستر شد و عباسه حامله شد و مثل اینکه یک خدمتکار موضوع به هارون لو داد