انگار پایانی بر دعواهای نژادی و قومی متصور نیست. در هیچ کجای جهان، ازجمله ایران. گاه برای مدتی فروکش می کنه ولی دوباره خشمگین تر از گذشته سر برمیاره و مارو به انسانهای اولیه ای تبدیل می کنه که به جون هم می افتیم تا برتری ذاتی خودمونو اثبات کنیم. داشتم متنی از رامین جهانبگلو رو در مورد عقاید مرحوم دکتر شایگان می خوندم که به این مطلب (از نظر خودم) جالب رسیدم.
جهانبگلو:((پاسخ شایگان به این که چگونه می توان ایرانی بود، این بود که ایران کشوری است بینابینی میان تمدن شرق و تمدن غرب؛ و این را همیشه تکرار می کرد. اعتقاد داشت که باید فراسوی یک هویت یگانه رفت و شاید به خاطر همین عنوان یکی از کتابهایش را هویت چهل تکه گذاشت. چون اعتقاد داشت که ما در زمانه ای زندگی می کنیم که موجوداتی مختلط ایم.))
منبع:نشریه اندیشه پویا سال هفتم شماره 57 صفحه 81
چیزی که خودم از متن جهانبگلو برداشت کردم اینه که برای جلوگیری از درگیری های نژادی باید اصالت رو به "فرهنگ" بدیم. مهم نیست که نطفه مون متعلق به فارس یا ترک یا کرد یا بلوچ و عرب و... مهم اینه که همگی در زمانه ای زندگی می کنیم که فرهنگ ها در ارتباط وسیع با یکدیگر و روی هم تاثیرگذارند. و فرهنگ از جمله پدیده هاییه که "خالص بودن" براش مزیت به حساب نمیاد.
در اصل این فرهنگه که مارو به معنی واقعی به "انسان" تبدیل می کنه.ما فرزندان خون و نطفه نیستیم ما فرزندان فرهنگ و اجتماع و تاریخیم.