مطلب ارسالی کاربران
پیانیست
دوستت دارم
و هنوز خاطره موهایت
از لای انگشتانم رد میشود
دوستت دارم
و به یاد می آورم که روزی
آهسته کنار گوش ات گفته بودم
در انبوه سیاه موهایت
چند تار سفید دیده ام
دوستت دارم
و هنوز با انگشتام
به جای موهایت ، هوا را شانه میکنم
دوستت دارم
همچون پیانیستی که پشت دیوار های بلند زندان
کلیدهای سیاه و سفید پیانویش را
به یاد می آورد
و آهسته
آهسته
آهسته
با انگشتانش در هوا
سمفونی شماره نه بتهوون را مینوازد